Translate

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

ترس از قدرت تصاویر در ادیان ابراهیمی

ترس از قدرت تصاویر در ادیان ابراهیمی

چه خلاقییتی ...تو این عکس است....که تا به امروز به سود اعراب بوده ( نظر شخصی من . کتایون)

به گزارش ازخبر نامه مسیحیان فارسی زبان

ترس از قدرت تصاویر در ادیان ابراهیمی
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان و به نقل از دویچه وله: ترس از نقاشی، عکس و فیلم در ادیان ابراهیمی وجود دارد. این ترس در مراحلی با شدت و قوت بیشتر یا کمتر در این ادیان حضور بارز داشته، اما به تدریج تغییر پذیرفته است.
اسلام گرایان از نقاشی، عکس و فیلم دل خوشی ندارند. آنها در صورتی تصویر، عکس یا فیلم را می‌پذیرند که در جهت مصالح خودشان باشد؛ مصالحی که بتوان از آن در خدمت تبلیغات علیه دشمنان ‌استفاده کرد.

مخالفت با عکس در قرآن به صراحت اعلام نشده است. در قران آمده که خداوند، انسان و سایر موجودات را خلق کرده و انسان قدرتِ خلق موجودات را ندارد و نمی‌تواند زندگی به موجودات عطا کند.

رودی پارِت یکی از اسلام شناسان مطرح آلمانی که ترجمه آلمانی‌اش از قرآن معیاری معتبر برای اسلام‌شناسان این کشور است، بر این نظر است که مخالفت با تصویر در اسلام تنها در حدیث آمده که از نظر مسلمانان به سخنان پیامبر گفته می‌شود که سینه به سینه نقل شده است.
رودی پارِت در ادامه در توضیح احادیث به این نکته اشاره می‌کند که حدیث‌ها شمارشان به حدود ۱۰۰ هزار می‌رسند‌ و حدود دویست تا سیصد سال پس از مرگ پیامبر اسلام به رشته تحریر درآمده‌اند و در بعضی از آنها انتقاد و حتی دشمنی با تصویر و عکس وجود دارند.

علمای اسلامی بر این نظرند که در علم فقه که آن را دانش به دست آوردن احکام شرعی از راه دلایل تبیینی قرآن، سنّت، اجماع و عقل می‌دانند، در باره ممنوعیت تصویر بحث فراوانی شده است.

یکی از احادیث از قول بخاری در این باره از پیامبر اسلام نقل می‌کند: «از پیامبر شنیده‌ای نقل می‌کنند که می‌گفت: فرشته‌ها به خانه یا اتاقی وارد نمی‌شوند که در آن سگ یا تصویری وجود داشته باشد.» در حدیث دیگری نیز آمده است که در جایی که تصویری وجود دارد نمی‌توان به دعا و نیایش پرداخت.

به نظر می رسد موضوع مهمی که سبب شده در بعض احادیث مخالفت با عکس و تصویر افزایش یابد هراس از این نکته است که نقاش با کشیدن تصاویر وظیفه‌ای خدایی به خود می‌گیرد و خالق اثر خود به حساب می‌آید.


مارتین لوتر کشیش متجدد و اصلاح‌گر
گرچه مخالفت با عکس در میان سنی مذهبان بسیار رواج دارد، اما آنها نیز نظرشان در روند تاریخ تغییر یافته است. بسیاری از نقاشی‌های اسلامی و مینیاتورهای آنها در باره محمد پیامبر اسلام و مادرش آمنه هستند که گاه با پوششی بر سر و گاه بدون آن دیده می‌شوند. در این نقاشی‌های اسلامی ابراهیم و دیگر قدیسان قرآنی موضوع نقاشی و مینیاتورها هستند.

البته ممنوعیت تصویر در همه حدیث‌ها یافت نمی‌شود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که احادیث نیز یکدست نیستند و در شرایط مختلف برداشت‌های مختلفی را می‌رسانند.

با اختراع دوربین عکاسی و به بازار آمدن تلویزیون در قرن‌های نوزدهم و بیستم میلادی بحث‌ها در کشورهای اسلامی بر سر تصویر، عکس و ویدئو و نشان دادن موجودات زنده به شدت افزایش یافت.

ممنوعیت‌ها در جوامع یهودی و مسیحی

در جوامع یهودی و مسیحی نیز موضوع تصویر و عکس و نشان دادن موجودات زنده تاکنون بحث‌های فراوانی را برانگیخته است. خانم سیلویا نائِف، اسلام‌شناس اتریشی در این باره می‌گوید: «عهد عتیق، کتاب مقدس یهودیان، نقاشی از خداوند را با صراحت ممنوع کرده است.»

کلیسای ارتدکس نیز گرچه در مقطعی نقاشی از قدیسانی چون عیسی مسیح و مادرش مریم را حرام ندانسته و آن را آزاد کرده بود، اما در مقاطعی از این امر می‌هراسید که این نقاشی‌ها به بت‌پرستی بیانجامد. بی‌سبب نیست که در حدود سال ۶۰۰ میلادی پاپ گرگور کبیر که البته از مخالفت با نقاشی قدیسان پرهیز می‌کرد، تقدیر از این نقاشی‌ها را نادرست اعلام کرد.

کلیسای کاتولیک گرچه درقرن‌های ۱۲ و ۱۳ نقاشی و وجود تصاویر را کاملا پذیرا شد، اما در قرن شانزدهم میلادی کالوین و تسوینگلی، اصلاح‌گران دینی، مخالفت خود را با تصاویر قدیسان در کلیساها اعلام کردند.

در همین رابطه مارتین لوتر کشیش متجدد، مترجم انجیل به زبان آلمانی و اصلاح‌گر دینی، نسبت به تصویرهای موجود در کلیساها هشدار داد و در این باره گفت این تصویرها "توهین به مقدسات‌اند و سبب می‌شوند از اعتقاد مومنان کاسته شود".


و چنین است بت پرستی در مکه

و عیسی مسیح فرمود

***۲۱عیسی گفت: «ای زن، باور کن، زمانی فرا‌خواهد رسید که پدر را نه در این کوه پرستش خواهید کرد، نه در اورشلیم.۲۲شما آنچه را نمی‌شناسید می‌پرستید، امّا ما آنچه را می‌شناسیم می‌پرستیم، زیرا نجات به‌واسطۀ قوم یهود فراهم می‌آید.۲۳امّا زمانی می‌رسد، و هم‌اکنون فرا‌رسیده است، که پرستندگانِ راستین، پدر را در روح و راستی پرستش خواهند کرد، زیرا پدر جویای چنین پرستندگانی است.۲۴خدا روح است و پرستندگانش باید او را در روح و راستی بپرستند.»۲۵زن گفت: «می‌دانم که مسیح (که معنی آن ”مسح شده“ است) خواهد آمد؛ چون او آید، همه‌چیز را برای ما بیان خواهد کرد.»۲۶عیسی به او گفت: «من که با تو سخن می‌گویم، همانم.» ( انجیل یوحنا 4)***


فصل یوحنا 4 به طور کامل ( گفتگوی عیسی مسیح و زن سامری)

عیسی و زن سامری

۱چون عیسی دریافت که فَریسیان شنیده‌اند او بیش از یحیی پیرو یافته، تعمیدشان می‌دهد۲-‏ گرچه شاگردان عیسی تعمید می‌دادند نه خودش -‏۳یهودیه را ترک گفت و دیگربار رهسپار جلیل شد.۴و می‌بایست از سامره بگذرد.۵پس به شهری از سامره به نام سوخار رسید، نزدیک قطعه زمینی که یعقوب به پسر خود یوسف داده بود.۶چاه یعقوب در آنجا بود و عیسی خسته از سفر در کنار چاه نشست. حدود ساعتِ ششم از روز بود.
۷در این هنگام، زنی از مردمان سامره برای آب کشیدن آمد. عیسی به او گفت: «جرعه‌ای آب به من بده،»۸زیرا شاگردانش برای تهیه خوراک به شهر رفته بودند.۹زن به او گفت: «چگونه تو که یهودی هستی، از من که زنی سامری‌ام آب می‌خواهی؟» زیرا یهودیان با سامریان مراوده نمی‌کنند.۱۰عیسی در پاسخ گفت: «اگر موهبت خدا را درمی‌یافتی و می‌دانستی چه کسی از تو آب می‌خواهد، تو خود از او می‌خواستی، و به تو آبی زنده عطا می‌کرد.»۱۱زن به او گفت: «سرورم، سطل نداری و چاه عمیق است، پس آب زنده از کجا می‌آوری؟۱۲آیا تو از پدر ما یعقوب بزرگتری که این چاه را به ما داد، و خود و پسران و گله‌هایش از آن می‌آشامیدند؟»۱۳عیسی گفت: «هر‌که از این آب می‌نوشد، باز تشنه می‌شود.۱۴امّا هر‌که از آن آب که من به او دهم بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد، زیرا آبی که من می‌دهم در او چشمه‌ای می‌شود که تا به حیات جاویدان جوشان است.»۱۵زن گفت: «سرورم، از این آب به من بده، تا دیگر تشنه نشوم و برای آب کشیدن به اینجا نیایم.»۱۶عیسی گفت: «برو، شوهرت را بخوان و بازگرد.»۱۷زن پاسخ داد: «شوهر ندارم.» عیسی گفت: «راست می‌گویی که شوهر نداری،۱۸زیرا پنج شوهر داشته‌ای و آن که هم‌اکنون داری، شوهرت نیست. آنچه گفتی راست است!»۱۹زن گفت: «سرورم، می‌بینم که نبی هستی.۲۰پدران ما در این کوه پرستش می‌کردند، امّا شما می‌گویید جایی که در آن باید پرستش کرد اورشلیم است.»۲۱عیسی گفت: «ای زن، باور کن، زمانی فرا‌خواهد رسید که پدر را نه در این کوه پرستش خواهید کرد، نه در اورشلیم.۲۲شما آنچه را نمی‌شناسید می‌پرستید، امّا ما آنچه را می‌شناسیم می‌پرستیم، زیرا نجات به‌واسطۀ قوم یهود فراهم می‌آید.۲۳امّا زمانی می‌رسد، و هم‌اکنون فرا‌رسیده است، که پرستندگانِ راستین، پدر را در روح و راستی پرستش خواهند کرد، زیرا پدر جویای چنین پرستندگانی است.۲۴خدا روح است و پرستندگانش باید او را در روح و راستی بپرستند.»۲۵زن گفت: «می‌دانم که مسیح (که معنی آن ”مسح شده“ است) خواهد آمد؛ چون او آید، همه‌چیز را برای ما بیان خواهد کرد.»۲۶عیسی به او گفت: «من که با تو سخن می‌گویم، همانم.»
۲۷همان دم، شاگردان عیسی از راه رسیدند و تعجب کردند که با زنی سخن می‌گوید. امّا هیچ‌یک نپرسید «چه می‌خواهی؟» یا «چرا با او سخن می‌گویی؟»۲۸آنگاه زن، کوزۀ خویش بر جای گذاشت و به شهر رفت و به مردم گفت:۲۹«بیایید مردی را ببینید که هر‌آنچه تا‌کنون کرده بودم، به من بازگفت. آیا ممکن نیست او مسیح باشد؟»۳۰پس آنها از شهر بیرون آمده، نزد عیسی روان شدند.
۳۱در این میان، شاگردان از او خواهش کرده، گفتند: «استاد، چیزی بخور.»۳۲امّا عیسی به آنان گفت: «من خوراکی برای خوردن دارم که شما از آن چیزی نمی‌دانید.»۳۳شاگردان به یکدیگر گفتند: «مگر کسی برای او خوراک آورده است؟»۳۴عیسی به ایشان گفت: «خوراک من این است که ارادۀ فرستندۀ خود را به‌جا آورم و کار او را به‌کمال رسانم.۳۵آیا این سخن را نشنیده‌اید که ”چهار ماهْ بیشتر به موسم درو نمانده است“ ؟ امّا من به شما می‌گویم، چشمان خود را بگشایید و ببینید که هم‌اکنون کشتزارها آمادۀ درو است.۳۶هم‌اکنون، دروگر مزد خود را می‌ستاند و محصولی برای حیات جاویدان گرد می‌آورد، تا کارنده و دروکننده با هم شادمان شوند.۳۷در اینجا این گفته صادق است که ”یکی می‌کارد و دیگری می‌دِروَد“.۳۸من شما را فرستادم تا محصولی را درو کنید که دسترنج خودتان نیست. دیگران سخت کار کردند و شما دسترنج آنان را برداشت می‌کنید.»
۳۹پس در پی شهادت آن زن که گفته بود «هرآنچه تا‌کنون کرده بودم، به من بازگفت،» بسیاری از سامریانِ ساکنِ آن شهر به عیسی ایمان آوردند.۴۰چون آن سامریان نزد عیسی آمدند، از او خواستند نزدشان بماند. پس دو روز در آنجا ماند.۴۱و بسیاری دیگر به‌سبب شنیدن سخنانش ایمان آوردند.۴۲ایشان به آن زن می‌گفتند: «دیگر تنها به‌خاطر سخن تو ایمان نمی‌آوریم، زیرا خودْ سخنان او را شنیده‌ایم و می‌دانیم که این مرد براستی نجات‌دهندۀ عالم است


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر