کســی که بدون هدف است
مانند کشتی ای بدون سکان- شخص بی خانمان می باشد. او درحقيقت هيچ می باشد. (توماس کارليل)
نيرویی که زندگی شما را می راند چيست؟
هم اکنون شاید با یک مشکل، فشار یا یک مهلت هدایت می شوید. شاید با یک خاطره دردنــاک، ترس به یاد ماندنی یا ایمانــی ناآگاهانه هدایت می شــوید.صدها موقعيت، ارزش و احساسات وجود دارند که می توانند زندگی شــما را جهت دهند.
در این مقاله پنج مورد عام را ذکر می کنيم:
1*خيلی از مردم با احســاس تقصير هدايت می شــوند.*
آنها تمــام زندگــی خــود را صرف فرار از پشــيمانی و افســوس و پنهان شــدن از شــرم و خجالتشــان می کنند.
افرادی که با حس تقصيرشــان هدایت می شوند، زندگيشان توســط خاطرات جهت می گيرد. آنها به گذشته شــان اجازه می دهند تا آینده شان را کنتــرل کند.
آنهــا گاهی اوقات ناآگاهانه با خراب کردن موفقيت خودشــان خود را تنبيــه می کنند. وقتی قائن گناه کــرد، حس تقصيــر او، او را از حضور خدا جدا کرد و خــدا فرمود:» تــو در جهان آواره و پریشــان خواهــی بود.« پيدایــش ١٢:۴
( این وضعيت بســياری از مردم امروزی را نشان میدهد، آنها در زندگيشان آواره وپریشان و بدون هدف هســتند.ما ثمره گذشــته خود هســتيم، ولی این به آن معنا نيست که مــا باید زندانيان آن نيز باشــيم. هدف خدا با گذشــته تو محدود نشــده.او قاتلی به اســم موســی را به یک رهبر و شــخص ترســویی بنام جدعون را تبدیل بــه قهرمانی شــجاع کرد،
و او قادر اســت بــا بقيه زندگی تو نيــز اعمال عجيبی انجــام دهد. خدا متخصص اعطای شــروعی تازه به افراد اســت. کتاب مقدس میفرماید:»خوشابحال کســی که گناهانش آمرزیده شده و خطاهایش بخشيده شــده است!«)مزمور ١:٣٢
2*بسياری از مردم با نفرت و عصبانيت هدايت می شوند.*
آنها زخمها را نگه می دارند و هيچگاه از آنها آزاد نمیشوند.
بجای رها کردن دردشان با بخشيدن، آن را بارها و بارها در فکرشان مرور می کنند.
بعضی افراد که با نفرت هدایت می شــوند، » سکوت« را اختيار می کنند و خشم خود را به داخل می ريزند،
در حاليکه دیگران» منفجر می شــوند« و روی دیگران خشمشان را می ریزند. هر دو عکس العمل ناسالم و مضر می باشند.
نفرت هميشه شما را بيشتر از آنکسی که از او نفرت دارید، زخمی می سازد. در حاليکه شخص مورد نظر شــما موضوع را فراموش کرده و به زندگی خود ادامه می دهد، شــما به جوشيدن در دردتان و دنبال کردن گذشته تان ادامه میدهيد.
لطفا بشنو: آنانيکه در گذشته تو را زخمی کرده اند نمی توانند اکنون به زخمی کردن تو ادامه دهند، مگر آنکه شــما دردتان را با نفرت با خود نگه دارید. گذشــته شما گذشته!
هيچ چيز آن را عوض نخواهد کرد و تو فقط با تلخی خود،خودت را زخمی می کنی. بخاطر خودت از این مسئله درس یاد بگير و بعد رهایش کن. کتاب مقدس می فرماید:
» زیرا غصه احمق را می کشد و حسد- ابله را می ميراند.«)ایوب ٢:۵
3*بسياری از مردم با ترس هدايت می شوند.*
ترس آنها می تواند نتيجه یک تجربه وحشتناک، توقع غير واقعی،رشــد در خانه ای با کنترل شــدید یا حتی آمادگی ژنتيکی باشــد. بــدون در نظر گرفتن علت بایــد گفــت مردمی که با ترس هدایت می شــوند فرصتهای عالی را، به خاطر ترس از ریســک کردن، از دســت مــی دهنــد.
در عوض آنها ســعی می کنند خــود را امن نگه دارند و از ریســک کــردن بپرهيزنــد و با موقعيت موجود بســازند.ترس، زندان خود ســاخته ای اســت که مانع از آنچه خدا در نظر دارد بشــوی، می شــود. تو بايد بر عليه آن با ســلاح ایمان و محبت حرکت کنی. کتاب مقدس می فرماید:» محبت خوب شــکل گرفته، ترس را از بين می برد.چون ترس فلج کننده اســت . یک زندگی تــرس آلود، ترس از مرگ، ترس از داوری، زندگی ای اســت که در محبت شــکل نگرفته اســت.«)اول یوحنا ١٨:۴ ترجمــه ام.اس.جی.
4*بســياری مردم با تمايلات مادی (ماده گرايانه) هدايت می شوند.*
اشــتياق آنها برای اندوختن، تمام هدف زندگيشــان می شــود. این انگيزه برای بيشــتر داشــتن، بر اســاس برداشتی غلط مــی باشــد که با بيشــتر داشتن،خوشــحالتر، مهمترو امن تــر خواهم بود. ولی هر ســه ایده حقيقــت ندارند.
مالکيتهــا فقط شــادی موقتــی ایجاد خواهنــد کرد. چون وســائل عوض نمی شــوند و بلاخره از آنها خســته می شــویم و بعــد چيزی از نوع تــازه تر، بزرگتــرو بهتر را مــی طلبيم.این نيز افســانه ای بيش نيســت که اگر بيشــتر بدســت آورم شــخص مهمتری خواهم بود. ارزش شــخصی و ارزش ســود با هم یکی نيســتند. ارزش تــو با چيزهای با ارزش تو تعيين و مشــخص نمی شــود. و خدا مــی فرماید با ارزش ترین چيــز ها درحقيقت وســائل مادی نيستند!معمول ترین افسانه در باره پول این است که داشــتن بيشتر آن مرا امن تر خواهد کرد. اینطــور نيســت. ثروت می تواند فــورا با عوامل غير قابل کنتــرل متعدد از بين برود. امنيــت حقيقی می تواند در چيزی یافت شــود که هيچگاه کســی قادر به ربودن آن از شــما نخواهد بود و آن رابطه شــما با خدا اســت.
5*بســياری از مردم با نياز مورد تائيد قرار گرفتن هدايت می شوند.*
اینچنين افراد اجازه می دهند که توقعات والدین یا همســر یا فرزندان یا معلمين یا دوســتان زندگی آنها را کنترل کند.
خيلی از افــراد بالغ هنوز بدنبــال مورد تائيد قرار گرفتن والدین ناراضی خود هســتند. برخی نيز با فشــار همطرازان هدایت می شــوند و پيوســته نگران هســتند که دیگران در موردشــان چه فکر خواهند کرد.
متأسفانه افرادی کــه جمعيــت را دنبال مــی کنند، در آن گم می شــوند. من همه کليدهــای موفقيت را نمی دانــم، ولی یکی از کليدهــای ســقوط ســعی در راضی کردن همه می باشــد. اگر بــا نظریات دیگــران کنترل می شــوید هدفهای خــدا را در زندگيتان از دســت خواهيد داد.
عيســی مســيح فرمود: هيچ کس دو اربــاب را خدمت نتواند کرد.« متــی ٢۴:۶
نيروهای دیگــری نيز وجود دارند کــه می توانند زندگی شــما را هدایــت کنند ولی همه آنهــا به پایان مشــترکی راه می یابند:توانایی استفاده نشده، اســترس بی مورد، و زندگی تحقق نيافته.
زندگــی ای کــه بــا هدفهــای خــدا هدایــت، کنتــرل و جهت مــی یابد.
هيــچ چيز مهم تــر از شــناخت هدف خــدا بــرای زندگيتــان نيســت و هيــچ چيــز نمــی توانــد باعث عــدم شــناخت آن شــود، نــه موفقيــت، نه ثــروت، نــه شــهرت و نه لذت. بــدون هــدف، زندگی حرکتــی بدون معنــا، فعاليتی بــدون جهــت و اتفاقاتی بــدون دليــل خواهــد بــود. بــدون یک هــدف، زندگــی بی اهميــت، پيــش پا افتــاده و بيهــوده می باشــد.
برداشت از کتابها و مطالب استادان الاهیاتی
با آرزوی پُریِ روح القدس بر عزیزان ایماندار
مانند کشتی ای بدون سکان- شخص بی خانمان می باشد. او درحقيقت هيچ می باشد. (توماس کارليل)
نيرویی که زندگی شما را می راند چيست؟
هم اکنون شاید با یک مشکل، فشار یا یک مهلت هدایت می شوید. شاید با یک خاطره دردنــاک، ترس به یاد ماندنی یا ایمانــی ناآگاهانه هدایت می شــوید.صدها موقعيت، ارزش و احساسات وجود دارند که می توانند زندگی شــما را جهت دهند.
در این مقاله پنج مورد عام را ذکر می کنيم:
1*خيلی از مردم با احســاس تقصير هدايت می شــوند.*
آنها تمــام زندگــی خــود را صرف فرار از پشــيمانی و افســوس و پنهان شــدن از شــرم و خجالتشــان می کنند.
افرادی که با حس تقصيرشــان هدایت می شوند، زندگيشان توســط خاطرات جهت می گيرد. آنها به گذشته شــان اجازه می دهند تا آینده شان را کنتــرل کند.
آنهــا گاهی اوقات ناآگاهانه با خراب کردن موفقيت خودشــان خود را تنبيــه می کنند. وقتی قائن گناه کــرد، حس تقصيــر او، او را از حضور خدا جدا کرد و خــدا فرمود:» تــو در جهان آواره و پریشــان خواهــی بود.« پيدایــش ١٢:۴
( این وضعيت بســياری از مردم امروزی را نشان میدهد، آنها در زندگيشان آواره وپریشان و بدون هدف هســتند.ما ثمره گذشــته خود هســتيم، ولی این به آن معنا نيست که مــا باید زندانيان آن نيز باشــيم. هدف خدا با گذشــته تو محدود نشــده.او قاتلی به اســم موســی را به یک رهبر و شــخص ترســویی بنام جدعون را تبدیل بــه قهرمانی شــجاع کرد،
و او قادر اســت بــا بقيه زندگی تو نيــز اعمال عجيبی انجــام دهد. خدا متخصص اعطای شــروعی تازه به افراد اســت. کتاب مقدس میفرماید:»خوشابحال کســی که گناهانش آمرزیده شده و خطاهایش بخشيده شــده است!«)مزمور ١:٣٢
2*بسياری از مردم با نفرت و عصبانيت هدايت می شوند.*
آنها زخمها را نگه می دارند و هيچگاه از آنها آزاد نمیشوند.
بجای رها کردن دردشان با بخشيدن، آن را بارها و بارها در فکرشان مرور می کنند.
بعضی افراد که با نفرت هدایت می شــوند، » سکوت« را اختيار می کنند و خشم خود را به داخل می ريزند،
در حاليکه دیگران» منفجر می شــوند« و روی دیگران خشمشان را می ریزند. هر دو عکس العمل ناسالم و مضر می باشند.
نفرت هميشه شما را بيشتر از آنکسی که از او نفرت دارید، زخمی می سازد. در حاليکه شخص مورد نظر شــما موضوع را فراموش کرده و به زندگی خود ادامه می دهد، شــما به جوشيدن در دردتان و دنبال کردن گذشته تان ادامه میدهيد.
لطفا بشنو: آنانيکه در گذشته تو را زخمی کرده اند نمی توانند اکنون به زخمی کردن تو ادامه دهند، مگر آنکه شــما دردتان را با نفرت با خود نگه دارید. گذشــته شما گذشته!
هيچ چيز آن را عوض نخواهد کرد و تو فقط با تلخی خود،خودت را زخمی می کنی. بخاطر خودت از این مسئله درس یاد بگير و بعد رهایش کن. کتاب مقدس می فرماید:
» زیرا غصه احمق را می کشد و حسد- ابله را می ميراند.«)ایوب ٢:۵
3*بسياری از مردم با ترس هدايت می شوند.*
ترس آنها می تواند نتيجه یک تجربه وحشتناک، توقع غير واقعی،رشــد در خانه ای با کنترل شــدید یا حتی آمادگی ژنتيکی باشــد. بــدون در نظر گرفتن علت بایــد گفــت مردمی که با ترس هدایت می شــوند فرصتهای عالی را، به خاطر ترس از ریســک کردن، از دســت مــی دهنــد.
در عوض آنها ســعی می کنند خــود را امن نگه دارند و از ریســک کــردن بپرهيزنــد و با موقعيت موجود بســازند.ترس، زندان خود ســاخته ای اســت که مانع از آنچه خدا در نظر دارد بشــوی، می شــود. تو بايد بر عليه آن با ســلاح ایمان و محبت حرکت کنی. کتاب مقدس می فرماید:» محبت خوب شــکل گرفته، ترس را از بين می برد.چون ترس فلج کننده اســت . یک زندگی تــرس آلود، ترس از مرگ، ترس از داوری، زندگی ای اســت که در محبت شــکل نگرفته اســت.«)اول یوحنا ١٨:۴ ترجمــه ام.اس.جی.
4*بســياری مردم با تمايلات مادی (ماده گرايانه) هدايت می شوند.*
اشــتياق آنها برای اندوختن، تمام هدف زندگيشــان می شــود. این انگيزه برای بيشــتر داشــتن، بر اســاس برداشتی غلط مــی باشــد که با بيشــتر داشتن،خوشــحالتر، مهمترو امن تــر خواهم بود. ولی هر ســه ایده حقيقــت ندارند.
مالکيتهــا فقط شــادی موقتــی ایجاد خواهنــد کرد. چون وســائل عوض نمی شــوند و بلاخره از آنها خســته می شــویم و بعــد چيزی از نوع تــازه تر، بزرگتــرو بهتر را مــی طلبيم.این نيز افســانه ای بيش نيســت که اگر بيشــتر بدســت آورم شــخص مهمتری خواهم بود. ارزش شــخصی و ارزش ســود با هم یکی نيســتند. ارزش تــو با چيزهای با ارزش تو تعيين و مشــخص نمی شــود. و خدا مــی فرماید با ارزش ترین چيــز ها درحقيقت وســائل مادی نيستند!معمول ترین افسانه در باره پول این است که داشــتن بيشتر آن مرا امن تر خواهد کرد. اینطــور نيســت. ثروت می تواند فــورا با عوامل غير قابل کنتــرل متعدد از بين برود. امنيــت حقيقی می تواند در چيزی یافت شــود که هيچگاه کســی قادر به ربودن آن از شــما نخواهد بود و آن رابطه شــما با خدا اســت.
5*بســياری از مردم با نياز مورد تائيد قرار گرفتن هدايت می شوند.*
اینچنين افراد اجازه می دهند که توقعات والدین یا همســر یا فرزندان یا معلمين یا دوســتان زندگی آنها را کنترل کند.
خيلی از افــراد بالغ هنوز بدنبــال مورد تائيد قرار گرفتن والدین ناراضی خود هســتند. برخی نيز با فشــار همطرازان هدایت می شــوند و پيوســته نگران هســتند که دیگران در موردشــان چه فکر خواهند کرد.
متأسفانه افرادی کــه جمعيــت را دنبال مــی کنند، در آن گم می شــوند. من همه کليدهــای موفقيت را نمی دانــم، ولی یکی از کليدهــای ســقوط ســعی در راضی کردن همه می باشــد. اگر بــا نظریات دیگــران کنترل می شــوید هدفهای خــدا را در زندگيتان از دســت خواهيد داد.
عيســی مســيح فرمود: هيچ کس دو اربــاب را خدمت نتواند کرد.« متــی ٢۴:۶
نيروهای دیگــری نيز وجود دارند کــه می توانند زندگی شــما را هدایــت کنند ولی همه آنهــا به پایان مشــترکی راه می یابند:توانایی استفاده نشده، اســترس بی مورد، و زندگی تحقق نيافته.
زندگــی ای کــه بــا هدفهــای خــدا هدایــت، کنتــرل و جهت مــی یابد.
هيــچ چيز مهم تــر از شــناخت هدف خــدا بــرای زندگيتــان نيســت و هيــچ چيــز نمــی توانــد باعث عــدم شــناخت آن شــود، نــه موفقيــت، نه ثــروت، نــه شــهرت و نه لذت. بــدون هــدف، زندگی حرکتــی بدون معنــا، فعاليتی بــدون جهــت و اتفاقاتی بــدون دليــل خواهــد بــود. بــدون یک هــدف، زندگــی بی اهميــت، پيــش پا افتــاده و بيهــوده می باشــد.
برداشت از کتابها و مطالب استادان الاهیاتی
با آرزوی پُریِ روح القدس بر عزیزان ایماندار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر