آب
آب، ترکیبی از تناقضات است
از پنجره اتاق هتلم، نگاهی به بیرون انداختم. در چشم انداز پیش رویم بچه هایی را دیدم که در حاشیه ساحل آرام و تمیز اقیانوس آرام میخندیدند و بازی میکردند. در همان زمان، در فاصلهای دور در افق، موجهای تیرهای را دیدم که گواه جریانهای دریایی خطرناک بودند. باید این خدای شگفتانگیز را دوست داشت که آب را به گونهای منحصربه فرد خلق کرد که ما میتوانیم در آن بازی کنیم، اما در همان زمان، ُ این پتانسیل را دارد که ما را بکشد.
آب، قدرت دارد همزمان ما را هم تازه سازد و هم در خود غرق نماید.
آب میتواند به آرامی ما را به سطح خود بالا برده و شناور سازد، یا به ژرفای خود کشیده و غرقمان کند.
شما نمیتوانید مدتی طولانی بدون آب زندگی کنید، اما در عین حال هم نمیتوانید مدتی طولانی در آن زنده بمانید.
آب قدرت دارد تا بشوید، مزارع ما را آبیاری کند، یا با یک موج سونامی شهرهای ما را ناپدید سازد.
آتش
سپس نوبت به عنصر آتش میرسد.
آتش ما را دعوت میکند تا به نزدیکش رفته و گرم شویم، اما اگر بیش از حد نزدیک شویم، می ِ سوزیم.
آتش کنترل شده، برای پالایش به کار می ِ رود، اما آتش کنترل نشده و عنان گسیخته، همه چیز را میبلعد.
آتش میتواند راه ما را در امنیت روشن سازد،
اما در عین حال میتواند با گذر خود، تنها خاکستر و ویرانی بر جای بگذارد.
آتش، همزمان هم دوست و هم دشمن انسان است؛ نیرویی از طبیعت است که باید مهار شود، اما هرگز نمیتوان آن را به بازی گرفت.
توانایی ایجاد و داشتن آتش، یکی از استعدادهایی است که انسان را از قلمرو حیوانات جدا ساخت.
ما انسانها در طول هزاره های مختلف، یاد گرفتیم که حرارت شعله های آتش را تشدید نماییم تا بتوانیم اشیاء را به تغییر شکل واداریم.
اجسام جامد تحت فشار حرارت، به مایع تبدیل میشوند. و ما آموختیم که حرارت کوره های ذوب فلزات را تا به 3272 درجه فارنهایت افزایش دهیم تا بتوانیم آهن را با فلزات دیگر ترکیب کرده و آلیاژهای جدیدی همچون فولاد بسازیم که محکمتر و مقاومتر بودند.
این امتزاج مواد گوناگون، فلزاتی را به وجود میآورد که بهترین خواص و ویژگیهای هر یک از آن مواد را در خود دارد.
به محض آن که این مواد با هم ترکیب میشوند، دیگر تفکیک ناپذیر خواهند بود.
وقتی آنها سرد میشوند، دوباره حالت سخت و جامد خود را به دست میآورند، اما در همین فرآیند سرد شدن، میتوان آنها را شکل داد.
آنها از سفید درخشان به تدریج به نارنجی و در آخر به خاکستری مات تغییر رنگ میدهند.
ما این تغییر شکل را در دمیدن درون شیشه مذاب و ساخت کریستال نیز مشاهده میکنیم.
این ظروف زیبا و باشکوه که قابلیت نگه داشتن آب را دارند، از ذوب کردن ذرات ریز و ناپیوسته ماسه ها به وجود میآیند.
**آب و آتش، عناصری ملموس و آشنا هستند که در مسیر روحانی ما، اشکال مختلفی به خود میگیرند.**
"مترس، زیرا من تو را فدیه داده ام، و تو را به نام خوانده ِ ام،
پس از آن من هستی. چون از آبها بگذری، با تو خواهم بود، و چون از نهرها
عبور کنی تو را فرو نخواهند گرفت. چون از میان آتش روی، نخواهی سوخت،
و شعله اش تو را نخواهد سوزانید."
اشعیا 43؛1ــــ2
دقت کنید که در این آیات، پیش از معرفی "آب" و "آتش"، به "ترس" اشاره میشود.
ما هیچ دلیلی برای ترسیدن نداریم، زیرا نه تنها پدرمان ما را بازخرید نموده است، بلکه هر یک از ما به صورت فردی، نام خداوندمان را بر خود گرفته و فرزندخوانده او شده ایم. توجه به نوع جمله ای که اشعیا برای بیان منظور خود در این آیات برمیگزیند، بسیار حائز اهمیت است.
این ِ گذر کردن ِ پویا از میان ِ آب و آتش، با عبارت "اگر" شروع نشده است، بلکه ِ مشخصا از عبارت "چون" استفاده کرده است
بعضی مواقع فکر می ِ کنم که در واقع در این آیات، استفاده از عبارت "چون" به ما اطمینان خاطر بیشتری میبخشد.
اگر این وعده به این شکل آمده بود که: "اگر از آبها بگذری" یا "اگر از نهرها عبور کنی" و یا "اگر از میان آتش روی"، من میتوانستم برای اجتناب از خطر، حواسم را جمع کنم
خودم را در معرض خطر قرار ندهم.
طبیعت بشر، ید طولایی در اجتناب از گذرگاه هایی دارد که با "اما و اگر" همراه است.
همانطور که اشعیا در اینجا نوشته، ما میدانیم در زمانهایی که پیش روی خود داریم، با آب و آتش به عنوان دوره هایی از زندگیمان به شکلی اجتناب ناپذیر روبه رو خواهیم شد و این دوره ها، ضرورتا نتیجه اشتباهات ما نمیباشند
باید بگویم که آب و رودخانه، و آتش و شعله هایش نه تنها یک بار در مسیر زندگیتان پدیدار میشوند، بلکه شما آنها را بارها و بارها و به اشکال گوناگون، تجربه خواهید کرد.
اما خبر خوش این است که شما فقط قرار است از میان آنها "بگذرید" ِ
. شما نباید در مسیر عبور، به دام غرغر و شکایت بیفتید، زیرا نه آب و نه آتش، هرگز جایی برای ماندن و اردو زدن در زندگیتان ندارند.
آنها تنها فرآیندی برای موفقیت میباشند.
**در سرتاسر کتاب مقدس میبینیم که خدا از آب به عنوان نمادی برای"عبور" و "تحول" استفاده میکند**
فرزندان اسراییل، سالهای اسارتشان را در مصر، پشت سر خود در عمق دریای سرخ جای گذاشتند، و سالهای سرگردانی در بیابان را پیش از ورود به سرزمین وعده درون رود اردن رها کردند.
آتش نیز بیانگر و بازنمود ِ بستن یک عهد است.
خدا زمانی که نخستین عهد خود را با ابراهیم مقرر فرمود، آتشی برپا ساخت.
خوشبختانه شما از قبل از میان اندکی آب و آتش عبور کرده اید.
شاید این عبور زمانی اتفاق افتاده که واقف نبودید آن آب در زندگی تان وجود دارد. ِ
هر یک از ما از میان آبهایی آرام و ملایم عبور کرده ایم و به هنگام عبور از آنها، در حالی که حتا از نظر جسمانی آگاه نبودیم، گناهانمان شسته شد.
لحظاتی وجود داشته که ما در آب غوطه ور شده و زندگی کهنه مان را در آن دفن کرده ایم و تازه شده از درون آن برخاسته ایم، مانند همان اتفاقی که ِ در آیین غسل تعمید میافتد.
همچنین رودخانه هایی خشمگین و پرتلاطم در مسیر زندگیمان پدیدار شده اند که ما مجبور بوده ایم با وجود آن که ما را به وحشت انداخته و به غرق شدن تهدیدمان کرده اند، از میان آنها بگذریم؛ درست همانند زمانهایی که از میان دوره های سخت زندگی عبور میکنیم.
زندگی در آب آغاز میشود و آب، ماده اصلی حیات است
خدای پدر فرآیند خلقت را زمانی شروع کرد که روح او، سطح آبها را فرو گرفت.
به همین ترتیب زندگی ما نیز درون دریایی که ر ِحم مادر نامیده میشود،آغاز می ِ گردد.
آب، حلالی فراگیر است که نهایت مقصودش، شستن و پاک کردن هر چیزی است. اما نقش آب برای ما، بیشتر از یک پاک کننده است.
حمل آنچه که در خشکی بسیار سنگین است، در آب بسیار ساده تر میشود.
آب اجازه میدهد که کشتیها، در طول رودخانه ها و سرتاسر اقیانوسها این بارها را به سرزمینهای دوردست جابه جا کنند.
ما در اینجا از آب و آتش صحبت کردیم، زیرا آنها بخش بسیار مهمی از فرآیند شکل گیری جوهر و خمیره زندگی ما هستند
با سپاس از** لیزا بیور ** کنیز خداوند
آب، ترکیبی از تناقضات است
از پنجره اتاق هتلم، نگاهی به بیرون انداختم. در چشم انداز پیش رویم بچه هایی را دیدم که در حاشیه ساحل آرام و تمیز اقیانوس آرام میخندیدند و بازی میکردند. در همان زمان، در فاصلهای دور در افق، موجهای تیرهای را دیدم که گواه جریانهای دریایی خطرناک بودند. باید این خدای شگفتانگیز را دوست داشت که آب را به گونهای منحصربه فرد خلق کرد که ما میتوانیم در آن بازی کنیم، اما در همان زمان، ُ این پتانسیل را دارد که ما را بکشد.
آب، قدرت دارد همزمان ما را هم تازه سازد و هم در خود غرق نماید.
آب میتواند به آرامی ما را به سطح خود بالا برده و شناور سازد، یا به ژرفای خود کشیده و غرقمان کند.
شما نمیتوانید مدتی طولانی بدون آب زندگی کنید، اما در عین حال هم نمیتوانید مدتی طولانی در آن زنده بمانید.
آب قدرت دارد تا بشوید، مزارع ما را آبیاری کند، یا با یک موج سونامی شهرهای ما را ناپدید سازد.
آتش
سپس نوبت به عنصر آتش میرسد.
آتش ما را دعوت میکند تا به نزدیکش رفته و گرم شویم، اما اگر بیش از حد نزدیک شویم، می ِ سوزیم.
آتش کنترل شده، برای پالایش به کار می ِ رود، اما آتش کنترل نشده و عنان گسیخته، همه چیز را میبلعد.
آتش میتواند راه ما را در امنیت روشن سازد،
اما در عین حال میتواند با گذر خود، تنها خاکستر و ویرانی بر جای بگذارد.
آتش، همزمان هم دوست و هم دشمن انسان است؛ نیرویی از طبیعت است که باید مهار شود، اما هرگز نمیتوان آن را به بازی گرفت.
توانایی ایجاد و داشتن آتش، یکی از استعدادهایی است که انسان را از قلمرو حیوانات جدا ساخت.
ما انسانها در طول هزاره های مختلف، یاد گرفتیم که حرارت شعله های آتش را تشدید نماییم تا بتوانیم اشیاء را به تغییر شکل واداریم.
اجسام جامد تحت فشار حرارت، به مایع تبدیل میشوند. و ما آموختیم که حرارت کوره های ذوب فلزات را تا به 3272 درجه فارنهایت افزایش دهیم تا بتوانیم آهن را با فلزات دیگر ترکیب کرده و آلیاژهای جدیدی همچون فولاد بسازیم که محکمتر و مقاومتر بودند.
این امتزاج مواد گوناگون، فلزاتی را به وجود میآورد که بهترین خواص و ویژگیهای هر یک از آن مواد را در خود دارد.
به محض آن که این مواد با هم ترکیب میشوند، دیگر تفکیک ناپذیر خواهند بود.
وقتی آنها سرد میشوند، دوباره حالت سخت و جامد خود را به دست میآورند، اما در همین فرآیند سرد شدن، میتوان آنها را شکل داد.
آنها از سفید درخشان به تدریج به نارنجی و در آخر به خاکستری مات تغییر رنگ میدهند.
ما این تغییر شکل را در دمیدن درون شیشه مذاب و ساخت کریستال نیز مشاهده میکنیم.
این ظروف زیبا و باشکوه که قابلیت نگه داشتن آب را دارند، از ذوب کردن ذرات ریز و ناپیوسته ماسه ها به وجود میآیند.
**آب و آتش، عناصری ملموس و آشنا هستند که در مسیر روحانی ما، اشکال مختلفی به خود میگیرند.**
"مترس، زیرا من تو را فدیه داده ام، و تو را به نام خوانده ِ ام،
پس از آن من هستی. چون از آبها بگذری، با تو خواهم بود، و چون از نهرها
عبور کنی تو را فرو نخواهند گرفت. چون از میان آتش روی، نخواهی سوخت،
و شعله اش تو را نخواهد سوزانید."
اشعیا 43؛1ــــ2
دقت کنید که در این آیات، پیش از معرفی "آب" و "آتش"، به "ترس" اشاره میشود.
ما هیچ دلیلی برای ترسیدن نداریم، زیرا نه تنها پدرمان ما را بازخرید نموده است، بلکه هر یک از ما به صورت فردی، نام خداوندمان را بر خود گرفته و فرزندخوانده او شده ایم. توجه به نوع جمله ای که اشعیا برای بیان منظور خود در این آیات برمیگزیند، بسیار حائز اهمیت است.
این ِ گذر کردن ِ پویا از میان ِ آب و آتش، با عبارت "اگر" شروع نشده است، بلکه ِ مشخصا از عبارت "چون" استفاده کرده است
بعضی مواقع فکر می ِ کنم که در واقع در این آیات، استفاده از عبارت "چون" به ما اطمینان خاطر بیشتری میبخشد.
اگر این وعده به این شکل آمده بود که: "اگر از آبها بگذری" یا "اگر از نهرها عبور کنی" و یا "اگر از میان آتش روی"، من میتوانستم برای اجتناب از خطر، حواسم را جمع کنم
خودم را در معرض خطر قرار ندهم.
طبیعت بشر، ید طولایی در اجتناب از گذرگاه هایی دارد که با "اما و اگر" همراه است.
همانطور که اشعیا در اینجا نوشته، ما میدانیم در زمانهایی که پیش روی خود داریم، با آب و آتش به عنوان دوره هایی از زندگیمان به شکلی اجتناب ناپذیر روبه رو خواهیم شد و این دوره ها، ضرورتا نتیجه اشتباهات ما نمیباشند
باید بگویم که آب و رودخانه، و آتش و شعله هایش نه تنها یک بار در مسیر زندگیتان پدیدار میشوند، بلکه شما آنها را بارها و بارها و به اشکال گوناگون، تجربه خواهید کرد.
اما خبر خوش این است که شما فقط قرار است از میان آنها "بگذرید" ِ
. شما نباید در مسیر عبور، به دام غرغر و شکایت بیفتید، زیرا نه آب و نه آتش، هرگز جایی برای ماندن و اردو زدن در زندگیتان ندارند.
آنها تنها فرآیندی برای موفقیت میباشند.
**در سرتاسر کتاب مقدس میبینیم که خدا از آب به عنوان نمادی برای"عبور" و "تحول" استفاده میکند**
فرزندان اسراییل، سالهای اسارتشان را در مصر، پشت سر خود در عمق دریای سرخ جای گذاشتند، و سالهای سرگردانی در بیابان را پیش از ورود به سرزمین وعده درون رود اردن رها کردند.
آتش نیز بیانگر و بازنمود ِ بستن یک عهد است.
خدا زمانی که نخستین عهد خود را با ابراهیم مقرر فرمود، آتشی برپا ساخت.
خوشبختانه شما از قبل از میان اندکی آب و آتش عبور کرده اید.
شاید این عبور زمانی اتفاق افتاده که واقف نبودید آن آب در زندگی تان وجود دارد. ِ
هر یک از ما از میان آبهایی آرام و ملایم عبور کرده ایم و به هنگام عبور از آنها، در حالی که حتا از نظر جسمانی آگاه نبودیم، گناهانمان شسته شد.
لحظاتی وجود داشته که ما در آب غوطه ور شده و زندگی کهنه مان را در آن دفن کرده ایم و تازه شده از درون آن برخاسته ایم، مانند همان اتفاقی که ِ در آیین غسل تعمید میافتد.
همچنین رودخانه هایی خشمگین و پرتلاطم در مسیر زندگیمان پدیدار شده اند که ما مجبور بوده ایم با وجود آن که ما را به وحشت انداخته و به غرق شدن تهدیدمان کرده اند، از میان آنها بگذریم؛ درست همانند زمانهایی که از میان دوره های سخت زندگی عبور میکنیم.
زندگی در آب آغاز میشود و آب، ماده اصلی حیات است
خدای پدر فرآیند خلقت را زمانی شروع کرد که روح او، سطح آبها را فرو گرفت.
به همین ترتیب زندگی ما نیز درون دریایی که ر ِحم مادر نامیده میشود،آغاز می ِ گردد.
آب، حلالی فراگیر است که نهایت مقصودش، شستن و پاک کردن هر چیزی است. اما نقش آب برای ما، بیشتر از یک پاک کننده است.
حمل آنچه که در خشکی بسیار سنگین است، در آب بسیار ساده تر میشود.
آب اجازه میدهد که کشتیها، در طول رودخانه ها و سرتاسر اقیانوسها این بارها را به سرزمینهای دوردست جابه جا کنند.
ما در اینجا از آب و آتش صحبت کردیم، زیرا آنها بخش بسیار مهمی از فرآیند شکل گیری جوهر و خمیره زندگی ما هستند
با سپاس از** لیزا بیور ** کنیز خداوند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر