Translate

۱۳۹۴ شهریور ۱, یکشنبه

مجریان جوان رادیو و تلویزیون دولتی ایران دو سال ممنوع‌التصویر و خانه‌نشین شدند

مبینا نصیری، از مجریان جوان رادیو و تلویزیون دولتی ایران می‌گوید به دلیل یک مکالمه‌ی کوتاه با هم‌کار مرد خود در هنگام پخش یک برنامه‌ی زنده، دو سال ممنوع‌التصویر و خانه‌نشین شد.
خانم نصیری، در مهرماه ۱۳۹۲ در هنگام اجرای برنامه‌ی “امروز هنوز تموم نشده” متنی را به عنوان پیام دریافتی از بینندگان خواند که در آخر آن نوشته شده بود “ممنون جیگر”. این مجری ابتدا از خواندن کلمه‌ی “جیگر” خودداری کرد و به جای آن گفت: «ممنون جای خالی». اما بعد از کنجکاوی همکار مرد خود درباره‌ی “جای خالی” از او پرسید: «شما جیگر دوست داری؟»
وی حالا در متنی که در صفحه‌ی اینستگرامش منتشر کرده، توضیح داده که همین مکالمه‌ی کوتاه که در آن زمان بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد، باعث اخراج نویسنده‌ی برنامه و خانه‌نشینی دو ساله‌ی او شد.

متن کامل نوشته‌ی مبینا نصیری را می‌توانید در ادامه بخوانید.
دو سال پیش حوالی مهر در دومین روز از حضورم در برنامه امروز هنوز تموم نشده حاضر شدم.. نویسنده مطلبی به من داد برای خوندن که اتفاقا پیامک بیننده‌های برنامه هم نبود و حاصل تراوشات ذهنی نویسنده برنامه بود.. در پایان یک جمله کلمه‌ای نوشته شده بود و قرار بود که من با اون کلمه شوخی کنم و البته اشاره‌ای هم به شخصیت عروسکی کلاه‌قرمزی داشت… همکار بنده اما بدون اطلاع از سناریو و در حالیکه اصلا حق دخالت در ایتم من رو نداشت چیزهایی گفت و من برای اینکه بهشون بگم دست بردار و بذار کارم رو انجام بدم ناچار شدم غیر مستقیم اشاره کنم بلکه ایشون از دخالت در کار من منصرف بشه….
کامران نجف‌زاده و خبر بیست و سی اما علیرغم انتظاری که می‌رفت غیرحرفه‌ای عمل کردند و بدون اطمینان از واقعیت ماجرا به انچه روی انتن دیده بودند بسنده کردند و با سال‌ها آبروی کاری من بازی کردند و موجبات توهین‌های سرشاری رو به من فراهم کردند که برخی اش رو در کامنتهای همین صفحه می‌بینید… فردای اون روز مدیر شبکه نویسنده رو اخراج کرد و من دو سال تمام خونه‌نشین شدم… البته هستند کسانی که حرف‌هایی بسیار تند‌تر و اشتباهاتی بسیار زشت‌تر انجام دادند اما از اونجایی که من نه پدرم فلانیه و نه عموم بهمانی‌‌، رها شدم و اون‌ها اما در کمال ارامش به کارشون ادامه می‌دن…
من مبینا نصیری هستم.. مجری که تنها و بدون کمک احدی دونه دونه پله‌های گویندگی و اجرا رو بالا اومدم و از اجرای ایتم بسیار کوچیکی در رادیو “صدای آشنا” کارم رو شروع کردم.. بار‌ها برای رادیو تست فرستادم اما حتی صدام شنیده نشد.. با زحمت و استخون خورد کردن تازه داشتم پا می‌گرفتم که به لطف دوستان سال‌ها به عقب پرت شدم…
من مبینا نصیری هستم… دختری که نه به کسی باج داد و نه التماس کرد… پشت صحنه‌ای ندارم و ایمان دارم خداوند بهترین روزی‌دهنده‌هاست… من هر شب انتن زنده تلویزیونی ندارم.. من خانواده گردن کلفتی ندارم که اگر هر اتفاقی برام افتاد مثل خیلی‌ها ظرف یک هفته یک برنامه بهتر بهم بدن…. من دختر جانبازی هستم که نه دنبال بالا بردن درصد جانبازیش بود نه حتی دنبال نشونه و مدرکی ازش… من اینجا هستم در کنار شما و زیر سایه خداوند
برای اونهایی که می‌خواستند بدونن چه اتفاقی افتاد در اون برنامه… یا حق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر