Translate

۱۳۹۴ تیر ۸, دوشنبه

اعتقادات 9 گانه مسیحیان



اعتقادات 9 گانه که مسیحیان را از سایر باورها جدا میکنند:
مسیحیان به نه باور اساسی اعتقاد دارند که ایشان را از پیروان سایر باورها جدا می کند

1. مسیحیان اعتقاد دارند که تمام کتاب مقدس الهام خدا و کلام امین و قابل اعتماد اوست. کتاب مقدس مرجع نهایی ایمان و عمل برای مسیحیان است و اگر چه قرنها از نوشته شدن آن میگذرد، اما امروزه هم با ایمانداران صحبت میکند.

2. مسیحیان به یک خدا در سه شخصیت اعتقاد دارند. خدا از خلقت خود جداست و در عین حال به عنوان خدا و رهاننده، رابطه تنگاتنگی با آن دارد.

3. مسیحیان اعتقاد دارند که این دنیا بر حسب اراده و خواست خدا آفریده شد، به خاطر گناه فاسد شد لیکن هنوز تحت نظارت و کنترل خدا به سمت کمال نهایی حرکت می کند.

4 مسیحیان اعتقاد دارند که گناهکاران به خاطر ایمان به عیسای مسیح به عنوان خداوند و نجات دهنده خود، از اسارت گناه و عواقب ابدی اعمال، گفتار وافکار نادرست خویش نجات خواهند یافت.

5. مسیحیان اعتقاد دارند که یکبار مردن برای هر انسانی مقرر شده است و بعد از آن داوری خواهد شد. به خاطر گناه آدم، نسل بشر به لحاظ روحانی از خدا بیگانه شد و کسانی که توسط خدا دعوت شده و نسبت به فیض او که در عیسای مسیح آشکار
شد پاسخ مثبت داده اند حیات ابدی را بدست خواهند آورد. کسانی که در نافرمانی و عصیان خود پافشاری کنند تا ابد از دست خواهند رفت.

6 مسیحیان به موجودات روحانی در این عالم اعتقاد دارند. برخی از آنها نیک و برخی شریر هستند، اما عبادت و پرستش فقط باید برای خدا باشد.

7. مسیحیان اعتقاد دارند که خدا در شخص عیسی و در کتاب مقدس یک مکاشفه صریح و روشن از خودش به ما بخشیده است. خدا از طریق روح خود، انبیا، رسوالن، مبشران و شبانان را تقویت نموده است تا راهنمای ما در مسیر ایمان و زندگی
مقدس بر حسب کلامش باشند.

8. مسیحیان اعتقاد دارند که زندگی بسیار حرمت دارد، اما باید در خدمت محبت و عدالت کتاب مقدسی باشد.

9. مسیحیان اعتقاد دارند که عیسی خدای مجسم و تنها راه مطمئن برای نجات و رستگاری است. بسیاری از مذاهب بینشهای اخلاقی و روحانی مختلفی را معرفی می کنند، اما فقط عیسی راه و راستی و حیات است.




۱۳۹۴ تیر ۵, جمعه

فراخوان تجمع حامیان زندانیان مسیحی، عقیدتی و سیاسی در ایران

فراخوان تجمع حامیان زندانیان مسیحی، عقیدتی و سیاسی در ایران
به مناسبت هزارمین روز زندان کشیش سعید عابدینی و
همچنین در حمایت از آزادی شهرزاد ساکیان نوکیش مسیحی که در بازداشتگاه مرشتا در خطر دیپورت می باشد.
زمان: شنبه 26 ژوئن 2015 برابر با 6 تیر 1394 از ساعت 12:00 الی 13:30 
( 2015 kl 12:00 - 13:30 , 26 juni )
مکان: میدان سِرگِل استکهلم سوئد (Sergelstorg - Stockholm - Sverige)
از کلیه نوکیشان مسیحی، آزادیخواهان و فعالین سیاسی و حقوق بشری، دعوت به عمل می آید که با شرکت خود در این آکسیون، از زندانیان مسیحی و سیاسی در ایران و همچنین ازخواهر عزیزمان شهرزاد حمایت نمایند.با تشکر


خطر دیپورت

فراخوان تجمع اعتراضی مقابل بازداشتگاه مرشتا در اعتراض به دستگیری و احتمال اخراج شهرزاد ساکیانی نوکیش مسیحی و فعال حقوق بشری
مکان: مقابل بازداشتگاه مرشتا
آدرس:
( Migrationsverket Märsta, Maskingatan 4 , 195 60 )
زمان: جمعه 26 ژوئن 2015 ساعت 13:00
(Fredag 26 juni 2015, kl 13:00)
از کلیه فعالین حقوق بشری و سیاسی و نوکیان مسیحی در خواست داریم با شرکت خود در این تجمع از دیپورت این خواهر عزیز جلوگیری نمایند. با تشکر

۱۳۹۴ خرداد ۳۰, شنبه

خدا کیست و چرا این موضوع اهمیت دارد ؟

من الف و ی، اول و آخر و ابتدا و انتها هستم
مکاشفه 13:22


 اگر آرامی خدا تنها هدف ماست، پس موفق خواهیم بود، مهم نیست که شرایط و نتایج آن چه باشد، ما از چیزهای شبیه به هم فاصله می گیریم و محبت را به آغوش می کشیم که همواره حضور دارد.
این همان صخره ای است که بر آن ایستاده ایم.
ماریانه ویلیامسون


 ایمان داشتن به خدا از نظر من یعنی اینکه حس کنم خدا وجود دارد و زنده است، کسی که با قدرت مقاومت ناپذیر خود مصرانه ما را به سوی محبت بیشتر و بیشتر می کشاند.
 ونسان ونگوک

۱۳۹۴ خرداد ۲۸, پنجشنبه

ایران در جهت سرکوب مسیحیت (( هیجده )) مسیحی را زندانی کرد

124

ایران
http://vocir.org

گزارشی از فاکس نیوز حاکی از این است که دادگاه انقلاب ایران حکم زندان 18 مسیحی را به جهت سرکوب مسیحیت در جمهوری اسلامی داده است.
به گزارش گروه ترجمه خبرگزاری صدای مسیحیان (Vocir) فاکس نیوز اشاره کرد که اتهامات زده شده به این افراد شامل ترویج مسیحیت، فعالیتهای ضد نظام و ایجاد کلیساهای خانگی برای انجام فرایض می باشند. وی افزود که حکم های داده شده به این افراد نزدیک 24 سال است اما به دلیل نبودن شفافیت در سیستم قضاوت کشور مدت زمان این حکم به طور دقیق برای تک تک متهمان معلوم نیست.
صبا فرزان، مدیر اجرایی روابط سیاست خارجی ایران – آلمان در برلین گفت: «ظلم و ستم رهبران دیکتاتوری ایران هیچ محدودیتی ندارد».
تعدادی از مسیحیان زندانی که در سال 2013 دستگیر شدند، و مطابق با ماده 500 قانون مجازات اسلامی و به اتهام تهدید رهبران روحانی ایران محکوم شدند.
مراد مختاری یکی از ایرانیان که به دلیل گرایش به مسیحیت در سال 2006 از ایران فرار کرده است می گوید: » مقامات دینی ایران ترجیح می دهند افرادی مانند ما که مسیحی شده اند ایران را ترک کنند چون که نمی توانند آنها را کنترل کنند». وی افزود: «تصور کنید شخصی ادعا می کند که مسیحی هست ولی نام او از اسم های مسلمانان هست.»
حمایت از زندانیان مسیحی و سیاسی در ایران شنبه 11 آپریل 2015 برابر با 22 فروردین 1394 میدان سرگل استکهلم سوئد.



مسیحیان در ایران یک اقلیت کوچک از جمعیت 78 میلیون نفری را تشکیل می دهند، و اغلب از طرف دولت مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. گروه دیده بانی سازمان ملل لیستی از کشورهایی که در آنها مسیحیان به دلیل اعتقاد و باورشان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند را ارائه داده که ایران در رتبه 7 ام قرار گرفت.
درهای باز(Open Doors) در وب سایت خودش نشان داد که همه فعالیتهای مسیحیان در ایران غیر قانونی در نظر گرفته شده است «مخصوصا وقتی با زبان فارسی به تبلیغ مسیحیت می پردازند 

یا کتاب مقدس انجیل را به فارسی منتشر می کنند
وی افزود:»در سال 2014 دست کم 75 نفر از مسیحیت دستگیر شده اند و محکوم به زندان شده اند و تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفته اند»
حقوق بشر در ایران با چالش جدی روبرو شده است مخصوصا در سایه توافق هسته ای که در اوایل سال با آمریکا و دیگر کشورهای غربی صورت گرفته است و به ایران وعده داد شده است که تحریم هایش در برابر محدود کردن برنامه هسته ایش لغو خواهد شد.
مرکز قانون و عدالت آمریکا گفته اند که تا زمانی که ایران نشانه هایی روشن از بهبود برخوردش با مسیحیت و آزاد کردن زندانیان مسیحی آمریکایی (از جمله کشیش سعید عابدینی) نشان نداده باشد توافق نباید نهایی شود.
کشیش سعید عابدینی
url
Mark Kirt سناتور آمریکایی در بیانیه ای افزود:»آزار و اذیت های منظم مسیحیان و بهائیان و مسلمانان سنی و مخالفین مسلمانان شیعه و سایر اقلیت های مذهبی توسط حکومت بجای بهتر شدن بدتر می شود.
مترجم:m.parand





۱۳۹۴ خرداد ۲۷, چهارشنبه

لذت یک دست بودن



ًکاش ازانگشتهای دستمان یاد میگرفتیم
یکی کوچک یکی بزرگ
یکی بلندویکی کوتاه
یکی قوی ترویکی ضعیف تر
اماهیچکدام دیگری را مسخره نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
وهیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
آنها کنارهم یک دست میشوند وکار میکنند
چراما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم لهش میکنیم واگر ازکسی پایینتر بودیم او رامیپرستیم
شایدبخاطر همینکه یادمان باشدنه کسی بنده ماست نه کسی خدای ما خداوندانگشتهای ما را اینگونه آفرید
آری کاش یادبگیریم که بایدباهم باشیم وکنارهم آنگاه لذت یک دست بودن رامیفهمیم.

۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

حیات جاویدان

 ازرش و بها دو واژه اى هستند كه براى توضيح هريك از ديگرى استفاده مى شود.
گويى كه اين دو واژه براى هم ساخته شده اند، هر چيز كه ارزش زيادى دارد به همان اندازه بايد بهاى بسيارى برايش پرداخت و يا هر چيزى را كه به بهاى بااليى بدست آورده امي براى ما ارزش ويژهاى دارد.
تا كنون براى شما پيش آمده كه مالك چيزى باشيد كه از ارزش و بهاى واقعى آن بى خبر باشيد، و به همني خاطر آن را در جايى غير امن نگهدارى مى كنيد
 بدون هيچ نگرانى، اما به محض اينكه شخصى كارشناس ارزش آن را به شما بگويد شما ديگر آن را بدون هيچ محافظى در معرض ديد قرار دهيد مبادا مورد سرقت واقع شود. دوس عزيز من مى خواهم به شما بگومي كه شما همان چيز با ارزش هستيد كه خودتان گاهى از ارزش واقعيتان قافل مى شويد.
 و بهاى ارزش شما را خداوند كامل پرداخت كرد. او درواقع با بهترين چيز خود اين بها را پرداخت تا شما را بدست بياورد چون او ارزش واقعى شما را مى داند حال وظيفه شما اين است كه از اين چيز با ارزش در برابر دزدان نگهدارى و محافظت كنيد.

یوحنا 3

۱۶«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر‌که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد

وادار به سکوت

طی بیش از سی سال حاکمیت جمهوری اسلامی، با هزاران مورد نقض حقوق بشر مواجه بوده‌ایم. در این میان، مردم همواره در معرض بازداشت خودسرانه، زندان، شکنجه و اعدام بوده‌اند. این ملت در جستجوی پیشرفت و تبادل آزاد آراء که نماد مردمی است، هر زمان که به ابراز عقاید و افکارشان پرداختند، آلت دست جریان‌های سیاسی قلمداد شدند، و یا چون حاضر به انکار باورهایشان نبودند، قربانی خشونت شدند. رشتۀ زندگی آنان از هم گسست یا به نحو بازگشت‌ناپذیری دگرگون شد



جوانانی از زن و مرد، فقیر و غنی، شهری و روستایی. نوجوانانی دبیرستانی یا با تحصیلات عالی، بی دین و دین‌باور، فعال حقوق بشر یا فعال سیاسی، همه در جستجوی فضایی برای در میان گذاشتن افکارشان بودند، فضای امنی برای اعتراض و بیان مشکل‌ها. امّا وادار به سکوت شدند.

ایران و زندان زنان

زنان زندانی

رفتار با زندانیان گواهی است بر صحت بخشی از نگرانیهای مجامع بین المللی حقوق بشر نسبت به وضعیت حقوق بشر در این کشور از جمله ابراز نگرانی شدید از :
نقض حقوق افراد بازداشت شده ، شرایط بد زندانها، ممانعت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ برای زندانیان ناشی از شکنجه ، تجاوز و دیگر خشونت جنسی بازداشت شدگان ، 
تکنیکهای خشن بازجویی ، که در جریان تصویب قطعنامه حقوق بشر برای این کشور به آن اشاره شده بود . این قطعنامه در تاریخ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ با ۷۸ رای موافق و ۳۵ رای مخالف و ۶۹ رای ممتنع در شورای حقوق بشر سازمان ملل به تصویب رسیده است.

ایران در سال ۱۹۷۶ به میثاق بین المللی حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ملحق شده وبه موجب مصوب ۱۹۷۷ این شورا در خصوص رفتار به مجرمان متعهد است به حداقل مقررات معیار برای رفتار با زندانیان که در بند ۶۲ آن تاکید دارد به : “خدمات پزشکی زندانها باید درصدد تشخیص و درمان هر بیماری یا نقض جسمی یا روانی باشند که ممکن است مانع از بازپروری زنان زندانی و زندانیان شوند. کلیه خدمات ضروری دارویی، جراحی و مربوط به روانپزشکی باید برای انجام این هدف فراهم شود.”
با این وصف بیماری زندانیان و بیتفاوتی مقامات قضایی در ایران یکی از نگرانیهای مهم خانواده زندانیان و فعالان حقوق بشر هست. شیوه رایج برخورد با زندانیان در ایران بر خلاف قوانین داخلی و بین المللی و معمولا ابزاری است برای فشار و شکنجه.
معمولا بهداری زندانها فاقد امکانات اولیه است و از لحاظ پزشکی در پایین ترین سطح قرار دارد. اندک موارد انتقال زندانیان بیمار به مراکز درمانی خارج از زندان رخ میدهد و با توهین و تحقیر همراه است و در مواردی با بازگشت به زندان بیش از اتمام و تکمیل دوره درمان ، مواجه میشود.




در بین خبرها و یا گوشه کنار جامعه صحبت از زنانی میشود که در بند هستند و مردم نیز گاهی بدون توجه به دلایل کافی جهت زندانی شدن آنان نسبت به این موضوع واکنشهای غلطی از خود نشان میدهند. 
زنان زندانی مثل سایر زنان جامعه در معرض آسیبهای مختلفی هستند . محکومیت طولانی مدت زنان، شیرازه عاطفی و مدیریت خانواده را از هم میپاشد. با توجه به اینکه تداوم و استحکام خانواده مستلزم حضور زن است ، کودکان و همسران زنانی که در محکومیت بسر میبرند به سختی قادر به ادامه حیات خواهند بود. و یا آسیبهای متعدد اجتماعی، روانی رابه آنان وارد میکند. 
یک زن با محکومیت طولانی بیماریهای جدید را وارد جامعه خواهد کرد. که نتیجه اش ساختن مجرم و آسیبهای اجتماعی است.
هر چند این مسائل در هنگام زندانی شدن دراز مدت پدر نیز رخ میدهد اما زنان در این شرایط با تلاش خود کانون خانواده را تا زمان آزادی همسرشان حفظ میکنند. زندانی بودن مردان شیرازه و استحکام خانواده گی را آنچنان که زندانی شدن زنان تحت تاثیر قرار میدهد دچار مشکل نمیکند. زیرا با توجه به اینکه مردان صبر و تحمل کمتری را در استواری نگه داشتن خانواده در این شرایط دارند بنیاد خانواده مورد تزلزل قرار میگیرد.
آمار نشان میدهد کمتر زنی در زمان حبس شوهرش تقاضای طلاق میکند در حالی که اغلب مردان بدون توجه به سرنوشت فرزندان اقدام به صدور طلاق غیابی مینمایند.
اگر قرار باشد زنی را به دلیل ارتکاب به جرمی کوچک زندانی کرده و در نهایت زمینه ساز جرم و خلافکاری بیشتری توسط اعضای خانواده باشد این خود جرمی بزرگتر است که متاسفانه امروزه موارد زیادی از از این قبیل در جامعه ما به چشم میخورد.


بهترین کسانی که میتوانند در مورد شرایط عینی زندانها اظهار نظر کنند، زندانیان هستند.

افرادی که از زندان آزاد شده اند، بیان میکنند که در بدترین شرایط نگهداری می شده اند. بویژه افرادی که در سلولهای انفرادی بوده اند توصیف میکنند که در یک فضای بسته و اتاق کوچک و تاریک که توالت هم داخل آن بوده و مسائل بهداشتی رعایت نمیشده نگهداری میشدند. طبق توصیف محکومان آزاد شده از زندان هیچگونه از مسائل بهداشتی و امکانات اولیه وجود ندارد واز کمبودها گله مند بوده اند.
در قوانین و موازین حقوق بشری و حتی داخلی کشورمان ، زندان انفرادی وجود ندارد. سلولهای انفرادی به شکلی که در حال حاضر وجود دارد خلاف قوانین موضوعه کشور است، اما متاسفانه همچنان برخی از محکومین را به دلایل متعدد و برای تشدید مجازات به زندانهای انفرادی برده و در …
 وضعیت بدی نگهداری میکنند. انفرادی بدترین شرایط را دارد و افراد زیادی از بدی و تلخی های این زندانها گفته و میگویند.


با شرایط فعلی مسلم است که محکومان پس از آزادی مورد پذیرش جامعه قرار نمیگیرند و دیگر نمیتوانند به شرایط مطلوب زندگی دست یابند.




۱۳۹۴ خرداد ۲۵, دوشنبه

katayoun sadeghnia 13 06 2015 Hamian Zendanian Masihi

جزئیات اعتصاب غذای نوکیش مسیحی ابراهیم فیروزی در زندان

زندانی مسیحی  ابراهیم فیروزی که در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم،  اقدام  به اعتصاب غذا کرده  بود با رسیدن به بخشی از مطالباتش، به اعتصاب غذای خود پایان داد


به گزارش «محبت نیوز»، ابراهیم فیروزی  که به دلیل اعتراض به شرایط نگهداری اش در بند ده زندان رجایی شهر، دست به اعتصاب غذا زده بود به اعتصاب خود در زندان پایان داد.
زندانی مسیحی  ابراهیم فیروزی که در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم،  اقدام به اعتصاب غذا کرده  بود با رسیدن به بخشی از مطالباتش، به اعتصاب غذای خود پایان داد.
منابع خبری گزارش دادند، این زندانی نوکیش مسیحی در روز پنجشنبه بیست و یکم خرداد ماه ( ۱۱ جون ۲۰۱۵ )،  پس از گفتگو با مسئولین بند ده زندان رجایی شهر کرج، با بهبود نسبی شرایط نگهداری، دست از اعتصاب غذا کشید.
ابراهیم فیروزی که بر خلاف اصل تفکیک جرائم، در بند ده زندان رجایی شهر همراه با مجرمین غیر سیاسی و بعضن خطرناک نگهداری می شد، از روز شنبه شانزدهم خرداد ماه  ۱۳۹۴ ( ۶ جون ۲۰۱۵ ) دست به اعتصاب غذا زد، وی از مسئولین زندان خواسته بود  که طبق قانون وی را به سالن ۱۲، بند زندانیان سیاسی-عقیدتی زندان رجایی شهر منتقل کنند.
به گفته یکی از نزدیکان وی  این زندانی عقیدتی، در بند ۱۰ زندان رجایی شهر کرج، به دلیل اعتقادات دینی اش تا کنون چندین بار مورد اهانت زندانبانان قرار گرفته است ، و فشارهای روحی زیادی را متحمل شده است که  وی را ناچار به اعتصاب غذا برای رسیدن به خواسته های قانونی خود کرد.
در اردیبهشت ماه سالجاری ( ۱۳۹۴)  نیز  این فعال نوکیش مسیحی  در حکم جدیدی که به وکیلش ابلاغ شد  از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به ریاست قاضی “مقیسه”  به  « پنج سال » زندان محکوم شد.
ابراهیم فیروزی ۳۰ ساله  تاکنون سابقه بازداشت های متعددی به علت فعالیتهای مسیحی دارد:
– “ابراهیم” ساکن شهرستان رباط کریم از توابع استان تهران (چهل کیلومتری جنوب غربی تهران) است،  وی ابتدا  در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۸۹ ( ۱۱ ژانویه ۲۰۱۱) توسط مامورین امنیتی در شهرستان رباط کریم بازداشت شده بود که پس از انجام چندین مرحله بازجویی نامبرده به زندان قزالحصار کرج انتقال یافت و پس از ۱۵۴ روز حبس بطور مشروط آزاد شد .
وی بار دیگر  روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۱ برابر با ( ۷ مارچ ۲۰۱۳) در محل کارش توسط چهار تن از ماموران لباس شخصی‌ بازداشت شد. که پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و به مدت ۱۰ روز تحت بازجویی زیر نظر بازجویان بازداشتگاه زندان اوین قرار داشت، که سرانجام پس از گذراندن ۵۳ روز بازداشت در زندان اوین با سپردن سند ملکی به ارزش ۳۰ میلیون تومان بطور موقت آزاد شد.
–  این نوکیش مسیحی  همچنین در تاریخ ۲۲ تیرماه ۱۳۹۲  ( ۱۳ جولای ۲۰۱۳ )  از سوی دادگاه انقلاب رباط کریم بخاطر اتهاماتی مانند تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ، راه اندازی و هدایت تشکل انحرافی تبشیر مسیحیت، ارتباط با عناصر ضد انقلاب خارج نشین و شبکه های ضد انقلاب خارجی و راه اندازی سایت مسیحی، به یک سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان مرزی و محروم  سرباز محکوم شده بود.
– ” ابراهیم ” در حالی که دوران محکومیت یکساله خود را در زندان اوین می گذراند زمانی که برای زمان کوتاهی به مرخصی آمده بود ، در طی همان ایام مجددن در سی ام مردادماه ۱۳۹۲ برابر با (۲۱ آگوست ۲۰۱۳) بار دیگر توسط ماموران امنیتی در دفتر محل کار یکی از دوستانشان در کرج دستگیر شد،ماموران امنیتی در حین بازداشت ” ابراهیم فیروزی” را با اتهامات واهی از قبیل جاسوسی برای موساد – سازمان امنیتی اسرائیل – متهم کردند.
وی که اکنون بار دیگر به پنج سال زندان محکوم شده است به گفته وکیل “ابراهیم فیروزی”، این حکم در واقع اشد مجازات براى اتهام وارده به موکلش می باشد.
طی سالهای گذشته با افزایش فشار و تهدید علیه اقلیت‌های دینی به خصوص مسیحیان در داخل ایران، همچنان دهها تن از مسیحیان هم اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی در شهرهای مختلف کشور به سر می‌برند.




محکومیت مینو مرتاضی لنگرودی به شش سال حبس و دو سال محرومیت

محکومیت مینو مرتاضی لنگرودی به شش سال حبس و دو سال محرومیت 
یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴, 14 June 2015 
مینو مرتاضی لنگرودی، عضو شورای فعالان ملی-مذهبی و فعال حقوق زنان، به شش سال حبس محکوم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کلمه، قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب که در صدور احکام سنگین برای فعالان مدنی سابقه دار است، این بار مینو مرتاضی فعال ملی مذهبی را به شش سال حبس و دو سال محرومیت از فعالیت های سیاسی و مدنی محکوم کرد.
پنج سال از حبس، خانم مرتاضی به اتهام اجتماع و تبانی به خاطر راه اندازی شورای فعالان ملی مذهبی و یک سال دیگر برای تبلیغ علیه نظام به دلیل سیاه نمایی عنوان شده است.
مینو مرتاضی و همسرش حبیب الله پیمان، در چند سال اخیر به طور مکرر و به شکل های مختلف، هدف تهدیدهای تلفنی و احضار و بازجویی توسط نهادهای مختلف اطلاعاتی و امنیتی قرار گرفته‌اند.
دکتر پیمان، نواندیش دینی و دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز، نیز بعد از تحمل بیش از ۸ ماه حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاه‌های سپاه،و سپس ۵ ماه حبس در سلول جمعی، از سال ۱۳۸۰ به قید وثیقه چند صد میلیون تومانی آزاد است. او چند سال است از برگزاری هر جلسه‌ای منع شده است.
در نیمه خرداد ماه نیز حسین رفیعی یکی دیگر از اعضای شورای فعالان ملی-مذهبی با همین اتهامات، در مجموع به ۶ سال حبس و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت رسانه ای و مطبوعاتی محکوم شده است.


وکیل آتنا فرقدانی بازداشت شد

انتقال محمد مقیمی به زندان رجایی شهر؛ وکیل آتنا فرقدانی بازداشت شد 
شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴, 13 June 2015 



محمد مقیمی، از وکلای حقوق بشری و وکیل پرونده آتنا فرقدانی، که برای ملاقات با موکلش به زندان اوین مراجعه کرده بود، بازداشت و به زندان رجایی شهر منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، داود نعمتی یکی از دوستان وی، با اعلام خبر بازداشت و انتقال آقای مقیمی به زندان رجایی شهر کرج، نوشته است: “فردی بنام حمیدی وی را بازداشت کرده است، علتی که وی را بازداشت کرده اند، دست دادن با موکلش بوده که در صورت جلسه برای وی “زنا” ذکر شده است.”
آقای مقیمی که این خبر را طی تماس تلفنی از زندان رجایی شهر اعلام کرده است، همچنین گفته است که برای ایشان قرار کفالت ۲۰ میلیونی صادر شده است و به گفته آقای نعمتی، این امیدواری وجود دارد که وی هرچه سریع تر آزاد شود.
محمد مقیمی از وکلای حقوق بشری و وکیل فعال مدنی آتنا فرقدانی است که اخیرا به دلیل فعالیت های مسالمت آمیز مدنی به ۱۲ سال و نه ماه حبس محکوم شده است.

۱۳۹۴ خرداد ۲۴, یکشنبه

تجمع اعتراضی حامیان زندانیان مسیحی

تجمع اعتراضی حامیان زندانیان مسیحی، عقیدتی و سیاسی در ایران
شنبه 13 ژوَن 2015 برابر با 23 خرداد 1394
میدان سِرگِل استکهلم سوئد
Sergelstorg - Stockholm - Sverige)





این روزها صداهایی از گوشه کنار جهان بر جفای عزیزان ایماندارمسیحی به گوش میرسد
وهر لحظه که  درباره اش به فکر فرو میروم تمام وجودم مالامال درد و غم میشود
من که در سکوت شکسته میشوم و فریاد میزنم
خداوندم مسیحااااا این جفاهااا تا به کی؟؟!!!!
خداوندم این جفاها برای باور و یقین ایمانشان به حقیقت وجود توست
تو کشورمن ( ایران) هر کس که بشارت خدای زنده وحقیقی را به زبان بیاورد
جایش تو شکنجه گاه و زندان های نفرت انگیز و زجر آوراست
و به زور وتهدید و شکنجه پرستش خدای دروغین را تحمیل میکنند

خداوندم مسیحااا
چظور می توانم شاد باشم ولی برادران و خواهرانم در جفا باشند
در جاییکه میدانم گوشه هایی از بدن تو درد می کشه
میدانم که در انجیلت  فرمودی
خوشا به حال آنانیکه به خاطر من دشنام و آزار می بینند
خداوندم در نامت عیسی مسیح می طلبم و درخواست می کنم همانطور که رسولانت را از زندان آزاد کردی وجلالت را نشان دادی
باز کنی درهای زندان را با حکمت و اراده ات و جلالت
که ایماندارانت آزاد شوند وبه آغوش گرم خانواده هایشان برگردنند
خداوندم همانطور که درکتاب مقدس پیشگویی کردی که سلطنت خود را درعیلام ( ایران) بر قرار می کنی
به اراده خود برقرار ساز
تا دیگر اشکی ودردی برهیچ بشری وانسانی نبینیم
خداوندم بازگرد که همه ما  چشم انتظارت هستیم
و به نورتو محتاجیم
می طلبم نورعالم را مسیحااااااااا
آمین
















۱۳۹۴ خرداد ۲۱, پنجشنبه

فراخوان تجمع حامیان زندانیان مسیحی، عقیدتی و سیاسی در ایران

فراخوان تجمع حامیان زندانیان مسیحی، عقیدتی و سیاسی در ایران 
و در حمایت از ابراهیم فیروزی زندانی مسیحی

زمان: شنبه 13 ژوَن 2015 از ساعت 12:00 الی 13:30 ( 13 juni 2015)
مکان: میدان سِرگِل استکهلم سوئد (Sergelstorg - Stockholm - Sverige)
از کلیه نوکیشان مسیحی، آزادیخواهان و فعالین سیاسی و حقوق بشری، دعوت به عمل می آید که با شرکت خود در این آکسیون از آزادی زندانیان مسیحی و عقیدتی و سیاسی در ایران حمایت نمایند


بازداشت چهار کنشگر شبکه های اجتماعی و دو فعال موسیقی زیرزمینی در شهرهای مختلف ایران

bazdasht2

چهار فعال در حوزه شبکه های اجتماعی و دو تن از اعضای موسیقی زیرزمینی، طی روزهای اخیر در تهران و کرمان بازداشت شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبرى مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حامد قنبری، محمود موسوی، شایان اکبرپور و امیر بن سعیدی، روز یکشنبه دهم خرداد ماه در تهران، و آقایان احسان الله آموزگار و آرش حلاج روز دوشنبه یازدهم خرداد ماه ۱۳۹۴ در کرمان توسط ماموران لباس شخصیِ مسلح به سلاح کمری و بیسیم بازداشت شدند.
بر اساس گزارش رسیده، آقایان موسوی و اکبرپور گرداننده صفحه ای فیسبوکی در خصوص اوضاع اجتماعی و مذهبی حاکم بر کشور بودند که در تهران مورد شناسایی نهادهای امنیتی – سایبری و بازداشت قرار گرفتند.
همچنین آقایان احسان الله آموزگار و آرش حلاج از فعالان موسیقی زیرزمینی نیز، روز دوشنبه یازدهم خرداد ماه در یکی از محل های تمرین خود در کرمان توسط ماموران لباس شخصی بازداشت شدند. بر اساس گزارش همسایگان، این دو فرد مورد ضرب و شتم ماموران و شکستن آلات موسیقیشان قرار گرفتند.
هنوز از محل بازداشت و سرنوشت بازداشت شدگان خبری منتشر نشده است.
لازم به ذکر است، غلامحسین محسنی اژه‌ای، معاون اول و سخنگوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه طی یک کنفرانس خبری گفته بود:‌ “چند نفر از کسانی که مرتبا در شبکه‌های مجازی اقدامات ضد امنیتی و فراخوان‌های غیرقانونی صادر می کردند، از سوی نیروهای امنیتی شناسایی و بازداشت شده اند.” این مقام قضایی با بیان اینکه “ممکن است تعداد افراد بازداشتی کم یا زیاد شود”، ادعا کرد که افراد مذکور “در بازجویی های اولیه گفته اند یک انگیزه ضد امنیتی و ضد انقلابی داشتند.”
در گزارشی دیگر اینکه از وضعیت رئوف شهبازى، دانشجوى دانشگاه صنعتى همدان که از هفته گذشته بازداشت و به زندان همدان منتقل شد، خبری در دست نیست. رئوف شهبازى به اتهام توهین به بنیانگذار جمهورى اسلامى در فضاى مجازى، از سوى شعبه اول دادگاه انقلاب همدان، به دو سال حبس محکوم شده بود، که اوایل خرداد ماه امسال مورد بازداشت قرار گرفت.
طبق اعلام سازمان گزارشگران بدون مرز، جمهوری اسلامی ایران با دهها وبنگار بازداشتی، یکی از ۵ زندان فعالان رسانه ای در جهان است و ایران در میان ۱۸۰ کشور جهان، رتبه ۱۷۳ آزادی رسانه ها و اطلاع رسانی را کسب کرده . بر اساس گزارش ها، فشار دستگاه‌های امنیتی بر فعالان اینترنتی و سایبری و بلاگرها همچنان ادامه دارد.

نامه فعالان مدنی برای ورود زنان به ورزشگاه‌ها


خبرگزاری هرانا ـ ۴۸۱ فعال مدنی درباره ممنوعیت ورود زنان به استادیوم به وزیر کشور، وزیر ورزش و فرمانده ناجا نامه نوشتند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، متن نامه ۴۸۱ فعال مدنی درباره ممنوعیت ورود زنان به استادیوم‎ به شرح ذیل است.
آقای عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور
آقای دکتر محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان
سرتیپ پاسدار حسین اشتری، فرمانده ناجا
همان‌گونه که مستحضر هستید بار دیگر با شروع مسابقات لیگ جهانی والیبال، مسأله ورود زنان به ورزشگاه به یکی از دغدغه‌های حامیان تیم ملی بدل شده است. زنان ایرانی طی یک سال گذشته، در فضایی آرام و بدون تنش این مطالبه را به طور جدی از طریق مراجع قانونی و نهادهای مربوط از جمله فدراسیون والیبال پیگیری کرده و همواره با قول مساعد مسئولین مواجه شده اند . با توجه به گفته‌های ضد و نقیص مقامات در روزهای اخیر، امکان تماشای حضوری مسابقات خرداد ماه برای زنان همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ ازاین رو انتشار این نامه را جهت تنویر افکار عمومی ضروری می‌دانیم.
روزنامه شرق در روز دوشنبه ۱۱ خرداد به نقل ازمعاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری شهیندخت مولاوردی، اعلام کرد: «صورت‌جلسه ورود زنان به سالن‌های والیبال توسط نمایندگان نیروی انتظامی، وزارت کشور و وزارت ورزش و جوانان امضا شده و در انتظار ابلاغ وزیر ورزش و جوانان است»‌ این خبر در اخبار ساعت ۲۲ همان‌ روز نیز تأیید شد. با این حال به گفته معاون امور اجتماعی ناجا، به نقل از ایسنا تا یکشنبه ۱۷ خرداد هنوز هیچ‌گونه ابلاغیه‌ای در خصوص چگونگی حضور زنان در ورزشگاه‌ها صادر نشده‌ است.
ما امضا کنندگان این نامه از وزارت کشور، فدراسیون والیبال، وزارت ورزش و جوانان و معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری می‌خواهیم که جهت رفع تمامی موانع موجود اقدام و هر چه سریع تر شرایط حضور زنان در ورزشگاه را مهیا کنند و آن را به اطلاع عموم برسانند. بدیهی است که اختصاص جایگاهی محدود برای اقلیتی از زنان یا دعوت گزینشی تماشاگران، پاسخگوی مطالبه به حق ما نخواهد بود.
با احترام
رونوشت:
آقای محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال ایران
خانم شهین‌دخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری
ممنوعیت ورود زنان به استادیوم‎



۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبه

اصل‌ عشق‌ ریشه‌ الهی‌ دارد

چون‌ عشق‌ صفت‌ الهی‌ منظور شده‌.
خداشناسان‌ متفقا بر این‌ باورند که‌ عشق‌ بنده‌ به‌ خدا رابطه‌ای‌ تنگاتنگ‌ با لطف‌ و موهبت‌ الهی‌ دارد و این‌ اعتقاد حاصل‌ شده‌ که‌ این‌ عشق‌ از راه‌ تجلی‌ خداوند در طبیعت‌ حاصل‌ می‌شود.



جمله‌ کارلیل‌: 
آه‌… طبیعت‌! آیا تو لباس‌ زنده‌ خداوند هستی‌… خدا در تو زندگی‌ می‌کند…


جایگاه‌ عشق‌ که‌ در بطن‌ اراده‌ بشر نهفته‌ است‌. 
زمانی‌ که‌ عشق‌ به‌ صورت‌ خیرخواهی‌ نمود پیدا می‌کند، اگرچه‌ ریشه‌ این‌ عشق‌ انگیزه‌ای‌ است‌ (خیرخواهی‌) اراده‌ انسان‌ بر آن‌ برتری‌ دارد و این‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ معتقدین‌ به‌ غیرممکن‌ بودن‌ کنترل‌ عشق‌ با اراده‌، هرگز نباید از آن‌ غافل‌ باشند

عملکرد عشق‌: 
عملکرد این‌ عشق‌ ایجاد محبت‌ و دوستی‌ است‌. دوست‌ داشتن‌ خدا یعنی‌ خواستن‌ او با تمام‌ شکوه‌ و اقتدار و خوبی‌ او و تکریم‌ وی‌ و تلاش‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ او.

دامنه‌ عشق‌: 
دامنه‌ این‌ نوع‌ عشق‌، خدا و انسان‌ است‌. درحالی‌که‌ خدا واحد است‌ و تماما دوست‌داشتنی‌، اما تمام‌ ابنای‌ بشر با رحمت‌ و کرامت‌ الهی‌ در صفات‌ الهی‌ کاملا و یا نسبتا شریکند و این‌ یک‌ عشق‌ برتر و عالی‌ است‌. با رجوع‌ به‌ اناجیل‌ (یوحنا، مرقس‌، لوقا، متی‌) موضوعاتی‌ مشترک‌ را می‌توان‌ در ذیل‌ آیات‌ محبت‌ و عشق‌ یافت‌ که‌ شاید بتوان‌ به‌ صراحت‌ گفت‌ پایه‌های‌ اصلی‌ تفکرات‌، عقاید، اخلاق‌ و کلام‌ مسیحیت‌ را تشکیل‌ می‌دهد.

آنچه‌ که‌ شعله‌ عشق‌ را در فکر مسیحی‌ روشن‌ می‌دارد وجود این‌ نکته‌ است‌ که‌ خداوند می‌خواهد انسان‌ از راه‌ مهری‌ که‌ به‌ خدا می‌ورزد، خدا را داشته‌ باشد تا با این‌ داشتن‌ به‌ طلب‌ او وادار شود. مسیحیت‌ اظهارنظر صریحی‌ دارد و آن‌ اینکه‌ خدا را عمیقا علاقه‌مند به‌ انسان‌ معرفی‌ می‌کند، درحالی‌ که‌ این‌ علاقه‌مندی‌ در ما نسبت‌ به‌ خداوند چندان‌ قابل‌ توجه‌ نیست‌. نیل‌ به‌ این‌ واقعیت‌ها که‌ خداوند دنیا را خلق‌ کرد، ما را آفرید و از ما حفاظت‌ می‌کند و عیسی‌ را از آسمان‌ و عرش‌ الهی‌ به‌ زمین‌ نازل‌ کرد و به‌ صلیب‌ کشید، نهایت‌ عشق‌ خداوند و از همه‌ مهم‌تر تقدم‌ این‌ عشق‌ را بر بندگان‌ ثابت‌ می‌کند. در انجیل‌ آمده‌ که‌ به‌ پاس‌ این‌ تقدم‌ اظهار شفاهی‌ دوست‌ داشتن‌ در طول‌ زندگی‌ به‌ تنهایی‌ کافی‌ نیست‌ و یا حتی‌ در زمانی‌ که‌ هیچ‌ راهی‌ برای‌ نجات‌ پیدا نمی‌شود، به‌ یاد عشق‌ افتادن‌ کفایت‌ نمی‌کند [بگذار بگویم‌ چرا خداوند جهان‌ را آفرید. او خوب‌ بود… و دوست‌ داشت‌ همگان‌ به‌سان‌ او خوب‌ باشند. خدا برای‌ همگان‌ خوب‌ است‌. اوه‌… خدای‌ مهربان‌ اگر هنر تو دوستی‌ مخلوقات‌ خود است‌، چه‌ دوست‌داشتنی‌ هستی‌. به‌ قول‌ برونینگ‌ که‌ می‌گوید: خدایا تو عشق‌ هستی‌! من‌ ایمان‌ خود را بر این‌ اساس‌ بنا کرده‌ام‌.] در دوره‌ نجات‌ اسرائیل‌، عشق‌ الهی‌ را با مشخصه‌ای‌ چون‌ کفاره‌ می‌شناختند: «عشق‌ خدا از آنجا نمودار می‌شود که‌ برای‌ بخشش‌ گناهان‌ ما کفاره‌ قرار داده‌ است‌.» ولی‌ مسیحیت‌ از قدرت‌ عشق‌ بسیار سخن‌ گفته‌ و آن‌ را در قالب‌ عیسی‌ مسیح‌ و ناجی‌ قرار دادن‌ او می‌داند. کلام‌ خدا در مسیحیت‌ مسیح‌ و وسیله‌ ابلاغ‌ این‌ پیام‌ مریم‌ عذرا است‌ و حکومت‌ جاودانه‌ خداوند به‌ دلیل‌ عشق‌ به‌ قدرت‌ نیست‌، بلکه‌ به‌ خاطر قدرت‌ عشق‌ است‌.

یوحنا در نوشته‌های‌ خود پیرامون‌ صلیب‌ از قول‌ «بروس‌ لانگ‌»، روان‌شناسانه‌ترین‌ مدارج‌ عشق‌ را ارائه‌ کرده‌. وی‌ گفته‌: «انسان‌ خواهان‌ داشتن‌ عشق‌ به‌ خداست‌. داشتن‌ این‌ عشق‌ به‌ او روح‌ می‌بخشد و خدا نیز به‌ او عشق‌ ورزیدن‌ را تعلیم‌ می‌دهد.» این‌ عشق‌ صادقانه‌ از دیدگاه‌ مسیحیان‌ agape نامیده‌ می‌شود و این‌ عشق‌ که‌ صفت‌ الهی‌ است‌ از ویژگی‌هایی‌ برخوردار است‌:
هنگامی‌ که‌ در انجیل‌ یوحنا (باب‌ ۴ آیه‌ ۸) گفته‌ شده‌: «خدا عشق‌ است‌»، واژه‌ای‌ که‌ به‌ کار برده‌ شده agape است‌. عشق‌ خدا به‌ انسان‌، عشقی‌ که‌ خدا عملا متوجه‌ دنیا می‌کند نیز با همین‌ واژه‌ مطرح‌ شده‌ است‌.

جلال بر نام خداوند عیسی مسیح

۱۳۹۴ خرداد ۱۸, دوشنبه

طرز تفکر عیسی مسیح

فروتنی و بزرگی مسیح 
( فیلیپیان ۲ : ۱۱ـ۱ )
آیا در اتحاد با مسیح دلگرم هستید ? آیا محبت محرک اصلی زندگی شماست ?و آیا با روح القدس مصاحبت دارید ? و آیا احساس مهر وشفقت در بین شما وجود دارد ?۲ پس تقاضا میکنم خوشی مرا به کمال برسانید و با هم توافق فکری ، محبت دو جانبه و هدف مشترک داشته باشید . ۳ هیچ عملی را از روی هم چشمی و خودخواهی انجام ندهید بلکه با فروتنی ، دیگران را از خود بهتر بدانید . ۴ به نفع دیگران فکر کنید و تنها در فکر خود نباشید .۵ طرز تفکر شما در باره زندگی باید مانند طرز تفکر عیسی مسیح باشد
۶ اگر چه او از ازل دارای الوهیت بود ولی راضی نشد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند
۷ بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نموده به صورت یک غلام درآمد و شبیه انسان شد .
٨ چون او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت خود را فروتن ساخت و از روی اطاعت حاضر شد مرگ ـ حتی مرگ بر روی صلیب ـ را بپذیرد .
۹ از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که بالاتر از جمیع نامهاست به او عطا فرمود .
۱۰ تا اینکه همه موجودات در آسمان و بر روی زمین و زیر زمین با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند .
۱۱ و همه برای جلال خدای پدر با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح خداوند است .


 آمین

۱۳۹۴ خرداد ۱۷, یکشنبه

رسالت عیسی مسیح

آمده‌ام تا تمام کنم!    ( عیسی مسیح فرمود )


 گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم‌؛ نیامده‌ام تا باطل نمایم‌، بلکه تا تمام کنم‌. زیرا هر آینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. 



عدالت‌، مسیح 

بررسی آیه‌های ۱۷ الی ۲۰ از باب پنجم انجیل متی 

گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم‌؛ نیامده‌ام تا باطل نمایم‌، بلکه تا تمام کنم‌. زیرا هر آینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.
پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ اما هر که به‌عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. زیرا به شما می‌گویم تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود، به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد.
تا به‌اینجا، یعنی تا آیۀ ۱۶، عیسی در بارۀ خصائلِ شخصِ مسیحی سخن گفت‌؛ همچنین فرمود که اگر شخصی از این خصائل برخوردار باشد و اجازه دهد تا این خصائل به‌صورت ‘اعمال نیکو’ ثمر آورند (آیه ۱۶)، او چه تأثیری بر دنیا خواهد گذارد. از آیۀ ۱۷ به‌بعد، عیسی این خصائل و اعمال نیکو را در قالب اصطلاح ‘عدالت‌’ تعریف و تشریح می‌کند. او قبلاً دو بار از این اصطلاح استفاده کرده است‌؛ یک بار وقتی به گرسنگی و تشنگی پیروانش نسبت به عدالت اشاره کرد (آیه ۶)، و یک بار وقتی در بارۀ زحمت‌کشیدن برای عدالت سخن گفت (آیه ۱۰). اکنون در آیۀ ۲۰ توضیح می‌دهد که این ‘عدالت‌’ به‌معنی انطباق و سازگاری فردِ مسیحی با احکام اخلاقی خداست که باید از محدودۀ اخلاقیات کاتبان و فریسیان فراتر رود. این ‘اعمال نیکو’ اعمالی هستند که از اطاعت سرچشمه می‌گیرند.
درضمن‌، او موعظه را با خوشابه‌حال‌ها با ضمیر سوم شخص آغاز می‌کند (خوشابه‌حال مسکینان در روح‌)؛ سپس سخنان خود را با ضمیر دوم شخص ادامه می‌دهد (شما نمک جهانید)؛ و اینک‌، حالت سخن را تغییر داده‌، با لحن آمرانه و مقتدرانه با ضمیر اول شخص سخن می‌گوید و برای نخستین بار، فرمول مشخص و جزم‌اندیشانۀ خود را به‌کار می‌برد: «هر آینه به شما می‌گویم‌…!»
آیه‌های ۱۷ تا ۲۰ از اهمیت بسیاری برخوردارند، نه‌فقط به این علت که عدالت مسیحی را تعریف می‌کنند، بلکه به‌خاطر توضیحی که در بارۀ رابطۀ عهدجدید و عهدعتیق‌، رابطۀ انجیل و شریعت‌، ارائه می‌دهند. این آیه‌ها شامل دو موضوع می‌گردند؛ نخست موضوع ‘مسیح و شریعت‌’ (آیه‌های ۱۷ و۱۸)، و دوم‌، ‘فرد مسیحی و شریعت‌’ (آیه‌های ۱۹ و ۲۰).

مسیح و شریعت‌

در این بخش‌، از همان آغاز، عیسی برای همه روشن می‌سازد که نیامده تا «تورات یا صحف انبیا را باطل سازد»، یعنی تمام یا بخشی از عهدعتیق را. نحوۀ بیان عیسی می‌تواند حاکی از این باشد که بعضی چنین تصوری در مورد او داشتند. گرچه خدمت علنی او دیرزمانی نبود که آغاز گشته بود، بااینحال‌، مردم عمیقاً در مورد برداشتی که از نگرش او نسبت به عهدعتیق داشتند، بسیار نگران بودند. شاید مناقشه مربوط به روز سَبِّت پیش از این شروع شده بود، چرا که مرقس دو مورد مناقشه در این زمینه را به زمانی پیش از انتخاب دوازده رسول مربوط می‌سازد. قطعاً از همان آغاز خدمتش‌، مردم از اقتدار او تکان خورده بودند: «این چیست و این چه تعلیم تازه است که ارواح پلید را نیز با قدرت امر می‌کند و اطاعتش می‌نمایند؟» (مرقس ۲۷:‏۱).
لذا طبیعی بود که برای بسیاری این سؤال پیش آمده باشد که رابطۀ میان اقتدار و مرجعیت عیسی با مرجعیتِ شریعتِ موسی چیست‌. برای آنان روشن بود که کاتبان تابع شریعت بودند، زیرا ایشان ‘معلمین شریعت‌’ بودند. ایشان زندگی خود را وقف تفسیر آن کرده بودند و برای خود هیچ مرجعیتی جز آنچه که از شریعت نقل قول می‌کردند، قائل نبودند.
اما در مورد عیسی‌، چنین یقینی وجود نداشت‌. عیسی با اتکا به مرجعیت خود تعلیم می‌داد. او از روشی استفاده می‌کرد که هیچ نبی‌ای در گذشته‌، و هیچ کاتبی در زمان او، مورد استفاده قرار نمی‌داد. او بسیاری از نافذترین تعالیمش را با این عبارت آغاز می‌کرد: «’من‌’ به شما می‌گویم‌…» و بدینسان‌، به نام خود و با اتکا به مرجعیت خود تعلیم می‌داد. اما مرجعیت و اقتدار او چه بود؟ آیا او خود را برتر از شریعت مقدس‌، یعنی کلام خدا، قرار می‌داد؟
در نظر برخی اینچنین بود. به‌خاطر همین سؤال‌- چه طرح شده چه طرح نشده‌- بود که عیسی این گفتۀ پرصلابت را فرمود که‌: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیا را باطل سازم‌.»
امروز نیز مردم‌، البته به‌طرقی متفاوت‌، می‌پرسند که رابطۀ عیسی و موسی‌، رابطۀ عهدجدید و عهدعتیق چیست‌. اگر عیسی آشکارا موضع خود را در این خصوص اعلام داشت‌، ما نیز نباید از اعلام آن شرمگین باشیم‌. او اعلامِ موضعِ خود را با یک فعل آغاز می‌کند: ‘آمده‌ام تا…’ او می‌دانست که برای چه رسالتی به این جهان آمده است‌.
سپس ادامه می‌دهد و اعلام می‌کند که برای انجام چه رسالتی آمده است‌: آمده‌ام نه برای اینکه شریعت و نوشته‌های انبیا را ‘باطل‌’ سازم یا منسوخ کنم یا حتی به‌گونه‌ای بی‌روح و تحت‌اللفظی تأئیدشان کنم‌، بلکه تا آنها را ‘تمام کنم‌.’

‘تمام کردن‌’ یعنی چه‌؟

کلمۀ یونانی که ‘تمام کردن‌’ ترجمه شده‌، نه به‌معنی ابطال و نَسْخِ یک امر قدیمی‌، بلکه به‌معنی بسط دادن و تکمیل کردن است‌. برای درک مفهوم عمیق این فعل‌، باید نخست بدانیم که ‘تورات و صحف انبیا’، یعنی عهدعتیق‌، شامل مطالب گوناگونی است‌. نگرش عیسی مسیح نسبت به هر یک از این مطالب متفاوت است‌، اما عبارت ‘تمام کردن‌’ شامل همۀ آنها می‌گردد.

به‌کمال رساندنِ اصول اعتقاداتِ عهدعتیق‌

نخست‌، عهدعتیق شامل ‘اصول اعتقادات‌’ می‌باشد. ‘تورات‌’ که معمولاً ‘شریعت‌’ ترجمه شده است‌، در واقع به‌معنی ‘تعالیم مکشوف‌’ می‌باشد؛ برای همین‌، ما در عهدعتیق تعالیمی در خصوص خدا، انسان‌، نجات‌، و غیره داریم‌. همۀ آموزه‌های مهم کتاب‌مقدس در آن وجود دارد.
بااینحال‌، عهدعتیق مکاشفه‌ای ناتمام بود. عیسی آن را ‘تمام کرد’ به این معنی که آن را با شخصیت‌، تعالیم و کارهایش ‘به‌کمال رساند’.
اسقف رایل (Ryle) این مطلب را اینگونه خلاصه می‌کند: ‘عهدعتیق غنچۀ انجیل است و عهدجدید گُل کامل آن‌!’

جامۀ عمل پوشاندن به پیشگوییهای عهدعتیق‌

دوم‌، عهدعتیق در بر دارندۀ ‘پیش‌گویی‌ها’ است‌. بیشتر مطالب آن به آینده‌، یعنی به زمان ظهور مسیحا اشاره می‌کند؛ در بعضی از این اشارات‌، ظهور مسیحا با کلمات صریحاً پیش‌گویی شده است‌، در بعضی دیگر توسط نمونه‌ها، تصویری از آن ارائه گردیده است‌. اینها همه پیش‌گویی بود. عیسی آنها را ‘تمام کرد’ بدین معنا که آنچه را که پیشگویی شده بود، تحقق بخشید. نخستین موعظۀ او در خدمت علنی‌اش‌، با این جمله آغاز شد: «وقت تمام شد…» (مرقس ۱۵:‏۱).
گفتۀ او در آیۀ ۱۷ (‘آمده‌ام‌’) همین حقیقت را بیان می‌دارد. او بارها و بارها اعلام کرد که کلام خدا بر او شهادت می‌دهد؛ در انجیل متی این امر بیش از هر انجیل دیگری مورد تأکید قرار گرفته است‌، زیرا بارها شاهد این عبارت هستیم‌: «و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به‌زبان نبی گفته بود، تمام گردد…» (۲۲:‏۱؛ ۲۳:‏۲ و غیره‌).
نقطۀ اوج این مطلب در مرگ او بر صلیب مشاهده می‌شود که در آن‌، تمامی آیین‌ها و مناسک عبادی عهدعتیق‌، چه نظام کهانت و چه نظام قربانی‌ها، به‌گونه‌ای کامل تحقق یافت‌. از آن زمان بود که مراسم و آئین‌های مذهبی می‌بایست متوقف گردد. بنا به تفسیر برحق کالوَن‌، ‘فقط ‘اجرای‌’ آنها منسوخ گردید، اما مفهومشان به‌طور کامل‌تر تأئید شد.’ این آیین‌ها فقط ‘سایه‌’ای بودند از آنچه که می‌بایست بعداً ظاهر شود؛ اما اصل و ذات‌، خودِ مسیح بود.

آشکار کردنِ نحوۀ اجرای اصیلِ احکامِ عهدعتیق‌

سوم‌، عهدعتیق شامل ‘احکام اخلاقی‌’ است‌، احکامی که اغلب مورد سوءتعبیر قرار می‌گرفتند و بیشتر از آن‌، مورد نااطاعتی‌. در وهلۀ اول‌، عیسی با اطاعت از آنها ‘تمامشان کرد’، چرا که او زیر ‘شریعت متولد شد’ و مصمم بود تا همانطور که به یحیی گفت‌، «تمام عدالت را به‌کمال برساند.» به‌گفتۀ ‘بونهوفر’، ‘او چیزی نداشت که به احکام بیفزاید جز اینکه از آنها به‌طور کامل اطاعت کند.’ او کاری فراتر از اطاعت از آنها انجام داد؛ او تشریح کرد که اطاعت برای پیروانش چه معنایی دارد. او تفسیر سطحی کاتبان را از شریعت رد کرد و خودش تفسیر درست را ارائه داد. هدف او تغییر شریعت نبود، چه برسد به اینکه آن را باطل سازد؛ هدف او آشکار نمودنِ عمق معنا و نحوۀ اجرای اصیلِ این احکام بود.

نه اِبطال‌، بلکه به‌اوج رساندن‌!

در تمام دوره‌های تاریخ مسیحیت‌، همواره بوده‌اند کسانی که قادر به درک نگرش مسیح به شریعت نبودند. مارسیون‌، بدعتگزار معروف قرن دوم که عهدجدید را با حذف نقل‌قول‌های عهدعتیق بازنویسی کرد، طبعاً آیات ۱۷ تا ۲۰ این فصل از انجیل متی را نیز حذف نمود. بعضی از پیروانش پا را از این نیز فراتر گذاشته‌، به‌خود جرأت دادند تا معنی این آیات را با تغییر فعل آن عوض کنند؛ آنها این آیه را چنین نوشتند: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات و صحف انبیا را تمام کنم‌؛ نیامده‌ام تا تمام کنم‌، بلکه تا باطل سازم‌!» 
چنین اندیشه‌ای‌، امروز نیز پیروان فراوانی دارد.
اینان نه فقط معتقدند که مسیح عهدعتیق را باطل کرد، بلکه معتقدند که احکام خودِ مسیح نیز باطل شده است‌، جز حکمِ محبت‌! در این مورد، در بخشی دیگر سخن خواهیم گفت‌. فعلاً کافی است تأکید کنیم که طبق آیۀ ۱۷، نگرش عیسی به عهدعتیق‌، نه استوار بر ابطال و فسخ آن‌، بلکه استوار بر تداوم سازنده و زندۀ آن می‌باشد. او موضع خود را در یک کلمه خلاصه کرد: ‘تمام کردن‌’ نه ‘باطل ساختن‌’.
پولس رسول همین حقیقت را بسیار روشن تعلیم داد. این گفتۀ او که می‌فرماید «مسیح است انجام شریعت‌» (رومیان ۱۰:‏۴)، نه به این معنی که اکنون آزادیم تا از اطاعتِ آن شانه خالی کنیم‌، بلکه درست نقطۀ مقابل آن است‌. به این معنی است که مقبول شدن نزد خدا به‌واسطۀ ایمان به مسیح است‌، نه منوط به اطاعت از شریعت‌، شریعتی که خودش بر این خبر خوش شهادت می‌دهد (رومیان ۲۱:‏۳).

چرا لازم بود عهدعتیق را ‘تمام کند’؟

عیسی پس از بیان اینکه آمده است تا شریعت را تمام کند، به ارائه علت و نتیجه این امر پرداخت‌. علت اینکه عیسی آمد تا شریعت را تمام کند، این است که شریعت پدیده‌ای است دائمی‌، دائمی تا زمانی که تماماً واقع شود (آیه ۱۸)؛ پس نتیجۀ آن چیزی نیست جز اطاعت از شریعت‌؛ این اطاعت وظیفۀ هر شهروند ملکوت خداست (آیات ۱۹ و ۲۰). این اطاعت از شریعت باید بر اساس تفسیری صورت گیرد که عیسی به‌دست داد، نه آنگونه که یهودیان انجام می‌دادند، یا آنگونه که خودمان استنباط می‌کنیم‌. عیسی به احکام شریعت و مطالب عهدعتیق‌، بُعدی جدید، گسترده‌، غیرزمانی و غیرجغرافیانی بخشید، طوری که در هر مکان و در هر عصری قابل اجرا باشد، نه فقط در سرزمین اسرائیل آن هم در شرایط سیاسی و اقتصادی خاصی‌.
بنابراین‌، احکام عهدعتیق برای یک مسیحی لازم‌الاجرا است‌، اما آنگونه که مسیح تفسیرشان کرد و آنطور که در عهدجدید مورد تأئید و تعبیر قرار گرفته‌اند؛ احکام عهدعتیق برای مسیحیان‌، در قالب تحققشان در مسیح قابل اجرا هستند، نه آنطور که یهودیان می‌بایست انجام دهند.

استوار بودنِ دائمی تورات و صحف انبیا

اینست آنچه که عیسی در مورد شریعت می‌فرماید، شریعتی که آمد تا تمامش کند: «زیرا هر آینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زائل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود» (آیه ۱۸). در این آیه‌، عیسی فقط از تورات نام می‌برد، نه از ‘تورات و صحف انبیا’ مانند آیه قبلی‌؛ اما هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم این امر عمدی بوده‌؛ کلمۀ تورات اصطلاحی جامع بوده برای تمامیت مکاشفه الهی عهدعتیق‌. هیچ بخشی از آن از میان نخواهد رفت مگر اینکه تماماً تحقق یابد. و این تحقق زمانی صورت خواهد پذیرفت که آسمان و زمین از میان رفته باشند.
آری‌، به‌هنگام احیای تمام عالم هستی‌، آسمان و زمین از میان خواهند رفت‌. آنگاه‌، زمانْ آنطور که ما می‌شناسیمش‌، باز خواهد ایستاد، و دیگر نیازی به کلامِ ‘مکتوب‌’ خدا نخواهد بود، چرا که تمامی محتوایش تحقق خواهد یافت‌. بدینسان‌، تا عالم هستی باقی است‌، تورات نیز باقی خواهد بود. آخرین تحقق شریعت با نخستین احیای عالم هستی همزمان خواهد شد. هر دو همزمان به انتها خواهند رسید. عیسی نمی‌توانست از این روشنتر نقطه نظر خود را در مورد عهدعتیق بیان دارد.

جمع آوری مطالب از کتابهای الاهیاتی و سایت آرمان رشدی





بنگر به صلیب عیسی مسیح

گفت: دانستم که رنجت چیست، زود
       در خـلاصت سِحـرها خواهـم نمـود؛
شـاد بـاش و فـارغ و ایـمن کـه من،
        آن کنـم بـا تـو کــه بـاران بـا چمن،
مـن غـم تـو می‌خورم، تو غم مخور،
     بـر تـو مـن مشفق‌تـرم از صد پـدر
مولانا
از نظر مسیحیت، آدمی دردمند است و فداکاری مسیح بر روی صلیب درمان دردهای او است.
مسیحیت معتقد است که خدا که از ‘صد پدر، مهربان‌تر است’ به‌وسیلۀ فداکاری مسیح در خلاص ما ‘سِحرها’ نمود و کاری کرد که ‘باران با چمنزار’ می‌کند، یعنی حیات جدید در ما دمید، در راه ما غم‌خواری کرد و دردهای ما را بر خود گرفت.
صدای آه بشر شد بر آسمان ز فغان،
          که ای خدا بزدا درد و رنج را ز جهان!
به‌ عالَمی که به‌‌حُسن و به‌نظم تُست بکار،
                به‌آن بیافکند اظلال و هم نماید تار.
اگر زدوش بشر بار درد می‌شد باز،
          به‌سوی عرش تو می‌کرد ای خدا پرواز.
نما تو محو ز دنیا همیشه رنج و خطر،
                      که آدمی بپرستد ترا ز دل بهتر.
سپس خدای جهان در جواب عالمِ خویش،
               بداد پاسخ و مرهم گذارد بر دل ریش:
بگیرم ار همه درد، از کجا بیاید دست،
      توان و استقامتِ روحی که در مصیبت هست؟
محبّتی که دلی را بدل بپیوندد،
                کند ز خود گذری و به‌سود خود خندد،
فدائیان حقیقت که از میانه نار،
                     نظر فکنده به بالا، دلیر و بی‌آزار.
فنا شود همه اینها اگر نباشد درد،
               به‌جای مهر و محبت، قلوب گردد سرد.
تو قدر آنکه دلیل وصال ما است بدار،
        به‌جان سپاسش گو، یعنی مسیح بر سر دار!
گهگاه در این زندگی اتفاق می‌افتد که شخصی بدون در نظر گرفتن سود شخصی برای شخص دیگری غم‌خواری می‌کند و به اصطلاح بلاگردان او می‌شود و حتی جان خود را نیز در راه او نثار می‌کند. در نتیجه این نوع محبت و فداکاری نیروی عظیمی در محیط سر داده می‌شود که اگر افراد خود را در معرض آن قرار دهند وجودشان از خودخواهی پاک می‌شود، شفا می‌یابند و جان تازه می‌گیرند.
باید دانست که آوردن امثال و اشعار و داستان‌های مناسب ممکن است در فهم موضوع صلیب ما را یاری نماید، ولی واقعۀ صلیب را در واقع نمی‌توان همانند هیچکدام از آنها دانست. تصلیب مسیح واقعه‌ایست بی‌نظیر و جاذبه‌ای دارد که جان‌های دردمند را چون آهن‌ربا به خود جذب می‌کند و آنها را شفا می‌بخشد و آرام می‌کند.
در رسالت و نشر پیام خود، پیغمبر اسلام و عیسای مسیح با یکدیگر وجوه مشترکی دارند، از جمله هر دو نفر با مخالفت رؤسای قوم خود روبرو شدند. فریسیان با مسیح و قُریش با پیغمبر، هر دو این گروه حیثّیت و موقعیت خود را در خطر می‌دیدند و قصد از بین بردن هر دو نفر را داشتند، ولی شباهت در همین جا خاتمه می‌یابد. عقیدۀ عمومی در اسلام بر آنست که غزوات پیغمبر برای پیشبرد و ابقا‌ء اسلام واجب بود. امّا عیسی، از به‌دست گرفتن قدرت دنیوی اِبا ورزید و به دوستان خود اجازه نداد که برای او بجنگند، به تسخیر اورشلیم نپرداخت و بر روی تپه‌ای خارج از حصار شهر به دار آویخته شد. صلیب، تخت پادشاهی و تاج خاری، افسر شاهی او گردید.
مسیحیان باید مواظب باشند که در این مقایسه، راه جَدل پیش نگیرند و در نظر داشته باشند که بزرگترین سدّ راهِ فهمِ روشِ راه عیسی و موضوع تصلیب، اَعمال خلافِ آن روش بوده است که از پیروان مسیح در طی تاریخ سر زده است. بدبختانه به‌نام مسیح و در زیر پرچم صلیب، مسیحیان جنگ‌ها کرده و خون‌ها ریخته‌اند. واقعۀ صلیب را تنها با روحیۀ خودِ صلیب یعنی حلم و فروتنی می‌توان تشریح کرد. از طرفی این را هم باید در نظر داشت که برای درک حقایق مذهبی به‌عوض ارزشیابی اعمال پیروان آن مذاهب، باید به اصل و منشاء و سرچشمه، یعنی بنیان‌گذار آن رجوع کرد. چه بسا که آب از سرچشمه پاک است ولی در راه به‌وسیلۀ افراد ناپاک آلوده می‌گردد. وقتی که همۀ گفتنی‌ها دربارۀ صلیب گفته شد، باید این حقیقت را هم اضافه کرد که تمامیت معنی صلیب مسیح را نمی‌توان کاملاً درک کرد.
واقعۀ صلیب برای عده‌ای زننده و احمقانه جلوه کرده و خواهد کرد، ولی برای مؤمنینِ به آن روش، همیشه سلامت و شفا در برداشته است. درک معنی صلیب و فهم محبت و آمرزش الهی در عمل و یافتن سلامت و آرامش و تجدید حیات، تنها به کمک روح‌القدس ممکن است و بس. سهم ما در همکاری با روح‌القدس این است که عاقل و صبور باشیم و آنچه را که خود از نیروی صلیب در زندگی تجربه کرده‌ایم با فروتنی و حلم برای دیگران بیان داریم تا مگر ‘در نور او نور را ببینند’ و در تماس با شخصی که در راه آنان درد کشید و جان داد و بر مرگ پیروز شد از دردهای خود شفا یابند.