از چرند و پرند دهخدا: ترک عادت در صورتی که به این روش انجام شود،
موجب مرض نمی شود و کار خیلی آسانی است. وقتی بزرگان هم می خواهند عادت زشتی را از سر مردم بیندازند همین طور عمل می کنند.
شاعر خوب گفته است که عقل و دولت قرین یکدیگرند.
وقتی بزرگان فکر می کنند که مردم فقیرند و استطاعت خوردن نان گندم را ندارند و رعیت همه عمرش را باید به زراعت گندم صرف کند و خودش همیشه گرسنه باشد ، ببینید چه می کنند :
روز اوّل سال نان را با گندم خالص می پزند.
روز دوم به هر خروار گندم، یک من تلخه، جو ، سیاه دانه ، خاک اره، یونجه ، شن ، کلوخ ، چارکه یا گلوله هشت مثقاله می زنند .
معلوم است که در یک خروار گندم ، اضافه کردن یک من از چیزها ( مزه نان را عوض نمی کند) و هیچ معلوم نمی شود که چنان نانی ناخالصی دارد .
روز دوم دو من از این چیز ها به یک خروار گندم می زنند .
به این ترتیب روز سوم سه من ،
روز چهارم چهار من و بعد از صد روز که سه ماه و ده روز می شود ،
صد من گندم با صد من تلخه،
جو ، سیاه دانه ، خاک اره، یونجه ، شن ، کلوخ ، چارکه یا گلوله هشت مخلوط می شود
و چون مردم به تدریج به تغییر مزه نان گندم عادت می کنند،
هیچ کسی با خوردن چنین نانی ملتفت ناخالصی آن نمی شود
و به این ترتیب عادت نان گندم خوردن از سر مردم می افتد. .....واقعاً که عقل و دولت قرین یکدیگرند!
دهخدا با برگزیدن زبان محاوره در نوشتههایش از سبک نگارش پیچیده و رایج زمان خود اجتناب کرد و با به کار بردن اصطلاحات روزمره مردمی زبان نوشتاری قدرتمندی پایهگذاری کرد، او از پیش قراولان نثر مدرن فارسی محسوب میشود. اگرچه نثر او برپایه استفاده از اصطلاحات و لغات روزمره کوچه و بازار شکل گرفتهاست، اما نثری فصیح و به دور از هرگونه بددهانی است. جملات او کوتاه، ساده، از نظر دستوری صحیح و بسیار موفق در انتقال پیام نویسنده هستند
موجب مرض نمی شود و کار خیلی آسانی است. وقتی بزرگان هم می خواهند عادت زشتی را از سر مردم بیندازند همین طور عمل می کنند.
شاعر خوب گفته است که عقل و دولت قرین یکدیگرند.
وقتی بزرگان فکر می کنند که مردم فقیرند و استطاعت خوردن نان گندم را ندارند و رعیت همه عمرش را باید به زراعت گندم صرف کند و خودش همیشه گرسنه باشد ، ببینید چه می کنند :
روز اوّل سال نان را با گندم خالص می پزند.
روز دوم به هر خروار گندم، یک من تلخه، جو ، سیاه دانه ، خاک اره، یونجه ، شن ، کلوخ ، چارکه یا گلوله هشت مثقاله می زنند .
معلوم است که در یک خروار گندم ، اضافه کردن یک من از چیزها ( مزه نان را عوض نمی کند) و هیچ معلوم نمی شود که چنان نانی ناخالصی دارد .
روز دوم دو من از این چیز ها به یک خروار گندم می زنند .
به این ترتیب روز سوم سه من ،
روز چهارم چهار من و بعد از صد روز که سه ماه و ده روز می شود ،
صد من گندم با صد من تلخه،
جو ، سیاه دانه ، خاک اره، یونجه ، شن ، کلوخ ، چارکه یا گلوله هشت مخلوط می شود
و چون مردم به تدریج به تغییر مزه نان گندم عادت می کنند،
هیچ کسی با خوردن چنین نانی ملتفت ناخالصی آن نمی شود
و به این ترتیب عادت نان گندم خوردن از سر مردم می افتد. .....واقعاً که عقل و دولت قرین یکدیگرند!
دهخدا با برگزیدن زبان محاوره در نوشتههایش از سبک نگارش پیچیده و رایج زمان خود اجتناب کرد و با به کار بردن اصطلاحات روزمره مردمی زبان نوشتاری قدرتمندی پایهگذاری کرد، او از پیش قراولان نثر مدرن فارسی محسوب میشود. اگرچه نثر او برپایه استفاده از اصطلاحات و لغات روزمره کوچه و بازار شکل گرفتهاست، اما نثری فصیح و به دور از هرگونه بددهانی است. جملات او کوتاه، ساده، از نظر دستوری صحیح و بسیار موفق در انتقال پیام نویسنده هستند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر