Translate

۱۳۹۴ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

سی . اس . لوییس ( آیا سرچشمه حیات را می شناسید ؟ )

cover

مجادلات من علیه خدا این بود که دنیا، دنیایی است بی رحم و بیدادگر، 
اما چگونه ایده ای از عدالت و بیدادگری!
مجادله من علیه خدا این بود که جهان شقی و بی رحم است، 
اما چگونه ایده عادل و بی رحم در من به وجود آمده بود؟
آدمی نمی تواند خطی را کج و معوج بخواند 
مگر اینکه بداند خط مستقیم چیست. 
البته نمی توانستم ایده عدالت رامبتنی بر این استدلال که چیزی جز عقیده شخصی خودم نیست رها کنم، اما اگر چنین کاری می کردم، مجادله من هم علیه خدا منتفی می شد، 
زیرا مجادله من مبتنی بر این بود که دنیا واقعا ظالم است، نه اینکه دنیا فقط بر وفق مراد من
نیست و انتظارات خصوصی مرا برآورده نمی سازد. 
به این طریق در عین اینکه سعی داشتم ثابت کنم که خدا وجود ندارد یا به عبارت دیگر حقیقت واقعی بی معنی است، دریافتم که مجبورم قبول کنم که یک قسمت از حقیقت موجود
یعنی ایده من از عدالت، پر از معنی است. 
در نتیجه کفر و خدانشناسی خیلی ساده می شود. اگر جهان بی معنی است
ما هرگز نباید به بی معنی بودن آن پی می بردیم. چنانکه اگر در دنیا نور وجود نداشت و در نتیجه قدرت بینایی نبود
ما هرگز به وجود تاریکی پی نمی بردیم. تاریکی بی معنی بود.

این کتاب پُر از آموزش روحانی است پیشنهاد می کنم مطالعه کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر