در این رویارویی,عیسی می گوید که به طور اساسی در همه ی ما ایرادی وجود دارد—اما پول قدرت خاصی برای کور کردن ما نسبت به آن دارد. در واقع,قدرت زیادی در اغفال کردن حالت روحانی واقعی ما دارد که ما نیازی بس عظیم به دخالت خدای مهربان,اعجاز و شفاعت او برای دیدن آن داریم. این بدون خداوند,و بدون معجزه او غیر ممکن است. و بدون فیض خداوند.
ملاحظه کنید که چگونه عیسی مرد جوان را پند می دهد؟ بله,این مرد نیاز به مشاوره داشت,گر چه در ظاهر به نظر می رسید که کاملا بی نیاز است. او دارا بود,او جوان بود و او احتمالا خوش چهره بود—سخت است که غنی و جوان باشی و خوش چهره نباشی. و لیکن بدون مشکلات نبود. اگر بود,که هرگز به سراغ عیسی نمی آمد و نمی پرسید,"برای به دست آوردن زندگی ابدی چکار باید بکنم؟"
هر یهودی مؤمن پاسخ این سئوال را یقینا می دانست. خاخام ها همواره این سئوال را در نوشته هایشان و در تعلیمشان مطرح می کردند. و پاسخ آنها همیشه یکسان بود;هیچ فکر اندیشه ای متفاوتی در این موضوع بجز آن وجود نداشت. این پاسخ بود "اطاعت کامل از خدا و اجتناب از تمام گناهان." مرد جوان این جواب را می دانست. پس چرا از عیسی پرسیده بود؟
بیانیه با حکمت عیسی مسیح"تو کمبود داری"به ما اجازه می دهد تا به بطن تقلای واقعی این مرد جوان پی ببریم. مرد گفت"شما می دانید که همه چیز را درست انجام داده ام:من از نظر اقتصادی,اجتماعی,اخلاقی,مذهبی موفق بوده ام. من شنیده ام که تو خاخام خوبی هستی,و من نمی دانم که آیا چیزی را نیافته ام و یا نا دیده گرفته ام. من احساس میکنم که کمبودی وجود دارد."
البته که او کمبودی داشت. زیرا هر کس که رفتن به ملکوت و دست یابی به حیات جاودان را بر اساس اعمال و کارهایش تخمین می زند,مهم نیست که دست آوردهای زندگیش چه می باشند, خلعی,نا امنی و یا شکی را در درونش تجربه می کند. و بدون شک کمبودی هست. چگونه هر کسی می تواند بفهمد که آیا آنها به اندازه ی کافی خوب هستند؟
چگونه می توانید یک حرفه ی موفق را دنبال کنید و در دام ثروت نیوفتید؟ از طریق چه راه هایی کتاب مقدس نگرش شما نسبت به پول را— تغییر داده است—یا می تواند تغییر دهد؟
گزیده ای از کتاب عیسی پادشاه توسط تیموتی کلر
تجدید چاپ توسط ترتیب با کتاب های Riverhead,عضو Penguin Group (USA) LLC,, A Penguin Random House Company. کپی رایت © 2011 توسط تیموتی کلر
و همچنین از راهنمای مطالعه عیسی پادشاه توسط تیموتی کلر و شلتون اسپنس، 2015 (c) توسط Zondervan f بخشی از انتشارات HarperCollins Christian.
”چون عیسی بهراه افتاد، مردی دوان دوان آمده، در برابرش زانو زد و پرسید: «استادِ نیکو، چه کنم تا وارث حیات جاویدان شوم؟» عیسی پاسخ داد: «چرا مرا نیکو میخوانی؟ هیچکس نیکو نیست جز خدا فقط. احکام را میدانی: ”قتل مکن، زنا مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، فریبکاری مکن، پدر و مادر خود را گرامی دار.“» آن مرد در پاسخ گفت: «استاد، همۀ اینها را از کودکی به جا آوردهام.» عیسی به او نگریسته، محبتش کرد و گفت: «تو را یک چیز کم است؛ برو آنچه داری بفروش و بهایش را به تنگدستان بده که در آسمان گنج خواهی داشت. آنگاه بیا و از من پیروی کن.» مرد از این سخن نومید شد و اندوهگین از آنجا رفت، زیرا ثروت بسیار داشت. عیسی به اطراف نگریسته، به شاگردان خود گفت: «چه دشوار است راهیابی ثروتمندان به پادشاهی خدا!» شاگردان از سخنان او در شگفت شدند. امّا عیسی بار دیگر به آنها گفت: «ای فرزندان، راهیافتن به پادشاهی خدا چه دشوار است! گذشتنِ شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از راهیابی شخص ثروتمند به پادشاهی خدا.» شاگردان که بسیار شگفتزده بودند، به یکدیگر میگفتند: «پس چه کسی میتواند نجات یابد؟» عیسی بدیشان چشم دوخت و گفت: «برای انسان ناممکن است، امّا برای خدا چنین نیست؛ زیرا همه چیز برای خدا ممکن است.» آنگاه پطرس سخن آغاز کرد و گفت: «اینک ما همه چیز را ترک گفتهایم و از تو پیروی میکنیم.» عیسی فرمود: «آمین، به شما میگویم، کسی نیست که بهخاطر من و بهخاطر انجیل، خانه یا برادران یا خواهران یا مادر یا پدر یا فرزندان یا املاک خود را ترک کرده باشد، و در این عصر صد برابر بیشتر خانهها و برادران و خواهران و مادران و فرزندان و املاک - و همراه آن، آزارها - به دست نیاورد، و در عصر آینده نیز از حیات جاویدان بهرهمند نگردد. امّا بسیاری که اوّلین هستند آخرین خواهند شد، و آخرینها اوّلین!»”
مَرقُس 10:17-31
برکت و فیض خداوند با شما 🙏
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر