Translate

۱۳۹۵ شهریور ۹, سه‌شنبه

بازداشت پنج تن از مسیحیان در فیروزکوه

بازداشت پنج تن از مسیحیان در فیروزکوه



firoozkooh1



صبح روز جمعه، ۲۶ آگوست ۲۰۱۶ (۵ شهریور ۱۳۹۵) بیش از ۱۵ مامور امنیتی به باغی در فیروزکوه هجوم برده و تعدادی از مسیحیان را که از تهران برای تفریح به انجا رفته بودند، بازداشت کردند.
از حدوداً ۱۵ مسیحی حاضر در آن محل، پنج تن از آنان به نام های امین افشارنادری، هادی عسگری، امیرسامان دشتی، رامئیل بت تمرز و محمد دهنوی بازداشت شده‌اند.
امین افشار نادری در پی اعتراض به ورود غیر قانونی ماموران، مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت.
افراد بازداشتی سپس به بازداشتگاه اوین منتقل شدند. روز شنبه ۲۷ آگوست، حداقل یکی از این بازداشت شدگان ضمن تماس تلفنی با خانواده‌اش از محل نگهداری خود و دیگر بازداشت شدگان خبر داد.
رامیئل بت تمرز فرزند کشیش ویکتور بت تمرز، رهبر سابق کلیسای آشوری پنطیکاستی تهران (شهرآرا) است. این کشیش آشوری در دی ماه ۱۳۹۳ و در مهمانی خصوصی به مناسبت کریسمس برگزار شده بود، به همراه امین افشار نادری و کاویان فلاح محمدی بازداشت و مدتی بعد به قید وثیقه آزاد شده بودند.
بازداشت شدگان این جشن به طور شفاهی به «فعالیت تبشیری» از طریق «کلیسای خانگی» متهم شدند؛ هر چند دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات آنها تشکیل نشده است.
خانواده‌های دستگیر شدگان واقعه فیروزکوه اظهار نگرانی کرده‌اند که مأموران وزارت اطلاعات بخواهند در کمبود دلایل کافی برای محکومیت متهمان سال ۹۳، از آنها تحت فشار اعترافاتی علیه دیگر همکیشانشان اخذ کنند.

کتاب‌مقدس ‌، قضاوت تاریخ - بخش یکم

** فرانسوا فنلون **

((خوشا به حالِ کسی که با انکار صادقانۀ " خود " پیوسته خویشتن را در دستانِ آفریننده اش 
نگه می دارد؛ و آمادۀ پذیرش ارادۀ او است؛ 
و روزی صد بار می گوید: خداوندا؛ چه می خواهی برایت انجام دهم؟))

** فرانسوا فنلون **

آیا چنین چیزی محال به نظر می رسد؟
اگر محال به نظر می رسد به این دلیل است که هنوز در نیافته ایم
عیسی معلم حی و حاضر ما است.
اگر تحت سرپرستی و قیمومیت او زندگی کنیم؛ خواهیم دید
که چگونه هر عمل مان از ارادۀ الاهی نشأت خواهد گرفت


 ۱۸ خداوند نزدیک کسانی است که با صداقت و راستی طالب او هستند.
 ۳ هرگز صداقت و وفاداری را از خود دور مکن، آنها را به گردنت ببند و بر قلبت بنویس.

 ۲ کسانی که با صداقت رفتار می‌نمایند، از خداوند می‌ترسند، ولی اشخاص بدکار او را تحقیر می‌کنند.

Bildresultat för psalm 145 18

۱۳۹۵ شهریور ۵, جمعه

نرگس محمدی: موضوع شکنجه و سلول انفرادی( سهام نیوز)

پیشنهاد نرگس محمدی: موضوع شکنجه و سلول انفرادی در اولویت‌ مذاکرات حقوق بشری جامعه جهانی‌ با ایران باشد

Narges-Mohammadi-sahamnews

نرگس محمدی در نامه ای از بند ۲۰۹ زندان اوین به مسئله سلول انفرادی اشاره کرده و با ارایه توضیحات و دلایل٬ به این موضوع تاکید داشته که “سلول انفرادی یک شکنجه است.”
به گزارش سحام٬ این فعال حقوق بشری در بند در زندان اوین٬ هدف خود از نگارش این نامه را “ارائه راه کارهایی جهت عملیاتی کردن اصول حقوق بشر و جلوگیری از نقض آن‌ توسط دولت‌ها” عنوان کرده است و خواسته که این موضوع در اولویت مذاکرات حقوق بشری جامعه جهانی با ایران باشد.
او در بخشی از این نامه می گوید که: “به عنوان یک فعال حقوق بشر که به همراه سایر همکاران عزیزم در کانون مدافعان حقوق بشر بار‌ها در رابطه با به کار گیری سلول‌های انفرادی به عنوان یک شکنجه روحی‌ و روانی‌ علیه متهمان سیاسی – عقیدتی‌- مدنی در ایران هشدار داده و نسبت به بکار گیری آن‌ اعتراض داشته ایم و البته تحقیقاتی‌ را نیز در این زمینه به طور مفصل انجام داده ایم.”
این عضو کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه می نویسد: “شکنجه و بد رفتاری از نفرت انگیزترین و مذموم‌ترین موارد نقض حقوق بشر و کرامت انسانی‌ است که ممنوع بودن آن‌ غیر مشروط می‌‌باشد و سلول انفرادی یکی‌ از بی‌ رحمانه‌ترین شکنجه‌های روحی‌ و روانی‌ آزموده شده در کشور هایی است که با مخالفان و منتقدان خود از هر شیوه غیر انسانی‌ سود جسته اند و متاسفانه در کشور ایران سلول انفرادی به عنوان ابزار شکنجه علیه متهمان سیاسی- عقیدتی‌- است و تلاش های حقوق بشری تاکنون مانع بر چیده شدن آن‌ نشده است.”
خانم محمدی در چهار بند٬ با ذکر دلایلی٬ از غیرقانونی و حتی غیرشرعی بودن بکارگیری سلول انفرادی در راستای برخورد با فعالین سخن گفته و می نویسد: “پرداختن به مساله سلول انفرادی اولا به جهت شکنجه بودن آن‌ که مغایر با اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر و قانون اساسی‌ نظام جمهوری اسلامی ایران می‌‌باشد، ثانیأ به دلیل کار کرد این شکنجه روانی‌ به عنوان عامل تهدید و تحدید کننده فعالیت‌های مدنی و مسالمت آمیز مردم بسیار حائز اهمیت است.”
وی با ذکر این دلایل و نیز اشاره به موضوع مذاکرات حقوق بشری ایران و مجامع بین المللی٬ این پیشنهاد را مطرح می کند که “موضوع شکنجه و به ویژه شکنجه سفید در سلول انفرادی٬ می تواند اولویت‌های حقوق بشری در مذاکرات جامعه جهانی‌ به ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا با دولت و جامعه مدنی ایران باشد.”

متن کامل نامه نرگس محمدی که جهت انتشار در اختیار سحام قرار گرفته بدین شرح است:
الف- هدف من از نوشتن این نامه به عنوان یک فعال حقوق بشر پرداختن به موضوعاتی است که برخی‌ از جوامع از جمله کشور ایران مبتلا به آن‌ بوده و سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا در راستای رویکرد تحقق‌ حقوق بشر در جهان، آن‌ موارد را مورد توجه قرار داده و به عبارتی خود را ملزام به ارائه راه کارهایی جهت عملیاتی کردن اصول حقوق بشر و جلوگیری از نقض آن‌ توسط دولت‌ها نموده است.
سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا به عنوان نهاد‌های موثر بین المللی در کنار جامعه مدنی جهانی‌ و جوامع مدنی کشور‌ها که بر حکمرانی حقوق بشر ارجاع داشته، به ایجاد ساختار‌ها و اعمال هنجار‌ها رویه‌های تصمیم گیری مورد قبول و احترام دولت‌ها همت می‌‌گمارند تا قانون بین المللی حقوق بشر را گسترش و تعمیق بخشند. در این راستا الغا جهان شمول اعدام و منع شکنجه و رفتار‌های بی‌ رحمانه از مهمترین موارد مورد توجه مجامع بین المللی است. مواردی که بسیاری از کشور‌های جهان از جمله کشور ایران شاهد اجرای آن‌ توسط حکومت‌هایشان می‌‌باشد.
ب- مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در حال گفت و گوی چند جانبه با سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا می‌‌باشند و علاوه بر دولت، اخیرا بنا به در خواست ریاست محترم قوه قضائیه مبنی بر گفت و گو با اتحادیه اروپا در مورد حقوق بشر، امکان افزایش سطح گفت و گو‌ها به ویژه پیرامون حقوق بشر وجود دارد.
ج- در دنیای کنونی، جهانی‌ شدن تنها ملزوم و ملازم با شرکت‌های فرا ملیتی و سرمایه گذاری‌های کلان و اقتصاد بازار جهانی‌ نبوده بلکه از منظر مدافعان حقوق بشر باید منجر به گسترش قدرت یابی‌ نهاد‌های ملی‌ و بین المللی به منظور تضمین حقوق مدنی -سیاسی افراد در کنار حقوق اقتصادی‌شان گردد. به همین جهت در کنار گفت و گوی سازمان‌های موثر بین المللی با دولت پیرامون حقوق بشر، ضروری است تا نهاد‌های مدنی حقوق بشری و جنبش‌های اجتماعی نیز طرف این گفت و گوی باشند تا جامعه جهانی‌ به ویژه نهاد‌های موثر بین المللی در تلاش و اقدامات خود برای تحقق‌ و تضمین حقوق بشر، با اولویت‌های مباحث حقوق بشر در جامعه و نقض حقوق بشر توسط حکومت آگاه گشته و در مذاکرات و اقدامات دیپلماتیک و گفت و گوی‌های سیاسی بتوانند بر روی آن‌ موارد تمرکز نمایند.
اینجانب به عنوان یک فعال حقوق بشر که به همراه سایر همکاران عزیزم در کانون مدافعان حقوق بشر که یک نهاد مدنی مستقل می‌‌باشد، بیش از ۱۴ سال در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران و رشد و ارتقا آن‌ به هر نحو امکان موجود فعالیت نموده ایم، بار‌ها در رابطه با به کار گیری سلول‌های انفرادی به عنوان یک شکنجه روحی‌ و روانی‌ علیه متهمان سیاسی – عقیدتی‌- مدنی در ایران هشدار داده و نسبت به بکار گیری آن‌ اعتراض داشته ایم و البته تحقیقاتی‌ را نیز در این زمینه به طور مفصل انجام داده ایم.
شکنجه و بد رفتاری از نفرت انگیزترین و مذموم‌ترین موارد نقض حقوق بشر و کرامت انسانی‌ است که ممنوع بودن آن‌ غیر مشروط می‌‌باشد و سلول انفرادی یکی‌ از بی‌ رحمانه‌ترین شکنجه‌های روحی‌ و روانی‌ آزموده شده در کشور هایی است که با مخالفان و منتقدان خود از هر شیوه غیر انسانی‌ سود جسته اند و متاسفانه در کشور ایران سلول انفرادی به عنوان ابزار شکنجه علیه متهمان سیاسی- عقیدتی‌- است و تلاش های حقوق بشری تاکنون مانع بر چیده شدن آن‌ نشده است. این اعتراضات توسط نهاد‌های مدنی مستقلی چون شورای ملی‌ صلح، کانون مدافعان حقوق بشر و نهاد دانشجوئی تحکیم وحدت و …انجام شده و آخرین آن‌ انتشار نامهٔ علنی ۱۸ فعال سیاسی- مدنی خطاب به ریاست محترم جمهور در ۱۵ اسفند ۱۳۹۳ بود که ۴ نفر از امضا کنندگان آن‌ نامه به فاصله چند ماه بازداشت و اکنون در زندان هستند (عیسی سحر خیز- اسماعیل عبدی- ریحانه طباطبائی – نرگس محمدی)
بنده در این نامه قصد پرداختن به تمام ابعاد سلول انفرادی به عنوان یک شکنجه سفید را ندارم و تنها برای تاکید بر اینکه سلول انفرادی یک شکنجه است نکاتی‌ را ذکر می‌‌کنم:
۱- بازجویی فعالان اجتماعی- سیاسی- مدنی در سلول‌های انفرادی:
طی‌ ۳۷ سال گذشته هزاران فعال مدنی – سیاسی- به سلول‌های انفرادی فرستاده شده اند و باز جویی‌هایشان که سؤالاتی نه در مسائل نظامی ـ تروریستی- امنیتی ـ بلکه مربوط به فعالیت‌های اجتماعی – سیاسی که کاملا علنی و شفاف بوده، در بند‌های امنیتی و در سلول‌های انفرادی انجام شده است. این در حالی‌ است که نگهداری این قبیل متهمان در سلول انفرادی هیچ توجیه امنیتی – قضائی ندارد.
۲- نگهداری طولانی‌ مدت متهمان در سلول‌های انفرادی:
متهمان به در خواست نهاد‌های امنیتی و همراهی قضات تحت نفوذ آنها، ماه‌ها و گاه سال‌ها در سلول‌های انفرادی نگه داری می‌‌شوند. علی‌ رغم تصریح رای دیوان عالی‌ نظام جمهوری اسلامی ایران در رای وحدت رویه شماره ۴۳۵ مورخ ۲۸ دی‌‌ماه ۱۳۸۲ مبنی بر ممنوعیت نگهداری فرد متهم در سلول انفرادی، متهمان سیاسی- اقلیتی به سلول‌های انفرادی فرستاده شده و باز جویی‌ها در همان مکان‌ بدون حضور مقام قضائی و وکیل و توسط بازجویان انجام می‌‌شود و مدت نگاه داری متهم در سلول به تشخیص و صلاحدید مقام امنیتی تداوم می‌‌یابد.
۳- سلول انفرادی، ابزار شکنجه سفید برای گرفتن اقرار و اعتراف‌های دروغ:
شکنجه سفید و شستشوی مغزی متهم در مدت زمان طولانی‌ و در شرایط دردناک و غیر انسانی‌ سلول انفرادی، به امری معمول تبدیل شده و اعترافات و اقاریر بی‌ اساس و کذب متهم که در شرایط سلول انفرادی، علیه خود متهم اخذ می‌‌گردد، به اسناد و مدارک به ظاهر قضائی و حقوقی در صدور کیفر خواست و احکام قضائی توسط قضات تبدیل شده است. این در حالی‌ است که بسیاری از اعتراف کنندگان پس از خارج شدن از شرایط سلول انفرادی، اظهارات خود را کذب و بی‌ اساس و تحت فشار روحی‌ و روانی‌ خوانده و از پدیده‌های روانی‌ چون عدم تمرکز، افکار پریشان و رفتار نامانوس با خلق و خو و با ور‌های خود و حتی فراموشی‌شان در آن‌ بازه زمانی‌ صحبت کرده و اعترافاتشان را خلاف واقع خوانده و از آن‌ تبری جسته اند. لازم به ذکر است که برخی‌ از مراجع دینی از جمله آیت الله منتظری، آیت‌ الله صانعی و آیت الله بیات سلول انفرادی را به لحاظ شرعی جایز ندانسته و اقاریر و اعترافات افراد را در سلول بی‌ اعتبار اعلام نموده اند.
۴- بیماری‌های ناشی‌ از سلول انفرادی:
نگهداری متهمان تحت فشار روحی‌ و روانی‌ در سلول‌های انفرادی موجب بروز بیماری‌های اعصاب و روان و نهایتاً بیماری‌های جسمی‌ می‌‌گردد. در این رابطه اسناد و مدارک پزشکی‌ بسیاری وجود دارد. فرد محبوس در سلول انفرادی از داشتن هوای کافی‌، نور، تحرک، تغذیه، هر گونه مجالسه با فرد دیگر، صدا، دسترسی‌ به حمام و دستشویی آزاد، امکان و اعتماد به پزشک و دارو، دسترسی‌ به هر گونه اطلاعات از جمله کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیون، تماس با خانواده محروم بوده و بالعکس به استفاده اجباری از چشم بند، رعایت سکوت قبرستانی مطلق، استفاده از لباس تکراری یک رنگ، ندیدن انسان حتی چهره خود در آیینه محکوم است. یکی‌ از شکنجه‌های فرد محبوس در سلول، فراموشی چهره خود و حتی شناختن و بیگانگی‌ با خود است و اینجاست که شکنجه سفید و شستشوی مغز متهم به بار می‌‌نشیند.
پرداختن به مساله سلول انفرادی اولا به جهت شکنجه بودن آن‌ که مغایر با اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر و قانون اساسی‌ نظام جمهوری اسلامی ایران می‌‌باشد، ثانیأ به دلیل کار کرد این شکنجه روانی‌ به عنوان عامل تهدید و تحدید کننده فعالیت‌های مدنی و مسالمت آمیز مردم بسیار حائز اهمیت است.
تحقق‌ جامعه مدنی در ایران به شدت مورد درخواست ملت ایران می‌‌باشد که متاسفانه نگاه امنیتی نهاد‌های نظامی -ـامنیتی و قضائی مانع گسترش و تداوم فعالیت‌های مدنی مستقل در جامعه است که بسیار نگران کننده است. تجربه سایر کشور‌های جهان در طول دهه‌های اخیر نشان داده که حتی بر خورداری از رشد و حقوق اقتصادی برای افراد جامعه مستلزم تحقق‌ حقوق مدنی- سیاسی افراد جامعه است و تا زمانی‌ که افراد جامعه برای دستیابی به حقوق اساسی‌ و بنیادین خود از طریق فعالیت‌های مدنی با موانع سخت امنیتی و بد رفتاری‌های بی‌ رحمانه و شکنجه (از جمله حبس در سلول‌های انفرادی) مواجه گردند بحث از دستیابی جامعه به حقوق اقتصادی و کنترل فقر و نا برابری عبث خواهد بود.
لذا مبارزه با شکنجه و به ویژه شکنجه سفید در سلول انفرادی به عنوان یکی‌ از ابزار در دست مخالفان دموکراسی و حکومت قانون و آزادی‌های اساسی‌ و فعالیت مدنی در ایران که سال هاست توسط فعالان مدنی، حقوق بشری پی گیری می‌‌گردد، می‌‌تواند یکی‌ از اولویت‌های حقوق بشری در مذاکرات جامعه جهانی‌ به ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا با دولت و جامعه مدنی ایران باشد.
نرگس محمدی
۳۱ مرداد ۱۳۹۵
زندان اوین

جدیدترین نسخه” بن هور” داستانی از مسیح به سینماها آمد( محبت نیوز)

“بن‌هور”، داستانی از “مسیح” که از روی این اثر جاویدان بارها آثار سینمایی جذاب و تحسین برانگیز جهان ساخته شده است.
benhur00

به گزارش «محبت نیوز» لیو والاس، ژنرال جنگهای شمال و جنوب آمریکا، در دهه‌های آخر قرن نوزدهم دست به نگارش داستانی زد تا پوچی و بطالت مسیحیت را به‌اثبات برساند. او به تحقیقاتی تاریخی مفصلی همت گماشت و در ضمن می‌بایست متن انجیل را بخواند تا ثابت کند که عیسای ناصری شخصیتی موهوم و افسانه‌ای بیش نبوده است.
اما هر چقدر مطالعاتش را ادامه داد و صفحات بیشتری به کتاب خود افزود، بیشتر متقاعد شد که عیسای ناصری نه‌تنها شخصیتی تاریخی، بلکه یگانه نجات‌دهنده بشریت بوده است.
او در اثر این تحقیقات، به عیسی مسیح ایمان آورد. او در این میان، چهار فصل از کتاب خود را نوشته بود. اما تلاشهای خود را بی‌ثمر نگذاشت، بلکه مسیر داستان را تغییر داد و شاهکاری آفرید که تبدیل شد به پرفروش‌ترین کتاب آن روزگار نام آن را نیز به‌افتخار سَروَر جدید خود، گذاشت: “بن‌هور”، داستانی از “مسیح” که از روی این اثر جاویدان بارها آثار سینمایی جذاب و تحسین برانگیز جهان ساخته شده است.
اینک اکران نسخۀ جدیدی از فیلم عظیم و تحسین برانگیز بن هور در سینماهای جهان آغاز شد. در این فیلم مورگان فریمن و جک هوستون در نقش های اصلی ایفای نقش می کنند.
پیش نمایش این فیلم با حضور بازیگران و سازندگان چهارشنبه شب در تئاتر چینی تی سی ال در هالیوود برگزار شد. نسخۀ جدید بن هور به صورت سه بعدی به نمایش در می آید.
به نقل از “یورنیوز”، جک هوستون که در نسخۀ جدید بن هور نقش جودا بن هور را بازی می کند، در بارۀ این فیلم گفت: « اگر شما دربارۀ شرایط دنیای امروز و ماجرای این فیلم که ۲۰۰۰ سال پیش اتفاق افتاده فکر کنید، متوجه می شوید که دنیا زیاد تغییر نکرده است. بن هور با اینکه یک فیلم اکشن است و پر از هیجان اما همچنان یکی از فیلم های جدی زمان ماست و من بسیار خوش شانس هستم که در آن نقش دارم.»
نازنین بنیادی، بازیگر ایرانی – بریتانیایی نیز در فیلم بن هور در نقش اسر بازی می کند.
آخرین نسخه بن هور با بازی چارلتون هستون در سال ۱۹۵۹ ساخته شده بود  و یازده اسکار را از آن خود کرد و اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی برای بازی در نقش جودا بن هور را نیز برای این بازیگر صاحب نام آمریکایی به ارمغان داشت.

ایران:حکم اعدام برای یک نوکیش مسیحی ( vocir )

ایران:حکم اعدام برای یک نوکیش مسیحی

سینا دهقان نوکیش مسیحی ۲۲ ساله که به اتهام تشکیل کمپین اعتراضی معلمان و توهین به مقدسات از طریق نوشته هایش در شبکه لاین و اینستاگرام محکوم به اعدام شده است.
بنا به اخبار رسیده از فعالین مسیحی داخل ایران به خبرگزاری صدای مسیحیان ایران(Vocir) سینا دهقان  نوکیش مسیحی که هم اکنون دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی اراک سپری میکند به اتهام تشکیل کمپین اعتراضی معلمان و توهین به مقدسات از طریق نوشته هایش در شبکه لاین و اینستاگرام محکوم به اعدام شده است،ﺳﺤﺮﺍﻟﯿﺎﺳﯽ هم پرونده او نیز که مربی فوتبال بانوان است ﺑﻪ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻌﺎﺕ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﯽ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﻔﻨﺪ ۹۳ ﻭ ﻧﯿﺰ ﻋﻀﻮﯾﺖ ﺩﺭ ﮐﻤﭙﯿﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﯽ _ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ و درج مقاله های انتقادی از طریق شبکه لاین ﺑﻪ ﺷﺶ ﺳﺎﻝ حبس محکوم شده بود
در سالهای اخیر افراد بسیاری به دلیل انتقاد هایی که به فساد مالی و جنایتهای روحانیت داشته اند به اتهام توهین_به_مقدسات مجازات شده اند.
.
ﯾﮏ ﻣﻨﺒﻊ ﺁﮔﺎﻩ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﯿﻨﺎ ﺩﻫﻘﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ به این امید که دیگر متهمان این پرونده از جمله سحرالیاسی آزاد شوند، که البته هنوز این اتفاق رخ نداده است و ایشان در زندان هستند.
ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻧﯿﺰ که نامی از ایشان نیست ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺑﺪ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺗﻦ ﺩﺭ ﻣﻬﺮﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ۱۳۹۴ ‏ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﺭﺍﮎ ﻣﺤﺒﻮﺱ ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺍﺣﮑﺎﻣﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺭﺍﮎ ﺍﺑﻼﻍ ﮔﺮﺩﯾﺪ.

۱۳۹۵ شهریور ۱, دوشنبه

شبان آر. سی. اسپرول «اقتد ار خداوند در همه چیز»

آیا هر شخص، سرنوشت خود را خودش انتخاب می‌‌کند؟

شبان جی. آی. پکر «راه چاره، احساس ضعف است»

جلسه عبادتي کلیسای فیض استکهلم 21-08-2016 شرايط ملاقات با خدا

۱۳۹۵ مرداد ۳۱, یکشنبه

هدف دوست داشتن خدا ( جان پای پر )



آیا مردم برای عزّت نفس است که به گراند کانیون (Grand Canyon) می روند؟ 
احتمالاً نه.
 این اشارۀ خوبی است که نشان می دهد که در زندگی عمیقترین لذتها، شناختن و چشیدن از خود نیست بلکه دیدن شکوه و عظمت.
 امّا نهایتاً گراند کانیون هم نمی تواند اینکار را انجام بدهد؛ چونکه ما ساخته شدیم تا از خدا لذت ببریم.
ما از حقیقت منحرف شده و فکر می کنیم که مرکزیت هستی ما هستیم. 
چگونه می توانیم از این بیماری هلاک کنندۀ لذت، شفا بیابیم؟
 شاید با شنیدن این خبر که بر طبق کتاب مقدس، اساساً این خداست که حقیقت مرکزی هستی است.
هم عهد عتیق و هم عهد جدید به ما می گویند که دوست داشتن ما توسط خدا دلیل این است که ما او را جلال دهیم. 
" ...عیسی مسیح خادم ... گردید ... تا امّتها خدا را تمجید نمایند به سبب رحمت او ..." ( رومیان 15 : 8 ـ 9 ). 
خدا برای ما رحمان بوده تا ما او را تمجید نمائیم. 
دوباره این موضوع در کلام خدا دیده می شود. 
" ... ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسر خوانده شویم ... برای ستایش جلال فیض خود ..." ( افسسیان 1 : 5 ـ 6 ). 
بعبارت دیگر هدف دوست داشتن خدا این است که ما او را ستایش کنیم. 
یک تصویر دیگر در مزمور 86 : 12 ـ 13 می باشد: 
" ای خدای من، تو را به تمامی دل حمد خواهم گفت و نام تو را تمجید خواهم کرد تا ابدالاباد. زیرا که رحمت تو به من عظیم است ..." محبّت خدا پایه و اساس و درنهایت جلالش هدف است. 

این حقیقت واقعاً تکان دهنده است. 
محبّت خدا این نیست که خدا ما را در خودمان بیشتر کند،
 بلکه خدا ما را از خود مرکز بینی نجات می دهد تا به فراوانی و تا به ابد از وجود خودش لذت ببریم. 
و محبّت ما برای دیگران این نیست که ما آنها را در خودشان بیشتر کنیم، بلکه کمکشان کنیم تا خوشی خود را در بیشتر شدن خدا در خود ببینند. 
محبّت واقعی هدفش خوشحال کردن مردم در جلال دادن خداست. 
هر گونه محبّتی که به انسان ختم شود، نهایتاً مخرّب است.
 اینگونه محبّتها انسان را به تنها لذت باقی که خود خداست، هدایت نمی کنند. 
محبّت بایستی خدا محور باشد.
 محبّتی که انسان را بدون امید پرجلال باقی می گذارد، محبّت حقیقی نیست.

از صلیب مسیح نمونه بگیرید. 
مرگ عیسی مسیح بر صلیب، نمایش نهایی محبّت الهی است: " خدا محبّت خود را به ما این گونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد." ( رومیان 5 : 8 ). 
کتاب مقدس می گوید که هدف از مرگ مسیح این بود که خدا: " اینرا برای نشان دادن عدالت خود انجام داد، زیرا در تحمّل الهی خویش، از گناهانی که پیشتر صورت گرفته بود، چشم پوشیده است ( رومیان 3 : 25 ). 
چشم پوشی از این گناهان برای عدالت خدا مشکل عظیمی ایجاد می کند. او را شبیه قاضی ای می کند که اجازه می دهد که مجرمین بدون مجازات، صحنۀ دادگاه را ترک کنند. بعبارت دیگر رحمانیت خدا، عدالت او را به خطر می اندازد.
پس برای اثبات عدالتش، بی درنگ پسرش را بجای ما برای مجازات گناهانمان، به مرگ سپرد. 
صلیب این را برای همه ساده کرد که بدانند که خدا بدی را درجایی زیر قالی هستی جارو نمی کند تا پنهان شود. او آن بدی را در عیسی، مجازات کرد؛ برای آنانی که ایمان دارند.

پس متوجه باشید که این عمل به غایت محبّت آمیز، در مرکز اثبات حقانیت عدالت خدا قرار گرفته است.
 محبّت جمعه الصلیب، محبّت جلال دهندۀ خداست. 
خدا، خدا را بر صلیب بر می افرازد. اگر او اینکار را نمی کرد، او نمی توانست عادل باشد و ما را از گناهانمان نجات دهد. بنابراین این اشتباه است که بگوئیم: " خوب، هدف این بود که ما را نجات دهد، پس ما هدف نهایی صلیب بودیم." نه، برای دیدن و چشیدن جلال خدا بود که ما از گناهانمان نجات پیدا کردیم.
 این هدف نهایی محبّت، مرگ صلیب است. او نمرد تا ما را بیشتر کند، بلکه تا ما را آزاد کند تا از افاضه کردن خدا درخود تا به ابد لذت ببریم.
اگر صلیب را تبدیل به مدرکی کنیم تا اثبات کنیم که احترام به نفس (عزّت نفس) ریشۀ سلامتی روانی است، کاملاً اشتباه می کنیم. اگر در مقابل محبّت خدا بایستم، هیچگاه احساس سلامتی، رضایت، آزادی و شادی نخواهم کرد، مگر اینکه این محبّت را تبدلیل به پژواکی از عزّت نفسم کنم. مثل شخصی که در مقابل گراند کانیون ایستاده و هیچ احساس رضایتی نمی کند، امّا زمانی که او این عظمت درۀ بزرگ را به منزلۀ اهمیّت و بزرگی خود تعبیر کند، این نشانۀ سلامتی روانی نیست، بلکه نشانۀ اسیر خود بودن اوست.

علاج این اسارت این است که ببینیم که خدا موجودیت مرکزی هستی است که برای او برافرازی خود، کاملترین عمل محبّت آمیز است. در برافرازی نام خود، او جلال را دریافت می کند، ما نیز جلال را دریافت می کنیم. عالیترین خبر در کل دنیا این است که هیچگونه تضادّی بین اشتیاق من برای لذت و شادی و اشتیاق خدا برای داشتن جلالش وجود ندارد. ریسمانی که ایندو را بهم متصل می کند، این حقیقت است که وقتی ما در خدا رضایت کامل داریم که خدا بیشتر از هر وقت در ما به جلال رسیده باشد. عیسی مسیح مرد و برخاست تا ما را از این گناه نفسمان که از چشیدن از خدا به چشیدن از خود برگشته بودیم، آزاد سازد. در صلیب مسیح، خدا ما را از اطاق آئینه ها آزاد کرد تا به قله ها و درّه های شکوه و جلالش برسیم. چیزی بیشتر از این او را بر نمی افرازاند و به ما رضایت نمی دهد.

جان پایپر
اکتبر 2000
© Desiring God
ابتدا منتشر شده در Dallas Morning News
مترجم: آرش

۱۳۹۵ مرداد ۳۰, شنبه

«آنچه هست»



این کتاب با ضرورتِ فلسفیِ این مسئله سروکار دارد که در حوزه‌های مابعدالطبیعه، اخلاقیات و معرفت‌شناسی، خدا هست و خاموش نیست.
در ابتدا باید سه حوزۀ پایه‌ای تفکر فلسفی را بشناسیم. نخستینِ آن، حوزۀ مابعدالطبیعه؛ یعنی، حوزۀ وجود است. این حوزه‌ای است که با «آنچه هست» سر و کار دارد؛ یعنی مسئلۀ هستی. این شامل هستی انسان نیز می‌شود، و باید توجه داشت که هستی انسان اگر مسئله است، این مسئله که اساساً چیزها وجود دارند، مسئله‌ای بزرگ‌تر است.
موضوع دومین حوزۀ تفکر فلسفی، انسان، و مُعضلی است که انسان با آن روبه‌روست. آدمی شخصیت‌مند و در عین حال متناهی است؛ بنابراین، مرجع بسنده‌ای برای خود نیست که باعث یکپارچگی شود. سارتر نکتۀ عمیق دیگری بیان می‌کند: هیچ نقطۀ محدودی بامعنا نیست، مگر آنکه مرجعی نامتناهی داشته باشد. ما مسیحیان با این نظر او موافقیم.
انسان محدود است و متناهی؛ او مرجعی بسنده برای خود نیست. ولی در عین حال انسان با غیرانسان متفاوت است. انسان در تقابل با هر چیز غیرشخصیت‌مند، موجودی است شخصیت‌مند.
حوزۀ سوم بررسی ما در این کتاب، همانا معرفت‌شناسی است - یعنی موضوع دانستن.
در سه حوزۀ اساسی تفکر فلسفی، پاسخ‌های ممکن معدودند، گو اینکه پیرامون پاسخ‌های اساسی، جزئیاتِ ممکن [قابل‌طرح] بسیارند. درک این نکته به ما کمک شایانی می‌کند؛ خواه در دانشگاه فلسفه بخوانیم و با بحث‌های دشوار فلسفی دست و پنجه نرم کنیم، خواه به مردم عادی انجیل را موعظه کنیم. در هر دو حال، اگرچه جزئیات قابل طرح بسیارند، پاسخ‌های قابل‌طرح - که حالت مبنایی دارند - چندان زیاد نیستند.
معرفت‌شناسی عبارت از نظریۀ مربوط به روش یا بنیادهای شناخت است؛ به عبارتی، نظریۀ شناخت، اینکه چگونه می‌دانیم یا چگونه می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که می‌دانیم. معرفت‌شناسی مسئلۀ محوریِ نسل کنونی ماست؛ به‌علاوه، اصطلاح معروفِ "فاصلۀ بین نسل‌ها" در واقع ناظر به فاصله‌ای معرفت‌شناختی است، زیرا نگاه نسل جدید به مسئلۀ شناخت به‌طور بنیادین با نگاه نسل‌های پیشین متفاوت است.

۱۳۹۵ مرداد ۲۹, جمعه

عیسی مسیح کیست؟



شما هرگز شخصاً او را ملاقات نکرده‌اید؛ و کسی را نمی‌شناسید که او را ملاقات کرده باشد. اما برای شناخت او راهی وجود دارد. 
چگونه؟
 عیسی مسیح، آن کسی که از الوهیت برخوردار است؛ و شخصیتش در کتاب‌مقدس مکشوف گشته، دارای زیبایی روحانی و کمال منحصر به فردی است که مستقیماً با جانهای ما سخن می‌گوید؛ و ندا سر می‌دهد: «بله، چنین است.» 
این حقیقت مثل آن است که وقتی به خورشید می‌نگریم، کاملاً واضح و بدیهی است که می‌دانیم خورشید، روشن و تابان است؛ یا وقتی عسل را می‌چشیم، می‌دانیم که طعمش شیرین است.

عمق و پیچیدگی شخصیت عیسی، قالب ذهنی نه چندان ژرف ما را در هم می‌شکند. 

او کاتبان مغرور را با حکمتش متحیر کرد. 
ولی برای کودکان، قابل درک بود و او را دوست می‌داشتند. 
با یک کلام، طوفان خروشان را آرام نمود، اما خودش را از صلیب پایین نیاورد.

به عیسای کتاب‌مقدس بنگرید. 
چشمان خود را باز نگه دارید و بگذارید که دیدگانتان از تصویر عیسی در کلام خدا لبریز گردد. 
عیسی فرمود: «اگر کسی خواستار به‌جای آوردن ارادۀ خدا باشد، بر این واقف خواهد بود که آیا این تعلیم از جانب خدا است، یا من با اقتدار خود سخن می‌گویم.»
 از خدا بخواهید به شما فیض عطا کند تا اراده‌اش را به‌جای آورید؛ آن‌گاه، حقیقت پسرش را مشاهده خواهید نمود.

جان پای‌پر این کتاب را با این امید به رشتۀ تحریر درآورده است که همگان، عیسی را آن که واقعاً هست، ببینند و بالاتر از همۀ چیزهای دیگر، از او لذت ببرند.


آدرس لینک دانلود کتاب 




۱۳۹۵ مرداد ۲۸, پنجشنبه

ساده زیستن * انجیل *

ساده زیستن؛ اگر حقیقی و باطنی باشد؛ظاهرمان را نیز بی ریاتر و طبیعی تر
 خواهد ساخت.
چنین ساده زیستنی؛ اگر با چشمان پاک بدان بنگریم؛ ما را جذب صداقت؛
وقار؛معصومیت؛شادمانی و آرامشی دلپذیر می کند.

آه؛ که این ساده زیستن چقدر دلپذیر است!

چه کسی این ساده زیستن را به من آموخت؟

همه چیز را فدایِ آن خواهم ساخت.

زیرا گوهر گرانبهایی است که انجیل از آن سخن می گوید.
** فرانسوا فنلون **

ساده زیستن آزادی است. تزویز و ریا اسارت است.
ساده زیستن مایۀ شادی و تعادل است؛
تزویر مایۀ نگرانی و ترس .

جامعه 7؛29
* همانا این را  فقط دریافتم که خدا آدمی را راست (( ساده و بی پیرایه )) آفرید؛ اما ایشان مخترعاتِ بسیار طلبیدن.

تلاش برای ساده زیستن بدون بهره گیری از واقعیت باطنی آن ؛ 
منجر به شریعت گرایی مهلک می شود


متی 6

 درباره پول  
 ۱۹ « گنجها برای خود بر زمین نیندوزید، جایی که بید و زنگ زیان می‌رساند و جایی که دزدان نقْب می‌زنند و دزدی می‌نمایند. ۲۰ بلکه گنجها بجهت خود در آسمان بیندوزید، جایی که بید و زنگ زیان نمی‌رساند و جایی که دزدان نقب نمی‌زنند و دزدی نمی‌کنند. ۲۱ زیرا هر جا گنج تو است، دل تو نیز در آنجا خواهد بود.


لـوقـا   فصل ۱۶


۱۳ هیچ نوکری نمی‌تواند غلام دو ارباب باشد، چون یا از اولی بدش می‌آید و دومی را دوست دارد یا به اولی ارادت دارد و دومی را حقیر می‌شمارد‌. شما نمی‌توانید هم بنده خدا باشید و هم در بنده پول‌‌.»



ابدیت

من سفر زندگی را همچون مسافری که به سوی ابدیت رهسپار است؛ درمی نوردم.
اکر چه به صورت خدا آفریده شدم ولی صورتم تنزل یافته؛ 
و نیازمند آنم که تعمق؛ پرستش و اندیشیدن را بیاموزم.

دانلد کاگن؛ اسقف اعظم کانتربری

۱۳۹۵ مرداد ۲۵, دوشنبه

دریافت ایمان و خدایِ راستین ( کتایون )

ایمان در کتاب مقدس :

عبرانیان   فصل ۱۱

 ۱ ایمان اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمی‌بینیم‌. ۲ از راه ایمان بود که مردم در ایام گذشته مقبول خدا شدند‌. ۳ از راه ایمان ما پی می‌بریم که کائنات چگونه با کلام خدا خلقت یافت به طوری که آنچه دیدنی است از آنچه نادیدنی است به وجود آمد
امروز صبح وقتی چشمامو باز کردم طبق نیازِ هر روزم با خداوند در دعا و صحبت امروزم را شروع کردم
هر موقع که با خداوند در دعا هستم از زمانی که شروع می کنم تا کلماتی که مرا آسوده خاطر از نیازم در دعا نکند
دست از دعا بر نمیدارم
این رابطه را مدیونِ خداوند عیسی مسیح هستم که با روح القدس مرا در دعا یاری می کند و مرا چنان در دعا شاد و راضی می کند که آن روز برایم کامل میشود و خشنود و رضایت بخش به باقیِ ساعاتِ روزم ادامه میدهم

من امروز در خلالِ عمق دعا به چطور دریافت ایمان فکر میکردم
و یقین میدانم که ایمان ما هم( فقط و فقط) از محبت و هدیۀ خداوند است . آمین
اما می خواستم بیشتر بدانم از خداوند طلب کردم و سوال کردم ( که ما طبق کلام خداوند مسیح ما را انتخاب می کند) که ما در این انتخاب چه نقشی داریم؟ و من چطور میتوانم توضیح دهم که دریافت ایمان هم از توست خداوندم

بله
زمانی که خداوند ما را انتخاب می کند ایمان به مسیح بیاوریم درمقابلِ شنیدن از کلام خداوند:
ما در مقابل ترازوی عدالت خداوند قرار میگیریم وآنچنان در مقابل عظمت و اوج پاکیِ خدا روبرو میشویم
که دیگر قادر نخواهیم بود که گناهکار بودنمان را انکار کنیم و به ناچیز و ناتوان بودنمان تفهیم میشویم
و  اینجاست که نمی توانیم در برابر این نیکویی خداوند نه بگوییم چون آنجاست که

 * کیست که نخواهد گناهانش پاک شود ؟!!!*  کیست که نخواهد این هدیۀ ( فیض ) خداوند را نپذیرد ؟!!!!

کیست که این شفقت شگرف و عجیبِ خداوند را خواستار نباشد؟!!!
کیست کیست ؟!!!!
بله این محبت عظیم و شگفت آور خداوند عیسی مسیح است این شگفت انگیزترین معجزۀ خداوند است که از همه عظیم تر است
و اکنون ایمان همزمان با تفهیم گناهانمان ( در اوج قدرتمندیِ و قدوس ) خدا به ما عطا داده میشود
چون به ناتوانیِ خود پی میبریم و این را خداوند اجازه میدهد که ببینی که در مقابل خدا هیچ هستی .

بله خداوندِ قادر مطلق این اجازه را به ما میدهد. 

که تو همانجا زانوهایت در مقابلش خم میشود و تسلیم با اشتیاق از خداوند سپاسگزاری می کنی.


که در مقابل ایمان به مســیح گناهانت پاک میشود زیرا قدوسییت مسیــح بر تو آشکارمیشود 

( توسط روح القدس ) آمین

و حال با کلامِ زنده خداوند عیسی مسیــح همدل شویــم تا از خدایِ دروغین دور شویم


 ۱۷ لهذا ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا.


 ۱۶ زیرا خدا جهانیان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه صاحب حیات جاودان شود
 ۱۸ هر کس به او ایمان بیاورد محکوم نمی‌شود اما کسی که به او ایمان نیاورد در محکومیت باقی می‌ماند، زیرا به اسم پسر یگانه خدا ایمان نیاورده است‌.
 ۳۶ آن کسی که به پسر ایمان بیاورد حیات جاودان دارد اما کسی که از پسر اطاعت نکند حیات را نخواهد دید بلکه همیشه مورد غضب خدا خواهد بود‌.

 ۲۵ عیسی گفت: «من قیامت و حیات هستم‌. کسی که به من ایمان بیاورد حتّی اگر بمیرد، حیات خواهد داشت
 ۲۶ و کسی که زنده باشد و به من ایمان بیاورد هرگز نخواهد مرد‌. آیا این را باور می‌کنی‌؟»

 ۱۷ خدا احکام خود را توسط موسی به مردم داد، اما راستی و محبت را بوسیله عیسی مسیح عطا فرمود.
 ۱۲ غیر از عیسی مسیح کسی نیست که بتواند ما را رستگار سازد! چون در زیر این آسمان، نام دیگری وجود ندارد که مردم بتوانند توسط آن از گناهان نجات یابند.»
 ۵ بوسیله عیسی مسیح است که خدا فیض و لطف بی پایان خود را شامل حال ما گناهکاران نالایق کرده و ما را به سراسر جهان فرستاده تا به همه اقوام اعلام کنیم که او چه لطف عظیمی نموده است، تا ایشان نیز به عیسی مسیح ایمان آورند و از او اطاعت کنند.

 ۱۶ زیرا من به انجیل عیسی مسیح افتخار می‌کنم چون قدرت خداست برای نجات تمام کسانی که ایمان بیاورند. پیغام انجیل در ابتدا فقط به یهودیان اعلام می‌شد، اما اکنون همه می‌توانند با ایمان آوردن به آن، به حضور خدا راه یابند.

 ۱۷ این پیغام اینست که خدا فقط در یک صورت از سر تقصیرات ما می‌گذرد و به ما شایستگی آن را می‌دهد که به حضور او برویم؛ و آن وقتی است که به عیسی مسیح ایمان آوریم. بلی، فقط و فقط ایمان لازم است. همانطور که کتاب آسمانی می‌فرماید: «فقط کسی نجات پیدا می‌کند که به خدا ایمان داشته باشد.»

 ۲۱و۲۲ اما اکنون خدا راه دیگری برای نجات به ما نشان داده است. ما تا بحال سعی می‌کردیم با اجرای مقررات و تشریفات مذهبی، به این نجات و رستگاری دست یابیم و در حضور خدا پاک و بی گناه شمرده شویم. اما در این راه نوین، دیگر چنین نیست، هر چند که این راه، چندان هم تازه نیست، زیرا کتاب آسمانی ما از زمانهای گذشته نوید آن را داده بود. اینک خدا چنین مقرر داشته که اگر کسی به مسیح ایمان بیاورد، از سر تقصیرات او بگذرد و او را کاملاً «بی گناه» بحساب آورد. همه انسانها نیز بدون توجه به مقام و یا سوابقشان، می‌توانند از همین راه، یعنی «ایمان به عیسی مسیح» نجات یابند.
 ۲۴ اما اکنون اگر به عیسی مسیح ایمان آوریم، خدا ما را کاملا «بی گناه» به حساب می‌آورد، چون عیسی مسیح به لطف خود بطور رایگان گناهان ما را برداشته است.
 ۲۵ خدا عیسی مسیح را فرستاد تا مجازات گناهان ما را متحمل شود و خشم و غضب خدا را از ما برگرداند. خدا خون مسیح و ایمان ما را وسیله‌ای ساخت برای نجات ما از غضب خود. به این ترتیب او عدالت خود را ظاهر نمود. اگر او کسانی را که در زمانهای گذشته گناه کرده بودند مجازات نکرد، این هم کاملا عادلانه بود، زیرا او منتظر زمانی بود که مسیح بیاید و گناهان آنان را نیز پاک ساز

 ۲۶ در زمان حاضر نیز خدا از همین راه گناهکاران را به حضور خود می‌پذیرد، زیرا عیسی مسیح گناهان ایشان را برداشته است. اما آیا این بی انصافی نیست که خدا گناهکاران را بی گناه بشمارد؟ نه، زیرا خدا این کار را بر اساس ایمانشان به عیسی مسیح انجام می‌دهد، یعنی ایمان به کسی که با خون خود گناهانشان را پاک کرده است.
 ۲۷ آیا حالا دیگر کسی می‌تواند به خود ببالد و تصور کند که با پرهیزکاری و اعمال نیک خود، نجات یافته و مقبول خدا گشته است؟ هرگز! چرا؟ زیرا نجات، نه از کارهای نیک ما و انجام تشریفات مذهبی، بلکه از کارهایی که عیسی مسیح برای ما انجام داد و از ایمانی که ما به او داریم، بدست می‌آید.
 ۲۸ پس ما بوسیله ایمان به عیسی مسیح نجات می‌یابیم و در حضور خدا بی گناه به حساب می‌آییم، نه بسبب کارهای خوب خود یا انجام تشریفات مذهبی.
 ۳۱ حال که بوسیله ایمان نجات می‌یابیم، آیا دیگر لازم نیست شریعت و احکام خدا را اطاعت نماییم؟ نه، درست برعکس است! زیرا فقط زمانی می‌توانیم احکام خدا را اطاعت کنیم که به عیسی مسیح ایمان آوریم.

 ۱ پس چون بوسیله ایمان به عیسی مسیح در نظر خدا پاک و بی گناه محسوب شده‌ایم، از رابطه مسالمت آمیزی با خدا بهره‌مند هستیم. این رابطه زمانی ایجاد شد که خداوند ما عیسی مسیح جانش را روی صلیب در راه ما فدا کرد.
 ۲ بسبب همین ایمان است که عیسی مسیح ما را در چنین مقام و موقعیت عالی و ممتازی قرار داده است، مقام و موقعیتی که اکنون نیز در آن قرار داریم؛ و با اطمینان و شادی فراوان، مشتاق هستیم بصورتی درآییم که خدا برای ما در نظر گرفته است.
 ۱۰ هنگامی که دشمنان خدا بودیم، او بوسیله مرگ فرزندش ما را با خود آشتی داد؛ پس اکنون که دوستان خدا شده‌ایم و عیسی مسیح هم در قلب ما زندگی می‌کند، چه برکات عالی و پُر شکوهی به ما عطا خواهد کرد.
 ۱۱ حال، چقدر از رابطه عالی و جدیدی که با خدا داریم، شادیم! اینها همه از برکت وجود خداوند ما عیسی مسیح است که در راه گناهکاران، جان خود را فدا کرد تا ما را دوستان خدا سازد.

 ۱۵ و چه فرق بزرگی است میان گناه آدم و بخشش خدا! آدم با گناه خود، باعث مرگ عده بسیاری شد؛ اما عیسی مسیح از روی لطف خدا، سبب بخشش گناهان بسیاری گشت.
 ۱۷ در نتیجه گناه یک انسان یعنی آدم، مرگ و نابودی همه چیز را در چنگال خود گرفت؛ اما تمام کسانی که هدیه خدا یعنی آمرزش و پاکی کامل از گناه را می‌پذیرند، از آن پس شریک حیات و سلطنت یک انسان دیگر یعنی عیسی مسیح می‌گردند.
 ۲۱ قبلا گناه بر انسان حکومت می‌کرد و باعث مرگ می‌شد، اما اکنون لطف و مهربانی خدا حکومت می‌کند تا نه تنها ما را در نظر او شایسته سازد، بلکه بوسیله خداوند ما عیسی مسیح، ما را به زندگی جاوید برساند

 ۲۳ زیرا هر که گناه کند، تنها دستمزدی که خواهد یافت، مرگ است؛ اما هر که به خداوند ما عیسی مسیح ایمان آورد، پاداش او از خدا زندگی جاوید است.

 ۱ بنابراین، چون به عیسی مسیح تعلق داریم، هیچ محکومیت و مجازاتی در انتظار ما نیست.
 ۳ درواقع، ما با دانستن احکام مذهبی از چنگال گناه نجات پیدا نکردیم، زیرا قادر به رعایت آنها نیستیم. به همین علت خدا طرح دیگری برای نجات ما تهیه دید. او فرزند خود عیسی مسیح را در بدنی مانند بدن انسانی ما به این جهان فرستاد، با این تفاوت که بدن او مثل بدن ما تحت سلطه گناه نبود. او آمد و جانش را در راه آمرزش گناهان ما قربانی کرد، تا ما را نیز از سلطه گناه آزاد سازد.

 ۹ درواقع، اگر انسان با زبان خود نزد دیگران اقرار کند که عیسی مسیح خداوند اوست و در قلب خود نیز ایمان داشته باشد که خدا او را پس از مرگ زنده کرد، نجات خواهد یافت.

 ۱۸ تمام این نیکویی‌ها از سوی خدایی است که بخاطر فداکاری عیسی مسیح، ما را با خود آشتی داده است، و این مسئولیت را به ما سپرده تا پیغام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم و ایشان را بسوی لطف الهی رهنمون شویم.
 ۹ زیرا خود می‌دانید که خداوند ما عیسی مسیح چقدر بخشنده و مهربان است؛ او با اینکه در آن مقام آسمانی‌اش ثروتمند بود، برای کمک به شما به این جهان آمد و فقیر شد، تا با فقر خود شما را ثروتمند سازد.
 ۱۵ خدا را شکر برای هدیه‌اش عیسی مسیح، هدیه‌ای عالی که با کلمات قابل وصف نیست!