Translate

۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

آرش صادقی

شنبه آخرین مهلت بیست روز اعتراض نسبت به حکمم بود.به شعبه پانزده رجوع میکنم.خیلی شلوغه.ده نفری نشستن و دارن از چندتا پرونده نت برمیدارن.از یکیشون سئوال میکنم وکیل کی هستید؟چرا اینقدر امروز اینجا شلوغه؟جواب میده:منو نه نفر دیگه وکیل انتخابیه آقای بابک زنجانی هستیم
ده دقیقه ای طول میکشه تا مسئول دفتر آقای صلواتی تشریف بیارن.پشت ابلاغیه حکم اعتراضمو مینویسم و برگرو تحویل میدم.برگه خروجمو امضا میکنه و بر میگردم.تو راه برگشت با خودم فکر میکنم.
ای کاش یک دهم آقای زنجانی دستگاه قضا و شخص آقای صلواتی برای امثال من هم به عنوان یک متهم حقو حقوقی قائل بودند.ای کاش من هم مثل آقای زنجانی از حق برخورداری وکیل انتخابی بهره مند بودم.حقی که تا به این لحظه از من سلب شده.ای کاش از حق داشتن یک دادگاه عادلانه با حضور متهم برخوردار بودیم.حقی که از همسرم در حالی که بیمار و آماده جراحی بود سلب شد و به صورت غیابی محاکمه شد.نمیدونم از این همه بی عدالتی باید به کجا شکایت ببریم.




آرش صادقی// arash sadeghi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر