رفتار با زندانیان گواهی است بر صحت بخشی از نگرانیهای مجامع بین المللی حقوق بشر نسبت به وضعیت حقوق بشر در این کشور از جمله ابراز نگرانی شدید از :
نقض حقوق افراد بازداشت شده ، شرایط بد زندانها، ممانعت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ برای زندانیان ناشی از شکنجه ، تجاوز و دیگر خشونت جنسی بازداشت شدگان ،
تکنیکهای خشن بازجویی ، که در جریان تصویب قطعنامه حقوق بشر برای این کشور به آن اشاره شده بود . این قطعنامه در تاریخ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ با ۷۸ رای موافق و ۳۵ رای مخالف و ۶۹ رای ممتنع در شورای حقوق بشر سازمان ملل به تصویب رسیده است.
ایران در سال ۱۹۷۶ به میثاق بین المللی حقوق اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ملحق شده وبه موجب مصوب ۱۹۷۷ این شورا در خصوص رفتار به مجرمان متعهد است به حداقل مقررات معیار برای رفتار با زندانیان که در بند ۶۲ آن تاکید دارد به : “خدمات پزشکی زندانها باید درصدد تشخیص و درمان هر بیماری یا نقض جسمی یا روانی باشند که ممکن است مانع از بازپروری زنان زندانی و زندانیان شوند. کلیه خدمات ضروری دارویی، جراحی و مربوط به روانپزشکی باید برای انجام این هدف فراهم شود.”
با این وصف بیماری زندانیان و بیتفاوتی مقامات قضایی در ایران یکی از نگرانیهای مهم خانواده زندانیان و فعالان حقوق بشر هست. شیوه رایج برخورد با زندانیان در ایران بر خلاف قوانین داخلی و بین المللی و معمولا ابزاری است برای فشار و شکنجه.
معمولا بهداری زندانها فاقد امکانات اولیه است و از لحاظ پزشکی در پایین ترین سطح قرار دارد. اندک موارد انتقال زندانیان بیمار به مراکز درمانی خارج از زندان رخ میدهد و با توهین و تحقیر همراه است و در مواردی با بازگشت به زندان بیش از اتمام و تکمیل دوره درمان ، مواجه میشود.
در بین خبرها و یا گوشه کنار جامعه صحبت از زنانی میشود که در بند هستند و مردم نیز گاهی بدون توجه به دلایل کافی جهت زندانی شدن آنان نسبت به این موضوع واکنشهای غلطی از خود نشان میدهند.
زنان زندانی مثل سایر زنان جامعه در معرض آسیبهای مختلفی هستند . محکومیت طولانی مدت زنان، شیرازه عاطفی و مدیریت خانواده را از هم میپاشد. با توجه به اینکه تداوم و استحکام خانواده مستلزم حضور زن است ، کودکان و همسران زنانی که در محکومیت بسر میبرند به سختی قادر به ادامه حیات خواهند بود. و یا آسیبهای متعدد اجتماعی، روانی رابه آنان وارد میکند.
یک زن با محکومیت طولانی بیماریهای جدید را وارد جامعه خواهد کرد. که نتیجه اش ساختن مجرم و آسیبهای اجتماعی است.
هر چند این مسائل در هنگام زندانی شدن دراز مدت پدر نیز رخ میدهد اما زنان در این شرایط با تلاش خود کانون خانواده را تا زمان آزادی همسرشان حفظ میکنند. زندانی بودن مردان شیرازه و استحکام خانواده گی را آنچنان که زندانی شدن زنان تحت تاثیر قرار میدهد دچار مشکل نمیکند. زیرا با توجه به اینکه مردان صبر و تحمل کمتری را در استواری نگه داشتن خانواده در این شرایط دارند بنیاد خانواده مورد تزلزل قرار میگیرد.
آمار نشان میدهد کمتر زنی در زمان حبس شوهرش تقاضای طلاق میکند در حالی که اغلب مردان بدون توجه به سرنوشت فرزندان اقدام به صدور طلاق غیابی مینمایند.
اگر قرار باشد زنی را به دلیل ارتکاب به جرمی کوچک زندانی کرده و در نهایت زمینه ساز جرم و خلافکاری بیشتری توسط اعضای خانواده باشد این خود جرمی بزرگتر است که متاسفانه امروزه موارد زیادی از از این قبیل در جامعه ما به چشم میخورد.
بهترین کسانی که میتوانند در مورد شرایط عینی زندانها اظهار نظر کنند، زندانیان هستند.
افرادی که از زندان آزاد شده اند، بیان میکنند که در بدترین شرایط نگهداری می شده اند. بویژه افرادی که در سلولهای انفرادی بوده اند توصیف میکنند که در یک فضای بسته و اتاق کوچک و تاریک که توالت هم داخل آن بوده و مسائل بهداشتی رعایت نمیشده نگهداری میشدند. طبق توصیف محکومان آزاد شده از زندان هیچگونه از مسائل بهداشتی و امکانات اولیه وجود ندارد واز کمبودها گله مند بوده اند.
در قوانین و موازین حقوق بشری و حتی داخلی کشورمان ، زندان انفرادی وجود ندارد. سلولهای انفرادی به شکلی که در حال حاضر وجود دارد خلاف قوانین موضوعه کشور است، اما متاسفانه همچنان برخی از محکومین را به دلایل متعدد و برای تشدید مجازات به زندانهای انفرادی برده و در …
وضعیت بدی نگهداری میکنند. انفرادی بدترین شرایط را دارد و افراد زیادی از بدی و تلخی های این زندانها گفته و میگویند.
با شرایط فعلی مسلم است که محکومان پس از آزادی مورد پذیرش جامعه قرار نمیگیرند و دیگر نمیتوانند به شرایط مطلوب زندگی دست یابند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر