خداوندم زمانی که در ژرفای سکوت؛ بی صدایِ حنجره؛ ازجان و دل تو را طلبیدم
به منِ حقیرنظر کردی و با دستان آکنده از محبتت مرا غنی ساختی
و مرا در کمال امنیت خود قرار دادی
و مرا اجابت کردی
در ستایش نیکویی تو سرورم چه بگویم که شایستۀ عظمت تو باشد
تو را می ستایم و می پرستم که تنها تو لایق پرستشی *عیسی مسیــــح*
مزامیر فصل ۳۷
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
ای خداوند؛ تو بزرگی پر جلالی؛ ای خداوند؛ تو محبت مهربانی
ای خداوند؛ تو عجیبی تو رحیمی؛ ای خداوند؛ تو حکیمی تو رحیمی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
ای خداوند؛ تو نجاتِ جانِ مایی؛ ای خداوند؛ پادشاهِ قلب مایی
ای خداوند؛ تو شبانِ زندگانی؛ ای خداوند؛ تو نیاز زندگانی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
ای خداوند ؛ اول و آخر تو هستی؛ ای خداوند؛ تو الف و یایِ مایی
ای خداوند؛ تو سوال و تو جوابی ؛ ای خداوند؛ تو امید و سر پناهی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
به منِ حقیرنظر کردی و با دستان آکنده از محبتت مرا غنی ساختی
و مرا در کمال امنیت خود قرار دادی
و مرا اجابت کردی
در ستایش نیکویی تو سرورم چه بگویم که شایستۀ عظمت تو باشد
تو را می ستایم و می پرستم که تنها تو لایق پرستشی *عیسی مسیــــح*
مزامیر فصل ۳۷
۷ در حضور خداوند سکوت نما و با صبر و شکیبایی منتظر عمل او باش
سپاسگزارم خداوندم عیسی مسیح
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
ای خداوند؛ تو بزرگی پر جلالی؛ ای خداوند؛ تو محبت مهربانی
ای خداوند؛ تو عجیبی تو رحیمی؛ ای خداوند؛ تو حکیمی تو رحیمی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
ای خداوند؛ تو نجاتِ جانِ مایی؛ ای خداوند؛ پادشاهِ قلب مایی
ای خداوند؛ تو شبانِ زندگانی؛ ای خداوند؛ تو نیاز زندگانی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
ای خداوند ؛ اول و آخر تو هستی؛ ای خداوند؛ تو الف و یایِ مایی
ای خداوند؛ تو سوال و تو جوابی ؛ ای خداوند؛ تو امید و سر پناهی
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
در ستایش تو ؛ می خوانم می نوازم سر به سجدۀ تو می آرم به تو نازم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر