Translate

۱۳۹۵ مرداد ۱۰, یکشنبه

حیات در کلام خداوند


من راه و راستی و حیات هستم ( عیسی مسیح)


 انجیل یوحنا   فصل ۱۴ 
۶ عیسی به او گفت: «من راه و راستی و حیات هستم، هیچ کس جز به وسیلۀ من نزد پدر نمی‌آید‌.  ۷ اگر مرا می‌شناختید پدر مرا نیز می‌شناختید از این پس شما او را می‌شناسید و او را دیده‌اید‌‌.»

من حیات هستم. عیسی نه تنها زندگی و حیات می‌بخشد، بلکه خود حیات است. در او حیات بود


 یوحنا   فصل ۱

کلمه جسم گردید  
 ۱ در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. ۲ همان در ابتدا نزد خدا بود. ۳ همه چیز به واسطه او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت. ۴ در او حیات بود و حیات نور انسان بود

شناختن عیسی به معنی داشتن حیات جاودانی است (یوحنا ۱۷: ۳).
۱۶ زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد. ۱۷ زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند، بلکه تا به وسیله او جهان نجات یابد. 

نشان دادن راه، تعلیم راستی و بخشیدن حیات، همگی بخشهای مختلف کار عظیم عیسی در مورد نجات انسانها است. تنها عیسی است که می‌تواند انسانها را نجات دهد و تنها اوست که نجات دهندۀ جهان است. تنها به واسطه ایمان به عیسی است که می‌توانیم نزد پدر آمده، در خانۀ او ساکن شویم

۶ هنگامی که شاگردان گفتند که راه را نمی‌دانند، عیسی به ایشان گفت: «راه منم». عیسی نیامد تا فقط راه را نشان دهد؛ راه خود او بود! راه او است، چرا که فقط به وسیلۀ او است که وارد آسمان می‌شویم. به واسطۀ فداکاری، و مرگ او است که گناهان ما آمرزیده شده، در نظر خدا عادل شمرده می‌شویم (مرقس ۱۰: ۴۵ و تفسیر آن مشاهده شود). عدالت عیسی که به واسطه ایمان دریافت می‌داریم، گذرنامۀ ما به آسمان است. 
من راستی هستم. عیسی نه تنها راستی را تعلیم می‌دهد، بلکه خود راستی است. وی تماما شایستۀ اعتماد است. انجیل او راست است. هنگامی که به راستی عیسی ایمان آورده، تعالیم او را می‌پذیریم، نجات می‌یابیم و از جهل و گناه رها می‌شویم (یوحنا ۳: ۳۱-۳۲ مشاهده شود). 
من حیات هستم. عیسی نه تنها زندگی و حیات می‌بخشد، بلکه خود حیات است. در او حیات بود (یوحنا ۱: ۴؛ ۵: ۲۶ و تفسیر آنها مشاهده شود). شناختن عیسی به معنی داشتن حیات جاودانی است (یوحنا ۱۷: ۳). 
نشان دادن راه، تعلیم راستی و بخشیدن حیات، همگی بخشهای مختلف کار عظیم عیسی در مورد نجات انسانها است. تنها عیسی است که می‌تواند انسانها را نجات دهد و تنها اوست که نجات دهندۀ جهان است. تنها به واسطه ایمان به عیسی است که می‌توانیم نزد پدر آمده، در خانۀ او ساکن شویم (آیۀ ۲). 
به این سخنان بیندیشید: عیسی در شرف مصلوب شدن بود، با این حال فرمود: «من راه هستم». وی در آستانۀ محکوم شدن توسط دروغهای انسانها بود، اما فرمود: «من راستی هستم». کالبدش می‌رفت که در قبری نهاده شود، ولی گفت: «من حیات هستم»
مردم این جهان به انواع مختلف خدایان و مجسمه‌ها اعتقاد دارند. لیکن تنها یک نفر یعنی عیسی مسیح است که می‌تواند بگوید: «من راه و راستی و حیات هستم». تنها وی می‌تواند به انسانها نجات و حیات جاودانی بخشد. به جز مسیح راه دیگری به سوی آسمان وجود ندارد. دیگر مذاهب و دیگر رهبران مذهبی ممکن است انسانها را متوجه آسمان سازند، لیکن تنها مسیح می‌تواند آنها را به آنجا هدایت کند. 

برای دریافت حقیقت حیاتِ جاودانی و ابدی کتاب مقدس ( انجیل را مطالعه کنید ) که هیچ زبانی گویا تر از انجیل نیست






۱۳۹۵ مرداد ۹, شنبه

هشدارها

هشدار: افکار و واژهها، واقعیت وجودی و هستی شما را میسازند.

 "مراقب افکارتان باشید، آنها واژه هایتان میشوند.
 مراقب واژه هایتان باشید، آنها تبدیل به اعمالتان میگردند.
مراقب اعمالتان باشید، آنها عادات شما میشوند.
 مراقب عادات تان باشید، آنها شخصیت شما میشوند.
مراقب شخصیت تان باشید، شخصیت تان، سرنوشت تان میشود!"
 -نویسنده، ناشناس

این نقل ِ قول بسیار قدرتمند، ما را در موقعیتی قرار میدهد تا به شکلی زندگی کنیم که در آن پیوسته افکار، واژه ها، اعمال و عاداتمان را کنترل و اداره کنیم. این فرآیند تصاعدی، واقعیت دارد.
 اما لازم نیست در یک نظارت دایمی زندگی کنیم و پیوسته در حال سانسور و اصلاح افکارمان باشیم.

به جای این کار میتوانیم خدا را دعوت نماییم تا افکار و روشهای ما را مطابق اصول خود تغییر دهد.
و این به مراتب آسانتر از اصلاح آنها با توانای یهای خودمان است.

"خداوند میفرماید: افکار من افکار شما نیست، و نه راههای من، راههای شما.
زیرا چنان که آسمان از زمین بلندتر است، راههای من نیز از راههای شما و افکار من از افکار شما بلندتر است.
چنان که باران و برف از آسمان میبارد،
 و دیگر بدانجا بازنمیگردد، بلکه زمین را سیراب کرده، آن را باور و برومند میسازد،
 و برزگر را بذر و خورنده را نان میبخشد، همچنان خواهد بود کلام من که از دهانم صادر میشود.
 بی ثمر نزد من بازنخواهد گشت، بلکه آنچه را خواستم به جا خواهد آورد،
و در آنچه آن را به انجامش فرستادم، کامران خواهد شد."

 (اشعیا 55 :8-11 )

 ذهن ما در حین خواندن کلام او تازه میشود. در همان حینی که ذهن ما تازه میشود، افکار ما نیز تغییر میکند.
این تغییرات در الگوهای فکری ما، موجب تغییر در نحوه بیان، ارتباط با خودمان، جهان مان و دیگران میشود.
این تحول در زبان ما موجب تغییر در اعمالمان شده و ما را به اهداف آسمان برای زمین متصل می ِ سازد
کلمات ما به تدریج تبدیل به پژواک اراده و خواست پدر آسمانیمان میگردد،

و بدین ترتیب تاکستان ،شروع به شکوفا شدن میکند.
کلام زنده خدا، سرچشمه تمام قدرت و حقایق دگرگون کننده است.
باید بدانیم که راستی، یک فرضیه نیست که بدان شک کنیم، بلکه کلمه یا کلام است که جسم پوشید؛ یعنی عیسا!

"عیسا به او گفت: من راه و راستی و حیات هستم؛ هیچ کس جز به واسطه من، نزد پدر نمیآید." (یوحنا ۱۴ :6)

تفاوت بسیار زیادی میان " ِ گفتن راستی" و " ِ بودن راستی" وجود دارد!
ما باید نمونه و الگوی او را دنبال کرده و راستی را زندگی نماییم.
 او راستی و حقیقتی بدون تاریخ انقضاست، زیرا او تا به ابد زنده است!
او به عنوان حقیقت ابدی، در لحظه شما را پیش میبرد و گفته های ما، تنها در نور و پویایی کلام اوست که شما را تغییر میدهند. عبارت من، یعنی "گذشته شما، آینده شما نیست"،
همانند دری است که نصفه و نیمه باز است، اما کلام او، دروازهای است که کاملا گشوده است.

حقیقت و راستی خداوند، قدرت دارد شما را متمایز ساخته و در نور خود بپوشاند.
چقدر شگفتانگیز است که پدر ما نه تنها به ما زبانی بخشید، بلکه عیسای مسیح را نیز بخشید تا همچون الگویی به ما نشان دهد چگونه زندگی کنیم و چه بگوییم.

 "پاسخ عیسا چنین بود: آمین، آمین، به شما میگویم که پسر از خود کاری نمیتواند کرد مگر کارهایی که میبیند پدرش انجام میدهد؛ زیرا هرچه پدر میکند، پسر نیز میکند." (یوحنا 5 :۱۹)
کلام خدا نه تنها زنده است، بلکه این کلام، اراده او نیز میباشد. من این را از کجا میگویم؟ زیرا عیسا اراده پدر را نشان داد و کلمه خدا در جسم انسانی گشت.
درنتیجه، وقتی عیسا به این جهان آمد، گفت: "به قربانی و هدیه رغبت نداشتی، اما بدنی برای من مهیا ساختی؛ از قربانیهای تمام سوز و قربانیهای گناه خشنود نبودی. آنگاه گفتم: اینک من میآیم، تا اراده تو را ای خدا به جای آورم؛ در طومار کتاب درباره ام نوشته شده است." (عبرانیان ۱۰ :5-7)

















مادر مریم نقاش زرگران درباره وضعیت دخترش روایت می‌کند( محبت نیوز)

آنچه مادر مریم نقاش زرگران درباره وضعیت دخترش روایت می‌کند تجربه تلخ تمامی خانواده‌هایی است که زندانی سیاسی و عقیدتی دارند.

maryam-zargaran-MohabatNews_mother

به گزارش «محبت نیوز» – وخامت حال مریم نقاش زرگران، نوکیش مسیحی زندانی در اوین، در بیستمین و دومین روز اعتصاب غذا او را بار دیگر به بهداری کشاند، جایی که پیشتر به خاطر بدرفتاری با وی از رفتنش امتناع می‌کرد.
این زندانی عقیدتی باوجود تأیید پزشکی قانونی بر بیماری قلبی روز سه‌شنبه پنجم مرداد در پی افت شدید فشار به بهداری منتقل شد تنها کاری که پزشکان مستقر در زندان اوین می‌توانستند برای او انجام دهند سرم بود و آمپول تقویتی.
اوضاع جسمی و روحی او آنقدر نگران کننده شده که زهرا پورنوحی لنگرودی، مادر این زندانی از رسانه‌ها خواسته تا صدایش را به گوش مسئولین برسانند.
او که پیشتر هم در پیام ویدیویی با شرح مختصری از وضعیت جسمی خودش و دخترش از مسئولان جمهوری اسلامی درخواست کرد تا به وضعیت فرزندش رسیدگی کنند این‌بار اما ناامیدتر گفته «هر لحظه انتظار دارم یک خبر بد برسد.»
آنطور که خانم پورنوحی می‌گوید «خواهر مریم برای گرفتن خبر احوال او به اوین مراجعه کرده که به او گفته‌اند افت شدید فشار خون داشته و بهداری منتقل شده»، اما این همه ماجرا نیست، ماه‌های طولانی زندان و تهدید و بلاتکلیفی  این نوکشیش مسیحی را دچار افسرگی روحی کرده و متاسفانه مادرش می‌گوید: «هر لحظه امکان دارد دست به کاری بزند که نباید»
تحت دستور نهادهای امنیتی، دادستانی از حق آزادی مشروط نقاش‌زرگران خودداری می‌کند. مسئولین زندان از مریم نقاش زرگران درخواست کرده‌اند که به اعتصاب خود پایان دهد اما او گفته تا زمان رسیدن به خواسته‌اش به اعتصاب ادامه خواهد داد.
مریم نقاش زرگران، پس از ۱۱ روز اعتصاب غذا، روز دوشنبه ۱۷ خردادماه با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیونی به مرخصی درمانی اعزام و در هفتم تیرماه در پی عدم تمدید مرخصی به زندان اوین بازگشت و دوباره دست به اعتصاب غذا زد.
مریم نقاش زرگران، ابراهیم فیروزی، نرگس محمدی و کمی‌دورتر شهروندان دو تابعیتی همچون سعید عابدینی، جیسون رضائیان، امیر حکمتی، نصرت‌الله خسروی رودسری و حتی شهروندان دیگر کشورهای دنیا از جمله سه‌کوهنورد آمریکایی، ملوانان انگلیسی و آمریکایی، برای جمهوری اسلامی تفاوتی ندارد آنقدر فشار برزندانیان وارد می شود و آنقدر وکلا را برای دسترسی به پرونده موکلانشان محدود می‌کنند که تنها راهی که برای نجات زندانی باقی می‌ماند، درخواست و خواهش‌ خانواده‌های آنها برای رسیدگی یا بهبود وضعیت عزیزانشان در زندانی شان است.
آنچه مادر مریم نقاش زرگران درباره وضعیت دخترش روایت می‌کند تجربه تلخ تمامی خانواده‌هایی است که زندانی سیاسی و عقیدتی دارند.
او نیز همچون دیگران بارها برای ملاقات فرزنش به اوین مراجعه کرده و موفق به دیدار نشده، بارها تماس تلفنی گرفته و موفق به شنیدن صدای فرزندش نشده، بارها برای پیگیری پرونده با بازجو، قاضی و رابط‌ها تماس گرفته و به عناوین مختلف پاسخ درستی به او نداده‌اند و اینگونه چهره قوه قضائیه در جمهوری اسلامی نهادی که طبق قانون اساسی و اصل تفکیک قوا باید مستقل عمل کند، تحت سیطره نهادهای امنیتی از جمله اطلاعات و سپاه قرار دارد.





۱۳۹۵ مرداد ۷, پنجشنبه

ادعای موسسات امنیتی جمهوری اسلامی:”تبشیری‌ها، خط مقدم سازمان سیا هستند!”( محبت نیوز)

سازمانهای متصل به پیکره جمهوری اسلامی هیچگونه حد و مرزی برای شخصیت ها قائل نیستند و هر روزه در این موسسات و سازمانهای وابسته به نظام شاهد تهمت زنی به یکی از شخصیت های برجسته مسیحی ایرانی هستیم.



آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت‌نیوز» – در جمهوری اسلامی سالانه بودجه هنگفتی صرف فیلترینگ و سانسور رسانه‌های منتقد و دگراندیش داخل و خارج از کشور می‌شود.
به قول معروف «خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود» در همین راستا مبالغ هنگفتی نیز به موسسات بظاهر رسانه‌ای اما امنیتی داده می‌شود تا شبانه روز عده‌ای به رصد محتوای سایت‌ها و شبکه‌های داخلی و خارجی بپردازند تا آنهایی که در دسترس هستند به قول خودشان گوشمالی و تهدید شوند و آنهایی هم که قابل دستگیری نیستند فیلتر و هک گردند.
موسسات رسمی و غیررسمی زیادی در این وادی فعالند. از پلیس فتا و افسران سایبری و اطلاعات سپاه و قوه قضائیه گرفته تا موسسات و وب سایتها و وبلاگهایی همچون «اوج»، «برهان»، «دیده‌بان»، «رهپویان» و…که فعالیتشان رصد با نگاه امنیتی و انتزاعی است و مدیران آنها از اعضای ارشد سپاه، بسیج، حوزه و نهادهای دیگر امنیتی هستند.
به عنوان مثال فعالیت وبلاگ «رهپویان هدایت» نه تنها به رصد سایبری محدود نمی‌شود، بلکه به عنوان بازویی برای پرونده سازی قضات دادگستری و دادستانی و نیروهای امنیتی بر علیه نوکیشان، کشیشان و فعالان عقیدتی، نیز می باشد.
” وبلاگ رهپویان هدایت” که هدفی جز تخریب ادیان ندارد و به نوعی در صدد راه اندازی جنگ مذهبی و ادیان در داخل ایران است، چندی پیش دکتر «ساسان توسلی» که از سخنوران برجسته الهیات اسلامی است و به عنوان کارشناس در شبکه‌های مسیحی فارسی زبان حضور پیدا می‌کند را عامل صهیونیست معرفی کرده بود! البته موج حملات و اتهامات اینگونه وبلاگها و وب سایتها، سازمانهای متصل به پیکره جمهوری اسلامی هیچگونه حد و مرزی برای شخصیت ها از هر آئینی قائل نیست و هر روزه در این موسسات و سازمانهای وابسته به نظام شاهد تهمت زنی به یکی از شخصیت ها ، مجریان و کشیشان برجسته مسیحی ایرانی هستیم.
این قبیل موسسات و انجمن‌ها برای جذب بودجه بیشتر دست به هر دروغ و اتهامی می‌زنند همچنان که فعالیت تبلیغاتی مسیحیان خارج از کشور را تحت برنامه‌ریزی با شبکه‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل معرفی می‌کنند. !
شایان ذکر است همواره ورود نهادهای امنیتی بدون تخصص به حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد، سیاست و اجتماع آسیب فراوانی به آن حوزه ها رسانده است.
در حوزه تحلیل محتوای رسانه‌ای و مانیتورینگ خبر نیز گروهی از جوانان کم‌سواد که عموم آنها بسیجی هستند و از تحصیلات دبیرستانی یا پایه ای حوزوی فراتر نرفته‌اند، با دیدن آموزش‌های جزئی و ناقص جذب این موسسات می‌شوند و تبدیل به کارمندی خواهند شد که بدون اطلاع از مسائل روز و مسائل علمی و مفهومی شروع به کار در این موسسات و وب سایتها می‌کنند.
در نهایت آنچه در گزارش اکثر آنها دیده می‌شود در چند جمله روتین و تکراری همیشگی خلاصه می‌شود “«پیاده نظام صهیونیست»، «تریبون آمریکا و انگلیس»، «عوامل رژیم اشغالگر قدس»، «پیاده نظام کاخ سفید» ، «ابزار دست غربی‌ها» و « مسیحیت صهیونیستی” و تمام .
از دیدگاه تئوریسین های اکثریت کم سواد و حوزوی جمهوری اسلامی، از فعالین ملی-مذهبی و اصلاح‌طلب گرفته تا زرتشتیان ، بهائیان و مسیحیان همگی پیاده نظام آمریکا هستند.
به تازگی با بالاگرفتن اختلاف ایران و عربستان نیز بحث وهابیت و سلفی‌گری بیشتر مطرح شده، و همان رسانه‌هایی که تا دو سه سال پیش وابسته به آمریکا و صهیونیست بودند حالا تریبون‌های بهائیان و وهابیان خوانده می‌شوند!
در روزهای گذشته پس از انتشار گزارش‌هایی در مورد وخامت حال مریم (نسیم)نقاش زرگران زندانی مسیحی بیمار در اوین که مدت‌هاست دست به اعتصاب غذا زده که از طریق «محبت‌نیوز» «هرانا» و به دنبال آن «صدای آمریکا» و «کریستین پست» منتشر شد موسسه «دیده‌بان» در یکی از گزارش‌های تکراری خود عنوان کرده «تبشیری‌ها، خط مقدم سازمان سیا» هستند و سرمایه خبرسازی رسانه‌ای ضد انقلاب در زندان است! »
به گفته فرخزاد در یکی از آخرین برنامه‌های خود در تشریح آنچه در توضیح‌المسائل بنیان‌گذار انقلاب آمده بود می‌گوید:«برای جمهوری اسلامی «ارمنی»، «آسوری» و «بهایی» فرقی ندارد هرکسی که دَم تیغشان است مسلمان می‌داند»
حکایت فعالیت سرویس‌های اطلاعاتی و سایت‌های خبری وابسته به آن و نهادهای قضایی در جمهوری اسلامی مصداق همین مثال است که هر کسی خلاف نظر و عقیده حکومت فعالیت می‌کند خواه زن بیمار گوشه زندان باشد و خواه مجری و خبرنگار یک شبکه تلویزیونی و سایت، کشیش و خادم کلیسا همه پیاده نظام و عامل موصاد و ام‌آی ۶ و سازمان سیا هستند و با این اتهام تمام پرونده‌ها را به راحت‌ترین وجه ممکن رسیدگی می‌کنند


۱۳۹۵ مرداد ۶, چهارشنبه

jesus älskar mig

خداوندم زمانی که در ژرفای سکوت؛ بی صدایِ حنجره؛ ازجان و دل تو را طلبیدم
به منِ حقیرنظر کردی و با دستان آکنده از محبتت  مرا غنی ساختی
و مرا در کمال امنیت خود قرار دادی

و مرا اجابت کردی 
در ستایش نیکویی تو سرورم چه بگویم که شایستۀ عظمت تو باشد
تو را می ستایم و می پرستم که تنها تو لایق پرستشی *عیسی مسیــــح*


 مزامیر   فصل ۳۷
۷ در حضور خداوند سکوت نما و با صبر و شکیبایی منتظر عمل او باش

سپاسگزارم خداوندم عیسی مسیح 


در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم

ای خداوند؛ تو بزرگی پر جلالی؛ ای خداوند؛ تو محبت مهربانی
ای خداوند؛ تو عجیبی تو رحیمی؛ ای خداوند؛ تو حکیمی تو رحیمی

در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم

ای خداوند؛ تو نجاتِ جانِ مایی؛ ای خداوند؛ پادشاهِ قلب مایی
ای خداوند؛ تو شبانِ زندگانی؛ ای خداوند؛ تو نیاز زندگانی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم

ای خداوند ؛ اول و آخر تو هستی؛ ای خداوند؛ تو الف و یایِ مایی
ای خداوند؛ تو سوال و تو جوابی ؛ ای خداوند؛ تو امید و سر پناهی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم

در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم

I'm your voice (New Version with english subtitle) - Mousa Rasaei صدای م...

صداي من صداي توست 
با صداي موسي رسايي 
آهنگ و تنظيم: روزبه نجارنژاد 
شعر : برنادت پوليس
تقديم به تمام مسيحيان در بند







۱۳۹۵ مرداد ۵, سه‌شنبه

توفان توئیتری

مریم (نسیم )نقاش زرگران ٢٢ روز هست که در اعتصاب غذا به سر میبرد 
نوکیش مسیحی ٣٧ ساله با حکم ٤ سال... 
او از بیماری قلبی رنج میبرد و این مهم از سمت پزشکی قانونی زندان اوین نیز تائید شده 
در حال حاضر جز نهاد امنیتی اطلاعات ، دادستانی و اجرای احکام دادسرای شهید مقدس با درخواست آزادی مشروط وی موافقند.. 
فشار خون نسیم دیروز به شدت پائین بوده و از درد شدید پا و بی حسی آن در عذاب است. 
روانپزشک بهداری اوین نیز افسردگی شدید او را تائید کرده و درخواست درمان فوری او را داشته...
سه شنبه ٥ مرداد ٩٥
ساعت ٢١ به وقت ایران توفان توئیتری در راستای حمایت از او برگزار خواهد شد ....
صدای مریم باشید...

#FreeMaryam#






free iran

مسیحی شدن ایرانیان مسلمان به طور طبیعی برای حاکمان جمهوری اسلامی امری غیرقابل قبول است.
از این رو حکومت اسلامی با استفاده از برچسبهای کاذب نسبت به رسانه های مسیحی
و خادمین امین، تهدیدها، دستگیریها و حتی انکارانجیل، میخواهد از رشد مسیحیت در ایران جلوگیری کند.
 مسیحیان ایران همگی انساندوست، وطن پرست و انسانهای نیکویی هستند
که برای همه غیرت دارند.
امید ما مسیحیان ایرانی این است که چه مسلمان، چه یهودی، چه بهایی و چه مسیحی بتوانیم باری دیگر در ایران با هم در صلح و دوستی زندگی کنیم.


طبق گزارشات  از داخل ایران حداقل ۹۲ مسیحی در کشور بااتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام و یا اتهام به براندازی و توهین به مقدسات در بازداشت به سر می برند
 و یا در انتظار برگزاری دادگاه می باشند.
بازداشت و تحت فشار قراردادن رهبران کلیساهای خانگی در نقاط مختلف کشور همچنان ادامه دارد.
 کلیساهای فارسی زبان عمومن یا با دستور نهادهای امنیتی تعطیل شدند
 و یا فعالیت آنها محدود شده است.
در این سالها وزارت اطلاعات سپاه بارها تلاش کرده از آنچه داخل کلیساها میگذرد
 از اسم و مشخصات افراد تا محتوای حتا دعاها اطلاع داشته باشد،
تا آنجا که حتی دستور داده شده کلمه »اسرائیل« از نیایشها حذف شود!
در چنین شرایطی بزرگ نمایی دیدارهای سطح پایین با استفاده از واژه »رهبران کاتولیک« یا »رهبران مسیحی« به چه منظور است؟
نماینده علی خامنه ای در بریتانیا از چه رو و با چه هدفی به دنبال فراهم آوردن موجبات سفر مسیحیان به ایران است؟

تخریب سازمانی کلیساهای باستانی ایران، آنچه یونسکو ندید!

هم اکنون ۵۰۰کلیسا در ایران وجود دارد که بخشی از آنها به گفته مدیر پایگاه میراث جهانی کلیساهای تاریخی ایران متروک یا تخریب شده اند.
 اواسط خرداد 1394( می 2016 )به مناسبت هفته میراث فرهنگی، در تهران در کلیسای مریم مقدس که ثبت ملی آن تازه صورت گرفته بود مراسمی با حضور »استرکیش الروش« نماینده یونسکو برگزار و از جمهوری اسالمی برای ثبت جهانی تعدادی از کلیساهای ارامنه در فهرست آثار ملی تاریخی تقدیر شد.
 اما همزمان در همین مراسم »روبرت بیگلریان« نماینده ارامنه در مجلس شورای اسلامی، در سخنانی افشا کرد
که چند روز پیش گروههای افراطی اقدام به تخریب کلیسای روستای ساوا از توابع شهرستان مریوان استان کردستان کرد که نماینده ارامنه اعتراض خود را در این خصوص اعلام کرده
و مسئوالن در حال پیگیری موضوع و یافتن مسببان این حمله هستند.





گزارش این نماینده محافظه کار درباره تخریب یک کلیسا در استان کردستان همه ماجرا نبود.
۲۳ اردیبهشت ماه کمتر از ۱۰ روز پیش از تقدیر نماینده یونسکو از ایران( کلیسای »مریم مقدس« واقع در شهرستان سلماس در استان ارومیه تخریب شد.
 وب سایت خبری- تحلیلی »آذریها« عنوان کرد که تخریبگران با ورود مخفیانه به محوطه کلیسا با اطلاع از وجود درب آهنی و نبود پنجره در بنای کلیسا از راه سقف و با تخریب »راه روشنایی« وارد کلیسا شدند و با دیلم و تبر به تخریب صلیب کلیسا پرداختند
و مجسمه های مریم را شکستند و حتی تصویر نقاشی شده روی دیوار را پاره کردند و اسباب و اثاثیه را بر هم ریختند.
این در حالیست که در همین شهرستان بهمن ماه سال گذشته تندیس »فردوسی« نیز با دستور فرماندار این شهر برداشته شد و نام این میدان تغییر کرد.
 تخریب کلیساها در نقاط مختلف کشور سابقه طولانی در جمهوری اسلامی دارد.
فروردین ۱۳۹۱ منابع خبری گزارش دادند که »کلیسای هفتوان« در توابع سلماس در آستانه نابودی قرار گرفته است.
شهریور ۱۳۹۰ به دستور مسئوالن قضایی با لودر به بنای کلیسای تاریخی در شهر کرمان تخریب شد و با وجود اینکه در سال ۱۳۸۷ در لیست آثار ملی ایران ثبت شده بود به تلی از خاک تبدیل شد

۷ فروردین ۱۳۹۱ قبرستان تاریخی مسیحیان با بیش از ۲۰۰ سال قدمت بار دیگر در استان کرمان کاملا تخریب شد.
 کلیسای تاریخی انجیلی واقع در میدان »ده دی« در مشهد نیز که در سال ۸۴ از سوی اداره میراث فرهنگی در فهرست آثار تاریخی قرار گرفت
در سالهای گذشته تخریب شد.
طبق اعلام مراجع رسمی ۵۰۰کلیسا در ایران وجود دارد که بخشی از آنها به گفته مدیر پایگاه میراث جهانی کلیساهای تاریخی ایران متروک یا تخریب شده اند












زندانی مسیحی خانم نقاش‌زرگران در حمایت از نرگس محمدی


زندانی مسیحی خانم نقاش‌زرگران در حمایت از نرگس محمدی آنچه با شرایط وخیم روحی و جسمی که داشت انجام داد و حالا شاید وقت آن باشد که سازمان‌های حقوق‎بشری برای کمک به این نوکیش مسیحی شتاب کنند.



درحالیکه بیست روز از اعتصاب غذای «مریم نقاش زرگران» نوکیش مسیحی زندانی در اوین گذشته گزارش شده حال جسمی و روحی او به شدت نامناسب شده است.
گرچه پزشکی قانونی و همینطور پزشکان معتمد زندان در بهداری اوین و بیمارستان به صورت کتبی اعلام کرده‌اند عارضه قلبی او در نتیجه فشارهای جسمی و روحی ناشی از اعتصاب طولانی مدت تشدید شده، اما همچنان نهادهای امنیتی با درخواست آزادی مشروط‌ این زندانی عقیدتی موافقت نمی‌کنند و او نیز به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهد.
خانواده نقاش زرگران می‌گویند دخترشان دچار افسردگی شدید شده، فشار خون او به شدت کاهش یافته و درد و بی‌حسی در پا همچنان او را آزار می‌دهد. منابع نزدیک به خانواده نقاش‌زرگران گفته‌اند که آنها برای ملاقات با او به زندان اوین رفته‌اند و متوجه وخامت حال او شده‌اند.
مریم نقاش زرگران از روز سه‌شنبه پانزدهم تیرماه اعتصاب غذا کرد و خواسته او آزادی بی قید و شرط است با این حال دادستانی به آن‌ها گفته رسیدگی به این درخواست دست ما نیست و نهادهای اطلاعاتی [اطلاعات سپاه] مخالف آزادی مشروط اوست.
آنچه به طور ملموس درباره آن می‌توان صحبت کرد طولانی شدن اعتصاب غذای مریم (نسیم) نقاش زرگران است. چهار روز اول اعتصاب غذای این نوکیش مسیحی در حمایت از «نرگس محمدی» فعال مدنی بود که او نیز در اعتراض به عدم اجازه تماس با فرزندانش در اعتصاب غذا به سر می‌برد.

    پس از آن نیز در اعتراض به وضعیت پرونده خود اعتصاب غذایش را ادامه داد. اما مریم پیش از عید فطر نیز روزهای متمادی را در اعتصاب غذا به سر برد و به طور مشخص ظرف ماه‌های گذشته وضعیت جسمانی او به شدت دچار آسیب و تحلیل شده و حالا نیز بیماری‌های روحی گریبانش را گرفته است.
    نکته مورد اشاره اینجاست که خانم نقاش‌زرگران در حمایت از نرگس محمدی آنچه با شرایط وخیم روحی و جسمی که داشت انجام داد و حالا شاید وقت آن باشد که سازمان‌های حقوق‎بشری برای کمک به این نوکیش مسیحی شتاب کنند.
    خانم زرگران از اسفند سال ١٣٨٩ که برای نخستین بار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت تا امروز با نهادهای امنیتی درگیر است و از بازجویی‌های طولانی گرفته تا تهدید و مزاحمت برای اعضای خانواده همه را ظرف این مدت‌ بارها تجربه کرده است.
    او بیست تیر با انتشار نامه‌ای در ششمین روز از اعتصاب غذایش با عنوان «وقتش رسیده که سکوت سه ساله ام را بشکنم» از روند بازداشت‌ها و بازجویی‌های غیرقانونی‌اش پرده برداشت و بر ادامه بی عدالتی در مورد پرونده‌اش و تداوم اعتصاب غذایش تاکید کرد.
    خانم زرگران پیش‌تر پس از یازده روز اعتصاب غذا در تاریخ ۱۷ خردادماه به مرخصی اعزام شده بود. وی با این‌که تمامی خواسته‌هایش تحقق نیافته بود با درخواست خانواده و دوستان اعتصاب غذایش را شکست. پس از مدت کوتاهی علی‌رغم عدم تکمیل دوره درمان با توجه به مخالفت دادستانی جهت تمدید مرخصی و تهدید به ضبط وثیقه، هفتم خردادماه خود را به زندان اوین معرفی کرد.
    قاضی مقیسه، رئیس شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب که شهرت‌اش در صدور سخت‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین احکام برای زندانیان سیاسی و عقیدتی است او را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی به ۴ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
    این در حالی‌است که چنین اتهامی هرگز به وی تفهیم نشده بود. تشکیل کلیساهای خانگی، تبلیغ علیه نظام هم از دیگر اتهامات پرونده این زندانی است.
    او از معدود زنان زندانی است که تا این حد از سوی حکومت تحت فشار قرارگرفته است. این نوکیش مسیحی در طول دوران بازداشت بدون کمترین امکانات اولیه مورد بازجویی قرار گرفت. اغلب موضوع سئوالات در مورد کیفیت برگزاری مراسم در این کلیساها بود



    ۱۳۹۵ مرداد ۳, یکشنبه

    سنجیدن قلب من

    خدا اکنون در حال سنجیدن قلب من است
    حال او را می جوییم تا قلبم مورد بازخواست قرار نگیرد.
    بیابان، انگیزه های قلب من را افشا میکند، بیابان خودخواهی را
    از عدم خودخواهی جدا میسازد.
    از روح القدس می طلبم تاانگیزه های
    قلبم را بسنجد و جدا سازد.
    تا آنها یی را که مرا عقب نگه داشته،
    از آنهایی که من را به پیش میبرد، جدا سازد.
    کنیزی خردمند شوم ؛ چیزهایی را بجویم که به نفع دوستی من با او( خداوند عیسی مسیح )
    است؛
    یقین میدانم که مابقی چیزها در پی دوستی شایسته با خدا می آیند.
    برای رسیدن و دست یافتن به آن دعوت بلند خدا برای زندگی ام
    ، باید این حقیقت را دریابم که هنوز به آن دعوت بلند نرسیده ام و این
    که من کامل نیستم
    و باید به رشد کردن و جست و جوی خدا ؛ آ ن هدف متعالی و مقدس ادامه دهم.
    و سپس از معجزات عظیم و خارق العاده خداوندم لذت می برم
    و به سوی شناخت خدا و رابطۀ دوستانه و صمیمانه را پیش می گیرم
    و خود را متمرکز بر قدرت ماورایی و الهی می کنم
    خداوندم مرا دریاب بر این سفر
    که در این سفر با سفیرانِ مقدست همراه و همنشین باشم
    مزمور 19
    ۷ احکام خداوند کامل است و جان را تازه می‌سازد، کلام خداوند قابل اعتماد است و به ساده دلان حکمت می‌بخشد. ۸ فرامین خداوند راست است و دل را شاد می‌سازد، اوامر خداوند پاک است و بصیرت می‌بخشد. ۹ قوانین خداوند قابل احترام و نیکوست و تا ابد برقرار می‌ماند. احکام خداوند تماما حق و عدل است، ۱۰ از طلای ناب مرغوب‌تر و از عسل خالص شیرینتر. ۱۱ احکام تو بنده‌ات را آگاه و هوشیار می‌سازد و هر که آنها را بجا آورد، پاداش عظیمی خواهد یافت.



    آمار شهروندانی که در شهرهای مذهبی مشهد و قم، به مسیحیت گرویده‌اند،


    هشدار و نگرانی  مکارم شیرازی : افزایش گرویدن به * مسیحیت* در پایتجت معنوی شیعیان

    Image result for مکارم شیرازی

    آمار شهروندانی که در شهرهای مذهبی مشهد و قم، به مسیحیت گرویده‌اند، افزایش یافته است.
    چه اتفاقاتی در حاشیه شهر مشهد افتاده که ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید بلند پایه حکومت را آنقدر نگران کرده؟ او ظرف چند ماه گذشته برای دومین بار به طور رسمی و چندین بار در محافل خصوصی از نسبت به آنچه در حاشیه مشهد می‌گذرد هشدار داده است!
    آنچه او بر آن تاکید دارد «فعالیت و نفوذ دشمن» است. اما چه دشمنی؟ به گفته مکارم عده‌ای تصور می‌کنند با گرفتن حاشیه شهر می‌توانند آرام‌آرام نفوذ کنند و بعد بگویند پایگاه مهم تشیع، مشهد را در اختیار گرفتیم.

    و تاکید کرده در دیداری که با علی خامنه‌ای داشته گفته مشکلات اطراف مشهد حل شدنی است و نباید احساس ضعف و نگرانی کنیم، باید به کارهای مهمی دست بزنیم؛ در آن دیدار شش راهکار ارائه دادم که یکی از آن‌ها حضور پررنگ مبلغان و مفسران در آن مناطق بود.
    آنطور که می‌گوید پیشنهاداتی هم داده از جمله اینکه در آن منطقه ورزشگاه احداث شود تا جوانان بیشتری جذب شوند و اجازه داده نشود هیچ روزنه‌ای برای به انحراف کشاندن مردم بوجود بیاید. او همچنین از علما و مبلغان خواسته تا به این مناطق سفر کنند تا از انحرافشان جلوگیری شود.
    مکارم از چه نگران است؟ در قدرتمندترین کلان شهر مذهبی ایران چه می‌گذرد؟
    برای این منظور باید کمی عقب‌تر رفت.اواخر سال ۸۹ وحیدخراسانی با ابراز نگرانی از گسترش مسیحیت در کشور گفته بود: «آمار جوانانی را که در شهر مذهبی قم، به دین مسیحیت گرویده‌اند، در اختیار دارد.» او با انتقاد شدید از مسؤولان و دستگاه های اجرایی به خاطر آن که از این قبیل موضوعات غافلند به آنها هشدار داد و از مسؤولان خواست که دیگر در این باب کوتاهی نکنند.
    هشدار این مرجع تقلید که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت، بیشتر متوجه شهرهای مذهبی بود. مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در درس تفسیر خود نسبت به فاصله گرفتن جوانان از اسلام و غلتیدن به دامان سایر ادیان ابراز تأسف کرده بود.
    وی خواستار چاره اندیشی مسؤولان مربوط در این خصوص شده و تصریح کرده بود که بساط «تبلیغ مسیحیت» باید از این مملکت برچیده شود.
    این مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، بر ضرورت برنامه ریزی مناسب دستگاه های مسئول در راستای مقابله با تبلیغ و ترویج مسیحیت در کشور تأکید کرده و از آمار جوانانی که مسیحی شده‌اند خبر داده بود.
    درست بعد از او بود که جعفر سبحانی نیز نسبت به گسترش فعالیت‌های مسیحیان در شهرهای مذهبی به خصوص قوم و مشهد هشدار داد. آنهم بر مبنای گزارشی که نشان می‌داد ۶۰۰ نفر از مردم یک شهر در استان خراسان مسیحی شده‌اند.
    پس از آن روحانیت مشهد نسبت به افزایش تبلیغات بهائیان در آن مناطق خبردادند. رسول جعفریان از جمله شیوخی بود که در آن زمان دست به قلم شد به میدانداری بهاییان و مسیحیان و کم کاری نهادهای تبلیغی دینی اعتراض کرد.
    او در بخشی از یادداشت خود آورده بود «روزگاری در قم، مؤسسه در راه حق، یک تنه برابر تبلیغات مسیحیت می ایستاد و تأثیر شگرفی هم در آن دوره داشت، اما امروزه در قم مرکز خاص و مؤثری که در این باره با رویکرد تبلیغی علمی کار کند، وجود ندارد.»این استاد دانشگاه با انتقاد از عملکرد ضعیف مؤسسات تبلیغی، ادامه می دهد «در حالی که بودجه‌های فرهنگی زیادی وجود دارد که می‌تواند در این حوزه های فکری هزینه شود، اما متأسفانه شاهد اقدام فعال و هماهنگ در این زمینه ها نیستیم؛ در چنین شرایطی، شنیدن این که مثلن بچه فلان روحانی ممکن است مسیحی شده باشد،
     یا این که فلان جوان ایرانی که برای تحصیل به فرنگ رفته بهایی شود، نباید ما را شگفت زده کند! 
    اما آنچه نگرانی اصلی حوزویان در استان خراسان است چیست؟
    کلیساهای خانگی در شرق کشور به سرعت در حال گسترش است. مشهد در صدر این فهرست قرار دارد. این را آمار بالای پناهندگان مسیحی ایرانی در کشورهای مختلف می‌گوید. همچنین میزان ارسال کتاب مقدس و جزوه برای مشهد و شهرهای مجاور آن به شدت رو به افزایش است.
    اسفند ۸۹ اطلاعات سپاه ۲۰۰ کلیسای خانگی در مشهد را شناسایی کرد، این آمار پس از شش سال به مراتب بیشتر هم شده و شهری چون مشهد، دومین کلانشهر مذهبی جهان، پایتخت معنوی ایران در کنار شهرهای رشت، تهران و کرج بیشترین آمار فعالیت کلیساهای خانگی را دارد.
    از این روست که مراجع شیعه به شدت نگران افزایش تعداد نوکیشان مسیحی در مشهد هستند.

    کتاب‌مقدس ‌، قضاوت تاریخ - بخش یکم

    متن دل‌نوشته نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر

    نرگس محمدی در پی پایان اعتصاب غذایش و ایجاد تماس تلفنی با فرزندان خردسالش، با نگارش دل‌نوشته‌ای نکته‌هایی را در این خصوص بیان کرد.
    متن دل‌نوشته نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به شرح زیر است:
    به یاد استادِ اخلاق و معرفت، هدی صابر، كه در اعتصاب غذا جان به جان آفرین تسلیم كرد و فریاد اعتراض ملت شد؛ 
    به یاد مادرانی كه در سلول‌های انفرادی به یاد فرزندان‌شان حلقه‌یِ ذكر به قلاب دوست انداخته‌اند؛ 
    به یاد مادرانی كه در بند و زندان، در حسرت به سر بردن شبی بر بالین فرزندان‌شان، شب‌ها تا سحر دست به گریبان اندوه زده‌اند؛ 

    nargesM.jpg

    به یاد مادرانی كه در سوگ فرزندان‌شان كه سودای عدالت و آزادی داشتند، بر سر عهد و پیمان آنان ایستاده‌اند؛
    و به یاد همه زنان و مادرانِ آرمان‌خواه در سراسر جهان؛
    و من، زن و مادری از خیل این زنان و مادران كه اكنون پژواك همان فریاد و آواز دیرین و جاویدم.
    ٢٦ تیرماه سال ٩٤، كیانا جان و علی جانم از ایران رفتند و درست روز ٢٦ تیرماه ٩٥ و در حالی كه از ٧ تیرماه در اعتراض به محروم بودن از شنیدن صدای فرزندانم اعتصاب غذا كرده بودم، موفق به تماس تلفنی با فرزندانم شدم. طبق نامه دادیار محترم مقرر گردیده هفته‌ای یك نوبت و فقط با فرزندان خردسالم تماس تلفنی داشته باشم. ابتدا دستور كتبی داده شده بود كه هر ١٥ روز یك‌بار و تحت شرایط امنیتی در بند امنیتی ٢٠٩ انجام شود كه پس از اعتراض‌هایم، به محل دفتر حفاظت و حراست زندان اوین تغییر یافت.
    می‌دانم طی این مدت موجب نگرانی بسیاری شده‌ام و پیام‌های دلگرم‌كننده و پُرمهر و زیبایی از دوستان، هم‌وطنان و هم‌بندی‌ها و همكاران عزیزم در خارج و داخل كشور داشته‌ام و همبستگی‌ها و حمایت‌هایی از سوی نهادهای حقوق‌بشر اعلام شده ‌است. خود را لایق و شایسته چنین محبت‌هایی نمی‌دانم و از صمیم‌قلب و با تمام وجودم از تك‌تك عزیزانی كه با نوشته‌ها و اظهارنظرها و پیگیری‌های‌شان موجب شنیده شدن صدای اعتراض من شده‌اند، سپاس‌گزارم و در مقابل انسان‌دوستی‌شان سر تعظیم فرود می‌آورم. یقین توجه و الطاف عزیزان دین و مسئولیت بزرگی بر گردن من حقیر گذاشته ‌است.
    بزرگوارانی چون برادران سنی و كوردم كه خود در معرض تهدید، خطر و نگرانی بوده و برای نجات جان خود نیاز به توجه و پی‌گیری دارند و از داخل زندان پیام ارسال داشته‌اند كه موجب سرور و شرمساری بنده است. اما یقین دارم همان‌طور كه كوردستان پاره‌تن ماست و به هم‌وطنان عزیز سنی و كورد عشق می‌ورزیم، آن‌ها نیز با هم‌وطنان خود اینگونه‌اند، كه بوسه بر دست تك‌تك‌شان می‌زنم.
    طی این مدت، اعتراض‌های اینجانب نسبت به ستم‌ها و تحدیدهایی بوده‌است كه به انحاء مختلف نسبت به زندانیان سیاسی-عقیدتی روا داشته می‌شود. این محدودیت‌ها و فشارهای طاقت‌فرسا از زمان بازداشت افراد به عنوان متهم، و نگهداری آن‌ها در سلول‌های انفرادی كه مصداق بارز شكنجه روحی و روانی است -و طبق رأی وحدت رویه دیوان، غیرقانونی و غیرشرعی است- برگزاری دادگاه‌های نمایشی، صدور احكام سنگین تا شرایط نگهداری زندانیان در بندهای سیاسی را دربر می‌گیرد و متهم و زندانی را از شرایط زیست انسانی محروم می‌كند.
    در این میان، سخت‌گیری‌های مضاعفی نسبت به زندانیان زنِ سیاسی-عقیدتی در سراسر كشور به چشم می‌خورد. بند زنان سیاسی اوین از داشتن تلفن در بند محروم است و این در حالی است كه از ٢٧ زن زندانی، ١٧ نفر مادر هستند كه ٤ نفر آن‌ها كودك خردسال دارند و ٢ نفر از مادران هم‌زمان با همسران‌شان در زندان به‌سر می‌برند و كودكان خردسال‌شان بدون سرپرست مانده‌اند و تاكنون از امكان مرخصی هم محروم بوده ‌اند.
    باری اعتصاب غذای اینجانب در اعتراض به رفتارهای ظالمانه‌ای بوده كه حقوق انسانی زندانی را نادیده گرفته‌ و ظلمی مضاعف را به زنان و مادران تحمیل نموده ‌است. بنابراین، اعلام می‌دارم علی‌رغم پایان دادن به اعتصاب غذایم و سر تسلیم فرود آوردن در مقابل درخواست‌های عزیزان و بزرگوارانم، تا زمان رسیدن به حقوق انسانی زندانیان سیاسی-عقیدتی-قومیتی-جنسیتی از هر اقدامی برای اعتراض بهره خواهم جست و از انسان‌های آزادی‌خواه و عدالت‌جو و صلح‌طلب استمداد خواهم طلبید.
    مسئولان نظام جمهوری‌اسلامی ایران نیز نیك می‌دانند كه تحقق حقوق‌بشر اكنون در كشور سرافراز ایران در قامت یك مطالبه جدی و قاعده زیستِ انسانی جلوه‌گر شده و حقوق‌بشر برای ما یك عنصر منتزع و مجرد نمی‌باشد، بلكه با سایر آرمان‌های ملت ایران معنا یافته و درهم تنیده ‌است و در صورت نقض یا بی‌توجهی به آن با نارضایتی‌های مردمی مواجه خواهد شد كه شكاف بین ملت و حكومت را تعمیق بخشیده و گسترده خواهد كرد.
    نرگس محمدی

    موج جدید بازداشت نوکیشان مسیحی



    طرح شاهرخ حیدری

    ۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

    من راه و راستی و حیات هستم

     انجیل یوحنا   فصل ۱۴    (ترجمه شریف)
      عیسی یگانه راه به سوی خداست  
     ۱  «دلهای شما مضطرب نشود‌. به خدا توکل نمایید، به من نیز ایمان داشته باشید‌.  ۲ در خانۀ پدر من منزل‌های بسیاری هست‌. اگر چنین نبود، به شما می‌گفتم‌. من می‌روم تا مکانی برای شما آماده سازم ۳ پس از اینکه رفتم و مکانی برای شما آماده ساختم، دوباره می‌آیم و شما را پیش خود می‌برم تا جایی که من هستم شما نیز باشید‌.  ۴ شما می‌دانید به کجا می‌روم و راه آن را نیز می‌دانید‌‌.» ۵ توما گفت: «ای خداوند، ما نمی‌دانیم تو به کجا می‌روی، پس چگونه می‌توانیم راه را بدانیم‌‌.»

     ۶ عیسی به او گفت: «من راه و راستی و حیات هستم، هیچ کس جز به وسیلۀ من نزد پدر نمی‌آید‌.  ۷ اگر مرا می‌شناختید پدر مرا نیز می‌شناختید از این پس شما او را می‌شناسید و او را دیده‌اید‌‌.»



     ۸ فیلیپس به او گفت: «ای خداوند، پدر را به ما نشان بده و این برای ما کافی است‌‌.» ۹ عیسی به او گفت: «ای فیلیپس، در این مدت طولانی من با شما بوده‌‌ام و تو هنوز مرا نشناخته‌ای؟ هر که مرا دید پدر را دیده است‌. پس چگونه می‌گویی پدر را به ما نشان بده؟  ۱۰ آیا باور نمی‌کنی که من در پدر هستم و پدر در من است‌. سخنانی که به شما می‌گویم از خودم نیست‌. آن پدری که در من ساکن است همۀ این کارها را انجام می‌دهد‌.  ۱۱ به من ایمان داشته باشید که من در پدر هستم و پدر در من است‌. در غیر این صورت به خاطر اعمالی که از من دیده‌اید به من ایمان داشته باشید‌. ۱۲ یقین بدانید هر که به من ایمان بیاورد آنچه را من می‌کنم خواهد کرد و حتّی کارهای بزرگتری هم انجام خواهد داد، زیرا من نزد پدر می‌روم ۱۳ و هر چه به نام من بخواهید آن را انجام خواهم داد تا پدر در پسر جلال یابد‌.  ۱۴ اگر چیزی به نام من بخواهید آن را انجام خواهم داد‌‌.»
      وعدۀ روح‌القدس  
     ۱۵  «اگر مرا دوست دارید دستورهای مرا اطاعت خواهید کرد ۱۶ و من از پدر درخواست خواهم کرد و او پشتیبان دیگری به شما خواهد داد که همیشه با شما بماند ۱۷ یعنی همان روح راستی که جهان نمی‌تواند بپذیرد زیرا او را نمی‌بیند و نمی‌شناسد ولی شما او را می‌شناسید، چون او پیش شما می‌ماند و در شما خواهد بود‌.  ۱۸ شما را تنها نمی‌گذارم، پیش شما بر می‌گردم‌.  ۱۹ پس از اندک زمانی، جهان دیگر مرا نخواهد دید اما شما مرا خواهید دید و چون من زنده‌‌ام شما هم خواهید زیست‌.  ۲۰ در آن روز خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما‌.  ۲۱  «هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نماید او کسی است که مرا دوست دارد و هر که مرا دوست دارد پدر من او را دوست خواهد داشت و من نیز او را دوست داشته خود را به او ظاهر خواهم ساخت‌‌.» ۲۲ یهودا (نه یهودای اسخریوطی) از او پرسید: «ای خداوند، چرا می‌خواهی خود را به ما ظاهر سازی اما نه به جهان‌؟» ۲۳ عیسی در جواب او گفت: «هر که مرا دوست دارد مطابق آنچه می‌گویم عمل خواهد نمود و پدر من او را دوست خواهد داشت و ما پیش او آمده و با او خواهیم ماند‌.  ۲۴ کسی که مرا دوست ندارد مطابق گفتار من عمل نمی‌کند‌. آنچه شما می‌شنوید از خودم نیست بلکه از پدری که مرا فرستاده است‌.  ۲۵  «این چیزها را وقتی هنوز با شما هستم می‌گویم، ۲۶ اما پشتیبان شما یعنی روح‌القدس که پدر به نام من خواهد فرستاد همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه را به شما گفته‌‌ام به یاد شما خواهد آورد‌.  ۲۷  «آرامش برای شما به جا می‌گذارم، من آرامش خود را به شما می‌دهم‌. جهان نمی‌تواند آن آرامش را به طوری که من به شما می‌دهم بدهد‌. دلهای شما مضطرب نشود و ترسان نباشید‌.  ۲۸ شنیدید که به شما گفتم من می‌روم ولی نزد شما بر می‌گردم‌. اگر مرا دوست می‌داشتید از شنیدن اینکه من پیش پدر می‌روم شاد می‌شدید زیرا پدر از من بزرگتر است‌.  ۲۹ اکنون قبل از اینکه این کار عملی شود به شما گفتم تا وقتی اتفاق می‌افتد ایمان بیاورید‌.  ۳۰ بعد از این با شما زیاد سخن نمی‌گویم زیرا حکمران این جهان می‌آید، او بر من هیچ قدرتی ندارد،  ۳۱ اما برای اینکه جهان باید بداند که من پدر را دوست دارم، دستورات او را به طور کامل انجام می‌دهم‌. برخیزید از اینجا برویم‌‌.»

     تفسیر کاربردی   یوحنا  فصل ۱۴

    ۶ هنگامی که شاگردان گفتند که راه را نمی‌دانند، عیسی به ایشان گفت: «راه منم». عیسی نیامد تا فقط راه را نشان دهد؛ راه خود او بود! راه او است، چرا که فقط به وسیلۀ او است که وارد آسمان می‌شویم. به واسطۀ فداکاری، و مرگ او است که گناهان ما آمرزیده شده، در نظر خدا عادل شمرده می‌شویم (مرقس ۱۰: ۴۵ و تفسیر آن مشاهده شود). عدالت عیسی که به واسطه ایمان دریافت می‌داریم، گذرنامۀ ما به آسمان است. 
    من راستی هستم. عیسی نه تنها راستی را تعلیم می‌دهد، بلکه خود راستی است. وی تماما شایستۀ اعتماد است. انجیل او راست است. هنگامی که به راستی عیسی ایمان آورده، تعالیم او را می‌پذیریم، نجات می‌یابیم و از جهل و گناه رها می‌شویم (یوحنا ۳: ۳۱-۳۲ مشاهده شود). 
    من حیات هستم. عیسی نه تنها زندگی و حیات می‌بخشد، بلکه خود حیات است. در او حیات بود (یوحنا ۱: ۴؛ ۵: ۲۶ و تفسیر آنها مشاهده شود). شناختن عیسی به معنی داشتن حیات جاودانی است (یوحنا ۱۷: ۳). 
    نشان دادن راه، تعلیم راستی و بخشیدن حیات، همگی بخشهای مختلف کار عظیم عیسی در مورد نجات انسانها است. تنها عیسی است که می‌تواند انسانها را نجات دهد و تنها اوست که نجات دهندۀ جهان است. تنها به واسطه ایمان به عیسی است که می‌توانیم نزد پدر آمده، در خانۀ او ساکن شویم (آیۀ ۲). 
    به این سخنان بیندیشید: عیسی در شرف مصلوب شدن بود، با این حال فرمود: «من راه هستم». وی در آستانۀ محکوم شدن توسط دروغهای انسانها بود، اما فرمود: «من راستی هستم». کالبدش می‌رفت که در قبری نهاده شود، ولی گفت: «من حیات هستم»
    مردم این جهان به انواع مختلف خدایان و مجسمه‌ها اعتقاد دارند. لیکن تنها یک نفر یعنی عیسی مسیح است که می‌تواند بگوید: «من راه و راستی و حیات هستم». تنها وی می‌تواند به انسانها نجات و حیات جاودانی بخشد. به جز مسیح راه دیگری به سوی آسمان وجود ندارد. دیگر مذاهب و دیگر رهبران مذهبی ممکن است انسانها را متوجه آسمان سازند، لیکن تنها مسیح می‌تواند آنها را به آنجا هدایت کند. 
    در اینجا سوالی مطرح می‌شود: برای شخصی که هرگز در مورد مسیح چیزی نشنیده است و هرگز نخواهد توانست «نزد پدر» یعنی به آسمان آید، چه اتفاقی روی خواهد داد؟ جواب این سوال را فقط خدا می‌داند. داوری و قضاوت او عادلانه خواهد بود؛ ما باید به او و داوری‌‌اش اعتماد کنیم. داوری بر عهدۀ ما نیست. چیزی که بر عهدۀ ما است، این است که به تمام انسانها یگانه راه مطمئن به سوی آسمان یعنی عیسی مسیح را نشان دهیم.

    Hamrah ba shoma: Masihiat,shariat,erfan 1 همراه با شما: مسحیت، شریعت، عر...

    دعــــا انجیل لـوقـا فصل ۱۱

    از خدایِ زنده بطلب خداوندی که از مردگان برخاست و پس از سه روززنده شد
    امتحان کنید ببینید که خداوند نیکوست
    هللویـــاء

    ۱ روزی عیسی مشغول دعا بود. وقتی دعایش تمام شد، یکی از شاگردان به او گفت: «خداوندا، همانطور که یحیی طرز دعا کردن را به شاگردان خود آموخت، تو نیز به ما بیاموز.» ۲ عیسی به ایشان گفت که چنین دعا کنند: «ای پدر، نام مقدس تو گرامی باد. ملکوت تو برقرار گردد. ۳ نان مورد نیاز ما را هر روز به ما ارزانی فرما. ۴ گناهان ما را ببخش، چنانکه ما نیز آنانی را که به ما خطا کرده‌اند، می‌بخشیم. ما را از وسوسه‌های شیطان دور نگهدار.» ۵ سپس تعلیم خود را درباره دعا ادامه داد و فرمود: «فرض کنید که نیمه شب، مهمانی از راه دور برای شما می‌رسد و شما چیزی برای خوردن در خانه ندارید. ۶ اجباراً در خانه دوستی را می‌زنید و از او سه نان قرض می‌خواهید. ۷ او از داخل خانه جواب می‌دهد که با بچه‌هایش در رختخواب خوابیده است و نمی‌تواند برخیزد و به شما نان دهد. ۸ «اما مطمئن باشید که حتی اگر از روی دوستی این کار را نکند، اگر مدتی در بزنید، در اثر پافشاری شما برخواهد خاست و هر چه بخواهید به شما خواهد داد. ۹ در دعا نیز باید چنین کرد. آنقدر دعا کنید تا جواب دعایتان داده شود. آنقدر جستو کنید تا بیابید. آنقدر در بزنید تا باز شود. ۱۰ زیرا هر که درخواست کند، بدست خواهد آورد؛ هر که جستجو کند، خواهد یافت؛ و هر که در بزند، در به رویش باز خواهد شد. ۱۱ «شما که پدر هستید، اگر فرزندتان از شما نان بخواهد، آیا به او سنگ می‌دهید؟ یا اگر ماهی بخواهد، آیا به او مار می‌دهید؟ ۱۲ یا اگر تخم مرغ بخواهد، آیا به او عقرب می‌دهید؟ هرگز! ۱۳ «پس اگر شما، اشخاص گناهکار، می‌دانید که باید چیزهای خوب را به فرزندانتان بدهید، چقدر بیشتر پدر آسمانی شما می‌داند که باید روح‌القدس را به آنانی که از او درخواست می‌کنند، ارزانی دارد!» ۱۴ یکبار عیسی، روح پلیدی را از جسم یک لال بیرون کرد و زبان آن شخص باز شد. کسانی که این ماجرا را دیدند، بسیار تعجب کردند و به هیجان آمدند.۱۵ اما بعضی از آن میان گفتند: «جای تعجب نیست که او می‌تواند ارواح پلید را اخراج کند، چون قدرت انجام این کارها را از شیطان که رئیس همه ارواح پلید است، می‌گیرد!» ۱۶ عده‌ای دیگر نیز از او خواستند تا کاری کند که در آسمان اتفاق عجیبی بیفتد، و به این طریق ثابت شود که او همان مسیح موعود است. ۱۷ عیسی افکار هر یک از ایشان را خواند و فرمود: «هر حکومتی که به دسته‌های مخالف تقسیم شود، رو به نابودی خواهد رفت، و هر خانه‌ای که گرفتار مشاجرات و جنگ و جدال گردد، از هم خواهد پاشید. ۱۸ از این رو، اگر گفته شما درست باشد، یعنی اینکه شیطان بضد خود می‌جنگد و به من قدرت داده تا ارواح پلید او را بیرون کنم، در اینصورت حکومت او چگونه برقرار خواهد ماند؟ ۱۹ و اگر قدرت من از طرف شیطان است، پس قدرت آن عده از مریدان شما که ارواح پلید را بیرون می‌کنند، از کجاست؟ آیا این نشان می‌دهد که آنها آلت دست شیطان هستند؟ اگر راست می‌گویید، همین سوال را از ایشان بکنید! ۲۰ اما اگر من با قدرت خدا ارواح پلید را از وجود مردم بیرون می‌کنم، این ثابت می‌کند که ملکوت خدا در میان شما آغاز شده است. ۲۱ «تا زمانی که شیطان، نیرومند و مسلح، از کاخ خود محافظت می‌کند، کاخش در امن و امان است. ۲۲ اما وقتی کسی نیرومندتر و مسلح‌تر از او به او حمله کند، بر او پیروز خواهد شد و او را خلع سلاح خواهد کرد و تمام دارایی‌اش را از دستش خواهد گرفت. ۲۳ «هر که طرفدار من نباشد، بضد من است. هر که مرا یاری نکند، در واقع علیه من کار می‌کند. ۲۴ «هنگامی که روح پلید از وجود شخصی اخراج می‌شود، برای استراحت به بیابانها می‌رود. اما چون جای مناسبی نمی‌یابد، نزد همان شخصی که از وجودش بیرون رفته بود، باز می‌گردد، ۲۵و می‌بیند که خانه سابقش جارو شده و تمیز است. ۲۶ پس می‌رود و هفت روح بدتر از خود را نیز می‌آورد و همگی داخل وجود او می‌شوند. آنگاه وضع آن شخص، بدتر از حالت اولش می‌گردد.» ۲۷ این سخنان هنوز بر زبان عیسی بود که زنی از میان جمعیت با صدای بلند گفت: «خوشابحال آن مادری که تو را بدنیا آورد و شیر داد!» ۲۸ عیسی در جواب گفت: «بلی، اما خوشبخت‌تر از مادر من، کسی است که کلام خدا را می‌شنود و به آن عمل می‌کند!» ۲۹و۳۰ هنگامی که جمعیت انبوهی نزد او گرد آمدند، عیسی فرمود: «مردم این دوره و زمانه چقدر شرورند! همواره از من طالب علامتی هستند تا یقین حاصل کنند که من همان مسیح موعود می‌باشم. اما تنها علامتی که من به آنان نشان خواهم داد، رویدادی است نظیر آنچه بر یونس پیامبر گذشت، که به مردم نینوا ثابت کرد که خدا او را فرستاده است. علامت من نیز به این مردم ثابت خواهد کرد که از جانب خدا آمده‌ام. ۳۱«در روز داوری، «ملکه سبا» بر خواهد خاست و مردم این دوره و زمانه را محکوم خواهد ساخت، زیرا او با زحمت فراوان، راهی دراز را پیمود تا بتواند سخنان حکیمانه «سلیمان» را بشنود. اما شخصی برتر از سلیمان در اینجاست و چه کم هستند آنانی که به او توجه می‌کنند. ۳۲ «در آن روز، مردم شهر نینوا برخواهند خاست و مردم این نسل را محکوم خواهند ساخت، زیرا آنها بر اثر موعظه یونس توبه کردند. در حالیکه شخصی برتر از یونس در اینجاست اما این مردم توجهی به او ندارند. ۳۳«هیچکس چراغ را روشن نمی‌کند تا پنهانش سازد، بلکه آن را در جایی می‌آویزد که نورش بر هر که وارد اطاق می‌شود، بتابد.۳۴ چشم نیز چراغ وجود است! چشم پاک همچون تابش آفتاب، اعماق وجود انسان را روشن می‌کند. اما چشم ناپاک و گناه آلود، جلو تابش نور را می‌گیرد و انسان را غرق تاریکی می‌سازد. ۳۵ پس هشیار باشید، مبادا بجای نور، تاریکی بر وجودتان حکمفرما باشد! ۳۶ اگر باطن شما نورانی بوده و هیچ نقطه تاریکی در آن نباشد، آنگاه سراسر وجودتان درخشان خواهد بود، گویی چراغی پر نور بر شما می‌تابد.» ۳۷و۳۸ وقتی عیسی سخنان خود را به پایان رسانید، یکی از فریسی‌ها، او را برای صرف غذا به خانه خود دعوت کرد. عیسی دعوت او را پذیرفت و به خانه او رفت. وقتی بر سر سفره می‌نشستند، عیسی برخلاف رسم یهود، دستهای خود را نشست. میزبان بسیار تعجب کرد! ۳۹ عیسی به او فرمود: «شما فریسیان، ظاهرتان را می‌شویید و پاک می‌سازید، اما باطنتان ناپاک است و پر از حرص و طمع و شرارت! ۴۰ ای نادانان، آیا همان خدایی که ظاهر را ساخت، باطن را نساخت؟ ۴۱ اما بهترین نشانه پاکی باطن، همانا سخاوتمندی و گشاده دستی است. ۴۲ «وای بر شما ای فریسی‌ها که هر چند با دقت کامل، یک دهم تمام درآمدتان را در راه خدا می‌دهید، اما عدالت و محبت خدا را بکلی فراموش کرده‌اید. یک دهم درآمد را البته باید داد، اما عدالت و محبت را نیز نباید فراموش کرد. ۴۳ «وای بر شما ای فریسی‌ها، که دوست دارید در عبادتگاه‌ها در صدر بنشینید و در کوچه و بازار از مردم احترام ببینید! ۴۴ چه عذاب هولناکی در انتظار شماست! شما مانند قبرهایی هستید که در صحرا میان علفها پنهانند، مردم از کنارتان رد می‌شوند بی آنکه بدانند چقدر فاسد هستید.» ۴۵ یکی از علمای دین که در آنجا ایستاده بود، به عیسی گفت: «استاد، با این سخنانت به ما نیز توهین کردی!» ۴۶عیسی فرمود: «بلی، همین عذاب هولناک در انتظار شما نیز هست. شما تکالیف دینی بسیار سنگینی بر دوش مردم می‌گذارید، و هیچ نمی‌کوشید آنها را به گونه‌ای تعلیم دهید که انجامشان برای مردم آسانترگردد. ۴۷ وای بر شما، چون درست مانند اجداد خود هستید که درگذشته پیامبران خدا را کشتند. ۴۸ شما کارهای شرم آور پدرانتان را تصدیق می‌کنید و اگر خودتان هم بودید، همان کارها را می‌کردید. ۴۹ «از همین روست که خدا با حکمتی که دارد درباره شما فرموده است: پیامبران و رسولان نزد شما خواهم فرستاد، اما شما برخی را کشته، و برخی دیگر را آزار خواهید رساند. ۵۰ بنابراین، خدا انتقام خون همه انبیاء را که از ابتدای پیدایش جهان تا بحال ریخته شده است، از شما خواهد گرفت، ۵۱ از خون «هابیل» گرفته تا خون «زکریا» که در خانه خدا در میان قربانگاه و جایگاه مقدس کشته شد. بلی، خون همه آنها به گردن شماست! ۵۲ وای بر شما ای علمای دین، چون حقیقت را از مردم پنهان می‌کنید، نه خودتان آن را می‌پذیرید و نه می‌گذارید دیگران به آن ایمان بیاورند.» ۵۳ وقتی عیسی از آن محفل بیرون آمد، فریسی‌ها و علمای دین که از سخنان او بسیار خشمگین شده بودند، او را به سختی مورد انتقاد قرار داده، کوشیدند با سوالات خود او را در تنگنا قرار دهند. ۵۴ ایشان از آن پس در صدد برآمدند که با استفاده از سخنان خودش او را به دام بیندازند و گرفتارش سازند.


    ترجمه انگلیسی
    One day Jesus was praying in a certain place. When he finished, one of his disciples said to him, "Lord, teach us to pray, just as John taught his disciples." He said to them, "When you pray, say: " Father, hallowed be your name, your kingdom come. Give us each day our daily bread. Forgive us our sins, for we also forgive everyone who sins against us. And lead us not into temptation. " Then he said to them, "Suppose one of you has a friend, and he goes to him at midnight and says, Friend, lend me three loaves of bread, because a friend of mine on a journey has come to me, and I have nothing to set before him. "Then the one inside answers, Dont bother me. The door is already locked, and my children are with me in bed. I cant get up and give you anything. I tell you, though he will not get up and give him the bread because he is his friend, yet because of the mans boldness he will get up and give him as much as he needs. "So I say to you: Ask and it will be given to you; seek and you will find; knock and the door will be opened to you. 10 For everyone who asks receives; he who seeks finds; and to him who knocks, the door will be opened. 11 "Which of you fathers, if your son asks for a fish, will give him a snake instead? 12 Or if he asks for an egg, will give him a scorpion? 13 If you then, though you are evil, know how to give good gifts to your children, how much more will your Father in heaven give the Holy Spirit to those who ask him!" 14 Jesus was driving out a demon that was mute. When the demon left, the man who had been mute spoke, and the crowd was amazed. 15 But some of them said, "By Beelzebub, the prince of demons, he is driving out demons." 16 Others tested him by asking for a sign from heaven. 17 Jesus knew their thoughts and said to them: "Any kingdom divided against itself will be ruined, and a house divided against itself will fall. 18 If Satan is divided against himself, how can his kingdom stand? I say this because you claim that I drive out demons by Beelzebub. 19 Now if I drive out demons by Beelzebub, by whom do your followers drive them out? So then, they will be your judges. 20 But if I drive out demons by the finger of God, then the kingdom of God has come to you. 21 "When a strong man, fully armed, guards his own house, his possessions are safe. 22 But when someone stronger attacks and overpowers him, he takes away the armor in which the man trusted and divides up the spoils. 23 "He who is not with me is against me, and he who does not gather with me, scatters. 24 "When an evil spirit comes out of a man, it goes through arid places seeking rest and does not find it. Then it says, I will return to the house I left. 25 When it arrives, it finds the house swept clean and put in order. 26 Then it goes and takes seven other spirits more wicked than itself, and they go in and live there. And the final condition of that man is worse than the first." 27 As Jesus was saying these things, a woman in the crowd called out, "Blessed is the mother who gave you birth and nursed you." 28 He replied, "Blessed rather are those who hear the word of God and obey it." 29 As the crowds increased, Jesus said, "This is a wicked generation. It asks for a miraculous sign, but none will be given it except the sign of Jonah. 30 For as Jonah was a sign to the Ninevites, so also will the Son of Man be to this generation. 31 The Queen of the South will rise at the judgment with the men of this generation and condemn them; for she came from the ends of the earth to listen to Solomons wisdom, and now one greater than Solomon is here. 32 The men of Nineveh will stand up at the judgment with this generation and condemn it; for they repented at the preaching of Jonah, and now one greater than Jonah is here. 33 "No one lights a lamp and puts it in a place where it will be hidden, or under a bowl. Instead he puts it on its stand, so that those who come in may see the light. 34 Your eye is the lamp of your body. When your eyes are good, your whole body also is full of light. But when they are bad, your body also is full of darkness. 35 See to it, then, that the light within you is not darkness. 36 Therefore, if your whole body is full of light, and no part of it dark, it will be completely lighted, as when the light of a lamp shines on you." 37 When Jesus had finished speaking, a Pharisee invited him to eat with him; so he went in and reclined at the table. 38 But the Pharisee, noticing that Jesus did not first wash before the meal, was surprised. 39 Then the Lord said to him, "Now then, you Pharisees clean the outside of the cup and dish, but inside you are full of greed and wickedness. 40 You foolish people! Did not the one who made the outside make the inside also? 41 But give what is inside the dish to the poor, and everything will be clean for you. 42 "Woe to you Pharisees, because you give God a tenth of your mint, rue and all other kinds of garden herbs, but you neglect justice and the love of God. You should have practiced the latter without leaving the former undone. 43 "Woe to you Pharisees, because you love the most important seats in the synagogues and greetings in the marketplaces. 44"Woe to you, because you are like unmarked graves, which men walk over without knowing it." 45 One of the experts in the law answered him, "Teacher, when you say these things, you insult us also." 46 Jesus replied, "And you experts in the law, woe to you, because you load people down with burdens they can hardly carry, and you yourselves will not lift one finger to help them. 47 "Woe to you, because you build tombs for the prophets, and it was your forefathers who killed them. 48 So you testify that you approve of what your forefathers did; they killed the prophets, and you build their tombs. 49 Because of this, God in his wisdom said, I will send them prophets and apostles, some of whom they will kill and others they will persecute. 50 Therefore this generation will be held responsible for the blood of all the prophets that has been shed since the beginning of the world, 51 from the blood of Abel to the blood of Zechariah, who was killed between the altar and the sanctuary. Yes, I tell you, this generation will be held responsible for it all. 52 "Woe to you experts in the law, because you have taken away the key to knowledge. You yourselves have not entered, and you have hindered those who were entering." 53 When Jesus left there, the Pharisees and the teachers of the law began to oppose him fiercely and to besiege him with questions, 54waiting to catch him in something he might say.