از روزی که ایمان به مسیح پیدا کردم و این آیه را مطالعه کردم
همیشه دعایم این است// عید من وقتی است که آرامش وصلح و عدالت در تمام زمین بر قرار گردد و هیچ غمی درجهان نباشد
((همه چیز تازه می شود))
** انجیل**
مکاشفه// 21
1. سپس زمین و آسمان تازه ای را دیدم چون آن زمین وآسمان اول ناپدید شده بود از دریا هم خبری نبود
2و من یوحنا/ شهر مقدس اورشلیم را دیدم که از آسمان از جانب خدا پایین
می آمد چه منظره با شکوهی بود!
شهر اورشلیم به ریبایی یک عروس بود که خود را برای ملاقات داماد آماده کرده باشد
3 از تخت .. صدایی بلند شنیدم که می گفت* نگاه کـــن !
** خانه خدا از این پس در میان انسانها خواهد بود**
از این پس خدا با ایشان زندگی حواهد کرد و ایشان با خلق های خدا خواهند شد.
بلی..خود خدا با ایشان خواهد بود
** خـــــدا تمام اشکها را از چشمان پاک خواهد ساخت**
دیگر نه مرگی خواهد بود و نه غمی ..نه ناله ای و نه دردی
زیرا تمام اینها متعلق به دنیای پیشین بود که از بین رفت
5. آنگاه او که بر تخت نشسته بود/ گفت.( ببین الان همه چیز را نو می سازم)
و به من گفت (این را بنویس و چون آنچه می گویم راست ودرست است)
6. دیگر تمام شد من الف و یا و اول و آ خر هستم. من به هر که تشنه باشد از چشمه آب زندگانی به رایگان خواهم داد تا بنوشد
7. هر که پیروز شود تمام این نعمت ها را به ارث خواهد برد و *مـــــن خـــــدای او خــــواهـــم بـــود و او فرزند مــن*
به امید بازگشت مســــیــح
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر