Translate

۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

اولین درسی که پرندگان به ما می آموزند ایمان است

جان استات
 یکی از تأثیرگذارترین خادمان دنیای مسیحی است که در زمان حیات خود بیش از ۵۰ کتاب به رشته تحریر درآورد که خوشبختانه چند کتابش نیز به زبان فارسی ترجمه شده است. در این بخش مربوط به شگفتی‌های خلقت به‌سراغ کتابی از این معلم بزرگ رفتیم که در مورد جهان پرندگان به نگارش در آورده است.
استات علاقه خاصی به پرندگان داشت و در زمان حیات خود اوقات زیادی را به مطالعه در مورد انواع پرندگان و زندگی آنها صرف می‌کرد. او همچنین آلبومی زیبا از خود به جا گذاشته که حاوی تصاویری است که خود با دوربین شخصی‌اش از پرندگان تهیه نموده است. او تجربیات و دانش خود از دنیای پرندگان را با مفاهیم مسیحی تلفیق نموده و کتابی نوشته با عنوانِ  
«پرندگان، معلمینِ ما».
فکر کردم که جالب است قسمت‌هایی از این کتاب ارزشمند را  در بخش مربوط به شگفتی‌های خلقت را در اختیار شما عزیزان قرار دهم



ایمان

اولین درسی که پرندگان به ما می آموزند ایمان است،
اینکه در همه چیز به خدا توکل کنیم و اعتماد داشته باشیم که او هر آنچه را که بدان نیاز داریم برای‌مان مهیا می‌سازد. عیسای مسیح فرمود که نباید برای زنده ماندن‌مان نگران خوراک و نوشیدنی باشیم. «پرندگان آسمان را بنگرید که نه می‌کارند و نه می‌دروند و نه در انبار ذخیره می‌کنند و پدر آسمانی شما به آنها روزی می‌دهد. آیا شما بس باارزش‌تر از آنها نیستید؟ ....ای سست ایمانان...» (متی ۶:‏۲۶و ۳۰).

شاید این افسانه مصاحبه بین یک پرنده به نام سینه‌سرخ و گنجشک را شنیده باشید:‏
سینه‌سرخ به گنجشک گفت:‏ چرا انسان‌ها اینقدر نگرانند و در تعجیل؟
گنجشک در پاسخ گفت:‏ ای دوست به گمانم اینان مانند من و تو پدری آسمانی ندارند که از آنها نگهداری کند!

این مصاحبه اگر چه برداشت جالب و دلپذیری از تعلیم عیسای مسیح ارائه می‌دهد ولی بیان دقیقی از آن نیست، چرا که مسیح نگفت که پرندگان پدر آسمانی دارند، بلکه گفت که اگر خالق از مخلوقاتش چنین مراقبت می‌کند، چقدر بیشتر پدر آسمانی ما مواظب فرزندانش خواهد بود. ما نباید از این تعلیم عیسای مسیح دربارۀ پرندگان برداشت اشتباه کنیم. در کل سه سوءتفاهم در این رابطه وجود دارد:‏




اول اینکه عیسی دوراندیشی و برنامه‌ریزی را نهی نمی‌کند. ترجمه رایج کینگ جیمز که می‌گوید
 از بهر فردای خود اندیشه مکن بسیار غلط‌انداز است.
 عیسی در واقع گفت که نگران نباش و یا اینکه افکارت مضطرب نباشد، چرا که ما باید راجع به فردا فکر کنیم. خود کتاب‌مقدس به ما می‌گوید که این کار را بکنیم.
دلیل اینکه ما باید از رفتار مورچه‌ها تقلید کنیم این است که آنها در تابستان غذای خود را ذخیره می‌کنند (امثال۶:‏۶-‏‏‏‏۸).
در حقیقت بعضی از پرندگان نیز همین کار را انجام می‌دهند.
نوعی از دارکوب‌ها در کالیفرنیا در ذخیره کردن مازو (میوه تیره درختان بلوط) مهارت دارند و پرنده شرایک (Shrikes) آذوقه‌اش را با جمع کردن حشرات روی خارها انبار می‌کند.
تعلیم پولس به تیموتائوس با این مسئله ارتباط نزدیکی دارد:‏ «اگر کسی در پی تأمین معاش خویشان و بخصوص خانوادۀ خود نباشد، منکر ایمان است و پست‌تر از بی‌ایمان» (اول تیموتائوس ۵:‏۸).
این آموزه حکمی است مطابق کتاب‌مقدس برای گرفتن بیمه عمر و یا برای پس انداز کردن برای آینده. ایمان به خدا متناقض با تدارک دیدنِ معقولانه برای آینده نیست.

دوم اینکه منظور عیسی این نبود که فرزندان خدا از هر خطری مصون هستند. گفتۀ او عین حقیقت است که حتی یک گنجشک نیز بدون خواست پدرِ ما به زمین نمی‌افتد (متی ۱۰:‏۲۹).
ولی همانطور که عیسی به‌خوبی آگاه بود گنجشکان به زمین می‌افتند. برای مثال وقتی که جوجه‌ای از لانه‌اش بیرون می‌افتد و زمانی که هواپیماها سقوط می‌کنند. آنچه عیسی گفت این نبود که قانون جاذبه برای مدت کوتاهی به نفع ما متوقف می‌شود بلکه بدان معنی است که هیچ چیزی نمی‌تواند بدون آگاهی و اجازه پدر آسمانی‌مان به ما آسیب برساند.

سوم اینکه منظور عیسی این هم نبود که فرزندان خدا می‌توانند منفعل بوده و هیچ کاری نکنند و همه چیز را به خدا بسپارند تا آنها را انجام دهد. حتی بخشش و حیات جاویدان نیز که بدون تلاش ما به‌صورت کاملاً رایگان به ما بخشیده می‌شوند، بایستی توسط ما با روحیه‌ای قدرشناسانه دریافت شوند. پر واضح است که در هر عرصۀ دیگری از زندگی نیز همانطور که پرندگان به ما می‌آموزند، ما نیز بایستی با خدا همکاری کنیم.



خدا چطور به پرندگان غذا می‌دهد؟

 پاسخ این است که او اصلاً این کار را انجام نمی‌دهد و یا حداقل به‌طور مستقیم این کار را نمی‌کند. ما نباید تصور کنیم که خدا همانطور که ما به حیوانات اهلی‌مان غذا می‌دهیم، پرندگان را تغذیه می‌کند. مثلاً با گذاشتن غذا در یک ظرف و یا در دستش. نه، عیسی با ذکاوت و دقت طبیعت را مشاهده می‌کرد. او می‌دانست که پرندگان خودشان خود را تغذیه می‌کنند. برخی از آنها حشره می‌خورند، برخی دیگر میوه، دانه و یا بذر می‌خورند.
بعضی از پرندگان گوشت می‌خورند، بعضی دیگر ماهی و برخی لاشخور می‌خورند در حالی که بعضی از آنها از شکار تغذیه می‌کنند. برخی از آنها شهد گل‌ها را می‌نوشند، برخی کرم‌ها و یا حتی حلزون‌هایی را که برای‌شان خوش طمع است پیدا می‌کنند. 
پس منظور عیسی چه بود؟

منظور او این بود که خدا به پرندگان به صورت غیر مستقیم خوراک می‌دهد. او وسیله پیدا کردن غذا و تغذیه کردن را برای آنها فراهم می‌کند تا خودشان را تغذیه کنند. ولی آنها باید خود به دنبال غذا بروند.

همانطور که سراینده مزمور به خدا می‌گوید:‏ «چشم امید اینان جملگی بر توست، تا خوراک ایشان را در وقتش برسانی. 
چون این را به آنها می‌بخشی، آن را گرد می‌آورند...» (مزمور۱۰۴:‏۲۷ و ۲۸).

در یک متن مشابه در انجیل لوقا عیسی به‌طور کلی راجع به پرندگان صحبت نمی‌کند، بلکه به‌طور خاص می‌گوید «کلاغ‌ها را بنگرید» (لوقا ۱۲:‏۲۴). کلاغ در متون عهدعتیق نقش والایی دارد.
کلاغ اولین جانوری بود که از کشتی نوح به بیرون فرستاده شد (پیدایش ۸:‏۶ و ۷).
همچنین خدا از کلاغ‌ها برای غذا دادن به ایلیا استفاده کرد (اول پادشاهان ۱۷:‏۱-‏‏‏-‏‏۶).
علاوه بر این در دو جا به‌طور خاص گفته شده که خدا برای کلاغ‌ها خوراک مهیا می‌کند (ایوب ۳۸:‏۴۱ و امثال ۱۴۷:‏۹) -‏‏‏‏‏‏‏
که در واقع او این کار را با در دسترس گذاشتن غذا برای ایشان انجام می‌دهد، چرا که خوراک کلاغ‌ها بسیار متنوع است. ولی کلاغ‌ها بایستی خودشان این غذا را بدست آورند.

پس ایمان به خدا با همکاری با خدا ناسازگار نیست. ما قبول داریم که غذای‌مان در نهایت از جانب خدا مهیا می‌شود و به‌درستی از او به‌خاطر نان روزانه‌مان قدردانی و سپاس‌گزاری می‌کنیم.
 ولی ما کماکان به کشاورزان، ماهیگیران، عمده‌فروشان و خرده‌فروشان وابسته هستیم. به همین صورت وقتی بیمار می‌شویم دعا می‌کنیم، ولی به پزشک نیز مراجعه می‌کنیم و از او کمک می‌خواهیم و هر درمانی را که برای‌مان تجویز کند قبول می‌کنیم.

هادسون تایلور، میسیونر بزرگی که در اواسط قرن نوزدهم در سرزمین چین خدمت می‌کرد، مرد شناخته شده دعا نیز بود. او این حقیقت را در سفر نخستین خود به چین در سال ۱۸۵۳ آموخت.
او به مادر خود قول داده بود که در هر طوفانی کمربند نجات غریق بپوشد. ولی وقتی که کشتی او اسیر طوفان شدیدی در دریای ایرلند شد و کاپیتان این کشتی به مسافران گفت که کمربندهای نجات غریق خود را بپوشند، هادسون تایلور در ابتدا فکر کرد که انجام این کار نتیجه کم ایمانی است. آیا او نمی‌توانست به خدا اعتماد کند؟
ولی وقتی که به این مسأله بیشتر فکر کرد متوجه شد که داشتن ایمان در تضاد با استفاده از ابزار پیرامون‌مان نیست. او بعدها نوشت که «استفاده از ابزار نباید از ایمان ما به خدا بکاهد و ایمان ما به خدا نباید مانع از استفاده از ابزاری شود که خدا برای انجام اراده خود در اختیار ما گذاشته است.»
پس این اولین درسی است که پرندگان به ما می‌آموزند:‏

 ایمان و عمل با هم کار می‌کنند. البته نه در نجات که تنها از طریق ایمان به دست می‌آید، بلکه در هر چیز دیگری باید هم به خدا اعتماد کنیم و هم قدم مناسب را برداریم.

امیدوارم شما هم درس روحانی خوبی از این مطالب آموخته باشید 

کتاب «پرندگان، معلمینِ ما»   نوشته جان استات    ترجمه: عطیه فرد






۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

خانم هدایت این روزها در انتظار آزادی از زندان بود

با ابلاغ حکم دو سال زندان دیگر به بهاره هدایت، این فعال دانشجویی هم‌چنان در زندان خواهد ماند. خانم هدایت از سال ۱۳۸۸ به خاطر فعالیت‌های دانشجویی در زندان به‌سر می‌برد و این روزها در انتظار آزادی بود.



بهاره هدایت، فعال دانشجویی زندانی در نامه‌ای به همسرش، از ابلاغ دو سال زندان دیگر به وی خبر داده است. این حکم به بازداشت خانم هدایت در سال ۱۳۸۵ و محکومیت وی به دو سال زندان تعلیقی مربوط است. او در این سال در تجمعی به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، در میدان هفت تیر تهران بازداشت و به دو سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.
بهاره هدایت در نامه‌ای که به همسرش امین احمدیان نوشته، خبرداده که به دایره اجرای احکام زندان اوین احضار شده و اجرای حکم دو سال حبس تعلیقی مربوط به سال ۸۵ به او ابلاغ شده است.
خانم هدایت این روزها در انتظار آزادی از زندان بود زیرا با اعمال ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی، دست‌کم دو سال از حکم ۷ سال و نیم زندان او کاسته می‌شد.
در ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی مقرر شده است که در صورت تعدد جرائم، تنها مجازات اشد اجرا می‌شود و بقیه مجازات‌ها اجرا نمی‌شوند. در قانون قبلی، اگر فردی با چند اتهام و محکومیت روبرو بود، می‌بایست حکم زندان ناشی از همه مجازات‌ها را تحمل می‌کرد.
بهاره به همسرش نوشته است: «بعد ازظهر بود. خواب بودم. خواب؛ انگار بدنت رو بذاری یه گوشه و بگی: "همین جا باش الان برمیگردم" و خودت بری تو کوچه‌های خیال پرسه بزنی؛ تو خیال سادهٔ زندگی… "بهار پاشو، باید بری اجرای احکام" تا بدنم لباس بپوشه و خودشو برسونه پایین پله‌ها، منم نفس زنون بهش می‌رسم و دوتایی می‌ریم دفتر… تو اجرای احکام زندان یه نامهٔ دستنویس بهمون نشون می‌دن که می‌گه حکم آزادی اومده؛ چهار روز پیش. و همین امروز حکم اجرای دو سال تعلیقی به زندان ابلاغ شده… من نشسته‌ام و برگه رو نگاه می‌کنم. بدنم وایستاده با مرد پشت میز حرف می‌زنه: حکم آزادی من شنبه اومده و اجرا نکردن؟! پس این ۴ روز من رو با چه حکمی نگه داشته‌اند؟»
وبسایت "کلمه" نوشته است، درخواست اجرای حکم تعلیقی بهاره هدایت توسط شخص دادستان، جعفری دولت‌آبادی، به قاضی مقیسه داده شده است. دستوری که پس از آنکه دادستانی ناچار شد ماده ۱۳۴ را اجرا کند صادر شد تا از آزادی بهاره هدایت با ظاهری قانونی ممانعت شود.
امین احمدیان، همسر بهاره هفته‌ی پیش به "کلمه" گفته بود کارشکنی‌هایی در روند اعمال ماده ۱۳۴ در پرونده همسرش صورت گرفته و حکم دو سال تعلیق بهاره را که متعلق به سال ۸۵ است، به جریان انداخته‌اند تا از آزادی او ممانعت به عمل آورند.
بهاره هدایت آخرین بار در دی‌ماه ۱۳۸۸ و در جریان اعتراض‌های رای‌دهندگان ایرانی به نتایج اعلام‌شده انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و بعد از چند ماه انفرادی و تنها ۶ جلسه بازجویی، به ۷ سال و نیم محکوم شد. او هنگام بازداشت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بود.

بهاره هدایت، فعال دانشجویی و زنان که از سال ۱۳۸۸ در زندان به سر می‌برد، بر اساس قانون جدید مجازات اسلامی باید آزاد شود. او بیشترین محکومیتش را که پنج سال بوده گذرانده اما مسئولان قضایی از آزادی او خودداری می‌کنند.

به امید آزادی تمام زندانیان فعال حقوق بشر ؛مسیحی؛ عقیدتی ؛ سیاسی


۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

آرش صادقی دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی

ارسالی از:بلبل
ارش صادقی:کسیست که به خاطر اعتراض به حکم اعدام ارژنگ داودی بازداشت ومحاکمه شد.
آرش صادقی دانشجوی اخراجی دانشگاه علامه طباطبایی که در تاریخ 15شهریور 93 توسط قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه بازداشت گردیده بود .
در دادگاه بدوی در شعبه 15دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به تحمل 15سال حبس و همسر ایشان گلرخ ایرایی نیز که به دلیل جراحی و وخامت حال جسمی ناتوان از حضور در دادگاه جهت دفاع آخر بود به صورت غیابی مورد محاکمه قرار گرفته و به شش سال حبس محکوم گردیده است.
آرش صادقی به مدت هفت ماه در انفرادی دو الف سپاه بازداشت موقت بوده و حکم ایشان در حالی ابلاغ گردید که در همه مراحل محاکمه مجاز به داشتن وکیل نبوده و قاضی صلواتی به وکلای وی (آقایان پیمان عطار و امیر رئیسیان)اجازه مطالعه پرونده را نداد.
از دیگر اعضای این پرونده نوید کامران و بهنام موسیوند نیز هر کدام به تحمل 18ماه حبس محکوم گردیدند.
اتهامات آرش:اجتماع و تبانی علیه نظام 7/5
3سال توهین به رهبری
3سال تشکیل گروه
18ماه تبلیغ علیه نظام
اتهامات گلرخ:توهین به مقدسات 5سال
تبلیغ علیه نظام 1سال
اتهامات بهنام موسیوند و نوید کامران:تبلیغ علیه نظام 18 ماه




    آرش صادقی : من و گلرخ جمعا به بیست و یک سال حبس تعزیزی محکوم شدیم...





۱۳۹۴ شهریور ۱, یکشنبه

مجریان جوان رادیو و تلویزیون دولتی ایران دو سال ممنوع‌التصویر و خانه‌نشین شدند

مبینا نصیری، از مجریان جوان رادیو و تلویزیون دولتی ایران می‌گوید به دلیل یک مکالمه‌ی کوتاه با هم‌کار مرد خود در هنگام پخش یک برنامه‌ی زنده، دو سال ممنوع‌التصویر و خانه‌نشین شد.
خانم نصیری، در مهرماه ۱۳۹۲ در هنگام اجرای برنامه‌ی “امروز هنوز تموم نشده” متنی را به عنوان پیام دریافتی از بینندگان خواند که در آخر آن نوشته شده بود “ممنون جیگر”. این مجری ابتدا از خواندن کلمه‌ی “جیگر” خودداری کرد و به جای آن گفت: «ممنون جای خالی». اما بعد از کنجکاوی همکار مرد خود درباره‌ی “جای خالی” از او پرسید: «شما جیگر دوست داری؟»
وی حالا در متنی که در صفحه‌ی اینستگرامش منتشر کرده، توضیح داده که همین مکالمه‌ی کوتاه که در آن زمان بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد، باعث اخراج نویسنده‌ی برنامه و خانه‌نشینی دو ساله‌ی او شد.

متن کامل نوشته‌ی مبینا نصیری را می‌توانید در ادامه بخوانید.
دو سال پیش حوالی مهر در دومین روز از حضورم در برنامه امروز هنوز تموم نشده حاضر شدم.. نویسنده مطلبی به من داد برای خوندن که اتفاقا پیامک بیننده‌های برنامه هم نبود و حاصل تراوشات ذهنی نویسنده برنامه بود.. در پایان یک جمله کلمه‌ای نوشته شده بود و قرار بود که من با اون کلمه شوخی کنم و البته اشاره‌ای هم به شخصیت عروسکی کلاه‌قرمزی داشت… همکار بنده اما بدون اطلاع از سناریو و در حالیکه اصلا حق دخالت در ایتم من رو نداشت چیزهایی گفت و من برای اینکه بهشون بگم دست بردار و بذار کارم رو انجام بدم ناچار شدم غیر مستقیم اشاره کنم بلکه ایشون از دخالت در کار من منصرف بشه….
کامران نجف‌زاده و خبر بیست و سی اما علیرغم انتظاری که می‌رفت غیرحرفه‌ای عمل کردند و بدون اطمینان از واقعیت ماجرا به انچه روی انتن دیده بودند بسنده کردند و با سال‌ها آبروی کاری من بازی کردند و موجبات توهین‌های سرشاری رو به من فراهم کردند که برخی اش رو در کامنتهای همین صفحه می‌بینید… فردای اون روز مدیر شبکه نویسنده رو اخراج کرد و من دو سال تمام خونه‌نشین شدم… البته هستند کسانی که حرف‌هایی بسیار تند‌تر و اشتباهاتی بسیار زشت‌تر انجام دادند اما از اونجایی که من نه پدرم فلانیه و نه عموم بهمانی‌‌، رها شدم و اون‌ها اما در کمال ارامش به کارشون ادامه می‌دن…
من مبینا نصیری هستم.. مجری که تنها و بدون کمک احدی دونه دونه پله‌های گویندگی و اجرا رو بالا اومدم و از اجرای ایتم بسیار کوچیکی در رادیو “صدای آشنا” کارم رو شروع کردم.. بار‌ها برای رادیو تست فرستادم اما حتی صدام شنیده نشد.. با زحمت و استخون خورد کردن تازه داشتم پا می‌گرفتم که به لطف دوستان سال‌ها به عقب پرت شدم…
من مبینا نصیری هستم… دختری که نه به کسی باج داد و نه التماس کرد… پشت صحنه‌ای ندارم و ایمان دارم خداوند بهترین روزی‌دهنده‌هاست… من هر شب انتن زنده تلویزیونی ندارم.. من خانواده گردن کلفتی ندارم که اگر هر اتفاقی برام افتاد مثل خیلی‌ها ظرف یک هفته یک برنامه بهتر بهم بدن…. من دختر جانبازی هستم که نه دنبال بالا بردن درصد جانبازیش بود نه حتی دنبال نشونه و مدرکی ازش… من اینجا هستم در کنار شما و زیر سایه خداوند
برای اونهایی که می‌خواستند بدونن چه اتفاقی افتاد در اون برنامه… یا حق

۱۳۹۴ مرداد ۲۸, چهارشنبه

جلال او را نگریستیم؛ پر از فیض و راستی

یوحنا 1؛14تا18 ( کتاب مقدس ؛ انجیل)
و کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر؛ و یحیی بر او شهادت داد و ندا کرده، می‌گفت: «این است آن که دربارۀ او گفتم، آن که بعد از من می‌آید، پیش از من شده است، زیرا که بر من مقدم بود.» و از پُریِ او، جمیع ما بهره یافتیم؛ و فیض به عوض فیض، زیرا شریعت به وسیلۀ موسی عطا شد، اما فیض و راستی به وسیلۀ عیسی مسیح رسید. خدا را هرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانه‌ای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد.


مطلب خود را از آیۀ ۱۴ آغاز می‌کنیم، تا نکتۀ اصلی در این پاراگراف را بررسی نماییم. «و کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر.» حال به آیۀ ۱ بازگردیم، تا به یاد آوریم که «کلمه» به چه کسی اشاره می‌کند. «در ابتدا کلمه بود؛ و کلمه نزد خدا بود؛ و کلمه، خدا بود» (یوحنا ۱:۱). پس «کلمه» به خدای پسر اشاره دارد.
من واژۀ «پسر» را به کار می‌برم، چرا که این واژه در آیۀ ۱۴ به کار رفته است: «کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر.» پس «کلمه»، پسر خداست.

یک خدا، سه شخصیت

مسلمانان در خصوص واژۀ «پسر» به خطا رفته و لغزش خورده‌اند؛ همان‌طور که بسیاری دیگر نیز. برخی از آنها فکر می‌کنند منظور ما این است که خدا با مریم رابطۀ جنسی داشته، و پسری را به وجود آورده است. ولی منظور کتاب‌مقدس این نیست. انجیل یوحنا ۱:۱ می‌فرماید: «در ابتدا کلمه بود.» این «کلمه»، پسر خداست؛ و پسر خدا، آغازی نداشته است. او از ابتدا وجود داشته، او تا جایی که بتوانید به عقب برگردید؛ یعنی از ازل وجود داشته است. آیۀ ۳ می‌فرماید: «همه‌چیز به واسطۀ او آفریده شد؛ و به غیر از او، چیزی از موجودات وجود نیافت.» این بدان معناست که پسر آفریده نشد. او به هیچ شکل، جزیی از آفرینش نیست. بنابراین، آنچه دربارۀ پسر خدا می‌دانیم، این است که: ۱) او خداست. ۲) پدر نیز خداست. ۳) پسر، پدر نیست؛ او نزد پدر بود. ۴) او ابدی است؛ و آفریده نشده است.
دربارۀ آموزۀ تثلیث؛ یعنی یک خدا در سه شخصیتِ پدر، پسر، و روح‌القدس، بیش از این حرف برای گفتن وجود دارد. اما فعلاً تا همین حد را در ذهن داشته باشید. پسر، و پدر، یک خدا در دو شخصیت هستند. آنها از یک ذات الهی برخوردارند. آنها یک خدا هستند، با دو مرکز خودآگاهی.

خدا انسان شد، بدون اینکه از خدا بودن بازایستد

آنچه آیۀ ۱۴ بدان اشاره می‌کند؛ که یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ می‌باشد، این است که کلمه؛ یعنی پسر، انسان شد، بدون اینکه از خدا بودن بازایستد. در طی دو هفته، به این مهم خواهیم پرداخت که چطور بدانیم به واقع، چنین بوده است؛ و این شخصاً برای ما چه مفهومی دارد؟
«کلمه جسم گردید.» یعنی کلمۀ الهی؛ پسر الهیِ خدا، انسان شد، بدون اینکه از خدا بودن بازایستد. چطور این را متوجه می‌شویم؟ و این برای ما چه مفهومی دارد؟ کل وقت امروزمان را به این موضوع اختصاص خواهیم داد، تا با مراجعه به آیۀ ۱۴، بدین پرسشها پاسخ دهیم.

کلمه میان ما ساکن شد

اولین دلیلی که معتقدیم که کلمۀ الهی، در انسان شدنش، از کلمۀ الهی بودن بازنایستاد، به این جمله در آیۀ ۱۴ بازمی‌گردد: کلمه «میان ما ساکن شد.» فاعلِ این جمله، کلمه است؛ و این کلمه، خداست. پس طبیعی‌ترین حالت این است که بگوییم خدا؛ کلمه، میان ما ساکن شد. به همین دلیل، آن فرشته در انجیل متی ۱:‏۲۳ چنین گفت: «اینک باکره آبستن شده، پسری خواهد زایید؛ و نام او را عمانوییل خواهند خواند» (که به این معناست: خدا با ما.) وقتی کلمه؛ یعنی پسر، انسان شد، از خدا بودن بازنایستاد.

جلالی شایستۀ پسر یگانۀ خدا

دومین دلیلِ پذیرش این واقعیت، عبارت بعدی در آیۀ ۱۴ است: «جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر.» جلالِ چه کسی؟ جلالِ کلمه؛ کلمه‌ای که خداست؛ و این جلال، چه نوع جلالی است؟ «جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر».
وقتی یوحنا می‌گوید جلالِ کلمۀ جسم یافته، «جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر» است، آیا واژۀ «شایسته»، به معنای جلالی بدل می‌باشد؟ یعنی جلالِ واقعیِ پسر نیست؛ بلکه صرفاً جلالی شایستۀ پسر است؟ من این‌طور فکر نمی‌کنم. برای مثال، اگر من بگویم که «کتابی دارم؛ و می‌خواهم چون اولین گزینه‌ام به شما اهدا کنم.» شما در پاسخ چنین نمی‌گویید که «من واقعاً اولین گزینۀ شما نیستم؛ من صرفاً چون گزینۀ اول هستم.» خیر، وقتی می‌گویم «چون اولین گزینه‌ام به شما اهدا کنم»، منظورم این است که «من این کتاب را به شما می‌دهم؛ و شما واقعاً اولین گزینۀ من هستید.» وقتی یوحنا می‌گوید: «جلال او را دیدیم، جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر»، منظورش این است که «جلال او را دیدیم، جلالی که واقعاً جلالِ پسر خداست».
ما بر این حقیقت واقفیم، چرا که باز هم در بخش اول از آیۀ ۱۴، یوحنا واضح و روشن می‌گوید که «جلال او را دیدیم.» هیچ قید و شرطی وجود ندارد. جلال چه کسی؟ جلال کلمۀ جاودانه؛ یعنی پسر. «کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد؛ و جلال او را دیدیم.» بنابراین، شگفتی و اعجابِ آموزۀ «تجسم یافتن»، همچنان به قوت خود باقی است. کلمه جسم گردید؛ و بدون اینکه از خدا بودن بازایستد، جسم گردید. او جلال خدا را عیان می‌سازد.

این برای ما چه مفهومی دارد؟



آیات ۱۵-‏۱۸، دلایل بیشتری ارائه می‌دهند، تا باور داشته باشیم که کلمه جسم گردید، بدون اینکه از خدا بودن بازایستد؛ و ما به امید خداوند، در هفتۀ آینده، آنها را بررسی خواهیم کرد. ولی اکنون با توجه به آیۀ ۱۴، این پرسش مطرح است که کلمه جسم گردید؛ یعنی پسر خدا انسان شد، بدون اینکه از خدا بودن بازایستد، می‌تواند برای ما چه مفهومی داشته باشد. چرا این را می‌پرسم؟ اولین دلیلش این است که خودِ آیه، بدان پاسخ می‌دهد؛ اما دلیل دیگری نیز وجود دارد.

پروراندن فرهنگی که خواهان ایجاد رابطه است

آیا به یاد می‌آورید که دو ماه پیش، پیغامهایی را موعظه کردم؛ و به خدا التماس نمودم که از آن پیغامها استفاده کند، تا چیزی را در کلیسای ما رشد و توسعه دهد، که من آن را فرهنگ ایجاد رابطه می‌نامم؟ و با اشاره به رسالۀ فیلیپیان ۲:‏۳-‏۴، منظورم را توضیح دادم: «و هیچ‌چیز را از راه تعصب و عُجْب مکنید؛ بلکه با فروتنی، دیگران را از خود بهتر بدانید؛ و هر یک از شما ملاحظۀ کارهای خود را نکند، بلکه هر کدام، کارهای دیگران را نیز.» به بیان دیگر، بیایید در مقام کلیسا، به گونه‌ای رشد کنیم، که از دایرۀ خود خارج شده، و دیگران را خدمت نموده و به امور دیگران نیز بیندیشیم.
و آیا به یاد می‌آورید که پایه و اساس آن ذهنیتِ خدمتگزار، آن ذهنیتی که خواهان برقراری ارتباط است، بر چه چیزی استوار بود؟ آیات بعدی، این را توضیح می‌دهد: «پس همین فکر در شما باشد که در مسیح عیسی نیز بود؛ که چون در صورت خدا بود، با خدا برابر بودن را غنیمت نشمرد، لیکن خود را خالی کرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد» (فیلیپیان ۲:‏۵-‏۷). به عبارت دیگر، شالودۀ آن محبتِ فروتن و خدمتگزار، و زیربنای آن فرهنگ تجدید یافته در کلیسای بیت‌لحم، که خواهان ایجاد رابطه است، این بود: کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد؛ و برای ما جان سپرد.

تجسم یافتن، و کاربرد

من به این مطلب اشاره نمودم، تا مبادا بگوییم که «بسیار خوب، تابستان گذشته، اندکی بر ایجاد این رابطه تأکید نمودیم؛ و حال دوباره به الهیات بازگشتیم.» خیر؛ تنها الهیاتی که مد نظر است، الهیاتی بوده که در رسالۀ فیلیپیان فصل ۲ مطرح می‌شود؛ که دقیقاً همین الهیاتی است که در انجیل یوحنا با آن رو‌به‌روییم. این حقایق، ما را یاری می‌رسانند تا مسیح، و جلال در مسیح را بشناسیم؛ و به واسطۀ مسیح، تبدیل شویم که محبت ورزیم (۱۳:‏۳۴؛ ۱۵:‏۱۲)؛ یعنی که این حقایق، کلیسای ما را از نظر روابط، دگرگون ساخته، و ما را پرمحبت‌تر، مفیدتر، و خادم‌تر ساخته، تا کمتر مغرور و خودخواه و کناره‌گیر بوده، و بیشتر به دیگران توجه داشته باشیم.
پس وقتی می‌گویم تا این پرسش را مطرح نکرده‌ایم که «کلمه جسم گردید»، برای ما چه مفهومی دارد، در آیۀ ۱۴ بمانیم، می‌توانید پیشاپیش، دلیل مطرح نمودنِ این پرسش را درک نمایید. چرا که هرگز از نظر من دور نبوده که این الهیات عظیم، چگونه می‌تواند زندگی شخصی، و روابط ما را تغییر دهد.

ما در عیسی، جلال خدا را می‌بینیم

بنابراین، «کلمه جسم گردید»، برای ما چه مفهومی دارد؟ آیۀ ۱۴ می‌فرماید: «پر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر.» این بدان معناست که در عیسی مسیح، می‌توانیم جلال خدا را ببینیم؛ و این بدین معناست که جلال خدا، که در عیسی مکشوف گشت، ما را در گناهمان نابود نمی‌سازد؛ برعکس، این جلال، «پر از فیض و راستی» است. یعنی، جلال خدا در مسیح این است که خدا به ما رحم و شفقّت نشان می‌دهد، بدون اینکه راستی و امانتداری به خویش را به خطر اندازد؛ و این رحم و شفقّت، بسیار بسیار عظیم است. به همین دلیل بوده که یوحنا واژۀ «پُر» را به کار می‌برد. واژۀ «پُر»، جلال را توصیف می‌نماید. جلالِ پسر خدا، پر از فیض و رحمت برای ما گناهکاران است، بدون اینکه حقیقت خدا را به خطر اندازد.

پر از فیض . . .

این واقعاً خبری خوش است. خدا می‌توانسته در مقام یک قاضی و مأمور اعدام، مجسم شود؛ و همۀ ما نیز در حضور او خطاکار و مقصر بوده، و به مجازات ابدی محکوم می‌گشتیم. ولی او به این شکل، جسم نگردید. کلمه؛ پسر، که خداست، جسم گردید تا جلالی الهی را مکشوف نماید که «پر از فیض و راستی» است. کلمۀ خدا جسم گردید، تا نسبت به ما رحیم و پرشفقّت باشد. کلمۀ خدا جسم گردید، تا این رحمت و شفقّت به ما، مطابق با حقیقت و راستیِ خدا باشد. این فیض، فیضی به اصطلاح آبکی، و احساساتی، و بی‌اعتنا به اصول نخواهد بود.
این فیض، فیضی برحق و پربها است، که خدا را برمی‌افرازد. فیضی که مستقیماً به مرگ عیسی بر صلیب منتهی خواهد شد. در واقع، عیسی به همین دلیل جسم گردید. او می‌بایست جسم می‌گردید، تا بمیرد. او می‌بایست انسان می‌شد، تا در حالی که هم خدا، و هم انسان است، به جای ما جان دهد (عبرانیان ۲:‏۱۴-‏۱۵). کلمه جسم گردید، تا مرگ عیسی مسیح ممکن شود. صلیب آن مکانی بود که پُریِ فیض در آنجا تابناک‌تر درخشید. در صلیب مسیح بود که این مهم صورت پذیرفت و بهایش پرداخت شد.

 . . و راستی

و این مهم، از طریق مرگ به انجام رسید، زیرا که پسر خدا، پر از فیض و راستی است. خدا به ما رحیم است و به راستیِ خویش امین. از این‌رو، وقتی پسرش می‌آید، پر از فیض و راستی است. وقتی مسیح جان سپرد، خدا به راستیِ خویش امین ماند؛ چرا که گناه، مجازات شد؛ و وقتی مسیح جان داد، خدا به ما فیض و رحمت نشان داد، چرا که مسیحْ مجازات شد، نه ما.
«کلمه جسم گردید»، برای ما این مفهوم را می‌رساند که در سراسر تاریخ، جلال خدا هرگز بدین‌گونه مکشوف نگشته بود. یعنی هرگز به آن تابناکی که در مرگ عیسی برای گناهکاران، پر از فیض، و پر از راستی، درخشید، نمایان نبوده است.

دیدنِ زیباییِ روحانی

در اینجا مراقب باشید نگویید که: «بسیار خوب، من آنجا نبودم تا عیسی را ببینم؛ پس آن جلال در دسترسِ من نیست تا آن را مشاهده کنم. شما که مذهبی هستید، می‌توانید هر قدر می‌خواهید دربارۀ جلال پسر خدا صحبت کنید، اما او اینجا نیست تا دیده شود.» مراقب باشید! فکر نکنید آن جلالی که آیۀ ۱۴ بدان اشاره می‌کند، صرفاً درخشش، یا زیبایی ظاهری است. عیسی از نظر فیزیکی، درخشان یا زیبا نبود: «او را نه صورتی، و نه جمالی می‌باشد؛ و چون او را می‌نگریم، منظری ندارد که مشتاق او باشیم» (اشعیا ۵۳:‏۲).
و فکر نکنید آن جلالی که در آیۀ ۱۴ از آن نام برده شده، صرفاً خود را در معجزات نمایان می‌سازد. کسانی بوده‌اند که معجزات را به چشم خود دیده، و می‌دانستند که چنین معجزاتی رخ داده است؛ ولی زیبایی یا جلالی را در آن معجزات مشاهده نکردند. آنها می‌خواستند او را بکشند (یوحنا ۱۱:‏۴۵-‏۴۸).
خیر، «جلالِ» مکشوفِ پسر خدا، جلالِ کلمه، جلالِ عیسی مسیح در اولین ظهورش، در اصلْ جلالی روحانی است؛ زیبایی روحانی؛ و این چیزی نیست که آن را با چشم فیزیکی مشاهده کنید، بلکه آن را با چشم دل باید دید (افسسیان ۱:‏۱۸). ما به شیوۀ سخن گفتن او، و به شیوۀ اعمال او، و به شیوۀ محبت نمودن او، و به شیوۀ جان سپردن او می‌نگریم؛ ولی با فیض است که آن جلال الهی، یا آن زیبایی را می‌بینیم که خود، خویشتن را به اثبات می‌رساند.

ترکیبِ بی‌همتای فیض و راستی

پولس در رسالۀ دوم قرنتیان ۴:۴، این حقیقت را بدین شکل بیان می‌کند: «خدای این جهان، فهم‌های بی‌ایمانشان را کور گردانیده است، تا مبادا تجلی بشارت جلال مسیح، که صورت خداست، ایشان را روشن سازد.» «جلال مسیح، که صورت خداست»، همان چیزی است که یوحنا ۱:‏۱۴، آن را «جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر؛ پر از فیض و راستی» می‌نامد.
و یادتان باشد که روی سخن پولس، با کسانی است که در زمان حیات عیسی در این جهان، هرگز او را ندیده بودند؛ همان‌طور که مخاطبان انجیل یوحنا نیز مانند ما، عیسی را به چشم خود ندیده بودند. جلالی که یوحنا ۱:‏۱۴، و دوم قرنتیان ۴:۴ بدان اشاره می‌کنند، جلالی است که به هنگام شنیدن رویداد زندگی عیسی، آن را از نظر روحانی مشاهده می‌نمایید.
لازم نیست او را از نظر فیزیکی ببینید. عیسی در انجیل یوحنا ۲۰:‏۲۹ فرمود: «خوشا به حال آنانی که ندیده ایمان آورند.» شما در انجیل یوحنا، و سایر نوشته‌های کتاب‌مقدس، با او ملاقات می‌کنید؛ و زمانی که با او ملاقات می‌کنید، آن رویدادهای الهام شده، و گفتار و کردار عیسی، جلال او را می‌تابانند؛ یعنی زیباییِ آن ترکیب بی‌همتای فیض و راستی، که خود، خویشتن را به اثبات می‌رساند.

انجیل، تولد دوباره می‌بخشد

این یک اتفاق نیست که آیات ۱۲-‏۱۳، تولد دوباره را توصیف می‌کنند؛ و آیۀ ۱۴، دیدن جلال پسر خدا را. آیات ۱۲-‏۱۴:
و اما به آن کسانی که او را قبول کردند، قدرت داد، تا فرزندان خدا گردند؛ یعنی به هر که به اسم او ایمان آورد، که نه از خون، و نه از خواهش جسد، و نه از خواهش مردم، بلکه از خدا تولد یافتند؛ و کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر.
آیۀ ۴ را به خاطر آورید: «در او حیات بود؛ و حیات، نور انسان بود.» وقتی حیات تازۀ روحانی عطا می‌شود، نوری تازه پدیدار می‌گردد. این نور، نور فیزیکی نیست، بلکه درخشندگیِ روحانیِ جلال پسر خداست، که در آیۀ ۱۴ بدان اشاره شده است. بدین‌گونه است که می‌توانیم ببینیم.
و این حیات تازۀ روحانی، چگونه برای ما روی می‌دهد؟ آیۀ ۱۳ می‌فرماید که این حیات تازه، مشروط به آن است که ما نه از انسان، بلکه از خدا تولد یابیم. این حیات، با تولد دوباره یافتن، آغاز می‌گردد؛ و این‌گونه است که ما ایمان آورده، و مسیح را پذیرفته و فرزندان خدا می‌گردیم (یوحنا ۱:‏۱۲).
انجیل، حیات روحانی می‌بخشد؛ یعنی با شنیدن اعمال و گفتار نجاتبخش عیسی است که خدا در ما حیات روحانی به وجود می‌آورد. ما به واسطۀ انجیل، از خدا تولد می‌یابیم (اول پطرس ۱:‏۲۳-‏۲۵)؛ و آن حیات تازۀ روحانی، قادر است که نور جلال مسیح را مشاهده نماید (یوحنا ۱:‏۴). این امر، در یک دَم، روی می‌دهد؛ و به این دلیل است که انجیل یوحنا ۸:‏۱۲، آن را «نور حیات» می‌نامد. وقتی به شما حیات روحانی عطا می‌گردد، جلال روحانی را مشاهده می‌نمایید.

آن جلال را ببینید

اگر بخواهیم این مطلب را به شکل دیگری بیان کنیم، باید این‌طور بگوییم که بنا بر آیۀ ۱۲، این حیات و بینشِ تازه، به نورْ ایمان می‌آورد؛ و نور را چون حقیقت و جلال عیسی مسیح؛ پسر خدا، می‌پذیرد؛ و آیۀ ۱۲ می‌فرماید که در آن حیات و نور و ایمان آوردن و پذیرفتن است که این حق به ما داده می‌شود تا فرزندان خدا نامیده شویم. یعنی ما فرزندان خدا هستیم، زیرا این حیات، و نور، و باور، و پذیرفتن، این حق را از آنِ ما می‌کند که فرزندان خدا باشیم.
از این‌رو، پسر مجسمِ خدا را در حضور شما برمی‌افرازم: کلمه جسم گردید؛ و میان ما ساکن شد، بدون اینکه از خدا بودن بازایستد. جلال او را ببینید؛ جلالی شایستۀ پسرِ یگانۀ پدر، پر از فیض و راستی. او را ببینید؛ زیرا آن جلال، خودِ اوست، او را ببینید و زیست نمایید. 
آمین.
john piper
Thumb john piper
John Piper (@JohnPiper) is founder and teacher of desiringGod.org and chancellor of Bethlehem College & Seminary. For 33 years, he served as pastor of Bethlehem Baptist Church, Minneapolis, Minnesota. He is author of more than 50 books.




۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

فوری:ضرب و شتم شدید معترضان/شلیک تیرهوايی

tajamo hamiyan taheri

به گزارش خبرنگار عرفان حلقه صبح روز یکشنبه گروهی از معترضان به حکم اعدام محمدعلی طاهری، با در دست داشتن پلاکاردهای با مضمون” محمد علی طاهری را آزاد کنید” در مقابل داد گستری تهران گرد آمدند.
بنا به گزارشات ماموران امنیتی و لباس شخصی ها برای پراکنده کردن معترضین به ضرب و شتم و استفاده از باتوم و گاز اشک آور و همچنین شلیک تیر هوایی روی آوردند و دهها تن را با زداشت کردند .
گفتنی است تعدادی از معترضین پیش از بازداشت به شدت زخمی شده بودند. گزارشات حاکی از این است که بازداشت شدگان كاخ دادگستري به بازداشتگاه وزرا منتقل شده اند.
اسامی بازداشت شدگانی که گزارش شده است تا این لحظه از این قرار است:
اكرم دوستي
هاله مقصودي
سيما شكراني
رها تبار
مريم اميري
افشار
افضلي
فرينام
ليدا مكرميان
ثريا بهبودي
باقري
نوشين محمدي
ليلا جعفري
زهرا خوشنويسان
نازنين سرچشمه
شهناز اسماعيلي
پروين سليماني
مهناز طاهري
رئيسي
بنفشه محمدی
زهره صمدی

اعلام تجمع معلمين روز يكشنبه 25مرداد مقابل مجلس

اعلام تجمع معلمين روز يكشنبه 25مرداد مقابل مجلس

معلماني كه هفته قبل در اعتراض به حقوق نقض شده خودشان روز يكشنبه در مقابل مجلس تجمع كرده بودند، با نمايندگان مجلس مذاكره كردن و يك سري وعده وعيدهابه آنان داده شده است
ولي قانع نشدند و اعلام كردند كه اگر تا يكشنبه آينده به خواسته هايشان نرسند، باز هم در مقابل مجلس جمع مي شوند و اعتراض مي كنند. روز يكشنبه گذشته نيز، معلمان معترض پيش دبستاني، شب با بچه هاي كوچك خودشان در مقابل مجلس خوابيده بودند.

تجمع کارکنان اداره برق, بازنشستگان و معلمان

تجمع کارکنان اداره برق, بازنشستگان و معلمان

تجمع کارکنان اداره برق؛ بازنشستگان و معلمان مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع چند گروه از کارگران و کارکنان دولت مقابل درب ورودی مجلس؛ عبور و مرور به ساختمان مجلس را با مشکل روبه‌رو کرد.
 صبح یکشنبه جمعی از کارکنان اداره برق استانداری سیستان و بلوچستان، یزد و … با تجمع مقابل درب مجلس نسبت به تغییر وضعیت خود معترض شدند.
همچنین حدود ۵۰۰ نفر از بازنشستگان مشاغل دولتی از سراسر کشور با تجمع مقابل درب مجلس نسبت به عدم پرداخت حقوق چندین ماه گذشته خود اعتراض کردند.
همچنین جمع زیادی از مربیان پیش دبستانی و شرکتی برای تعیین تکلیف و رسیدگی به وضعیت استخدامی برای سومین بار در مقابل مجلس تجمع کردند. آنها روزهای یکشنبه و دوشنبه هفته گذشته نیز در پی نحوه برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش و اعتراض به آن در همین محل تجمع کردند.
روز یکشنبه ۲۵ مرداد سومین روزی است که معلمان معترض در مقابل مجلس ارتجاع تجمع کردند.

۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

چهار پادشاه اول پارس: کورش؛داريوش، خشاريارشا، و اردشير

عيسی مسيح فرمود که او يار دلشکستگان و پدر غريبان است. او از تمام مسائل و مشکلات دل شما با خبر است، زيرا که خود نيز سختی و رنجکشيده، گرسنگی و تشنگی را تجربه کرد و از طرف نزديکترين دوست او به وی خيانت شد. 
او قادر است که دردها و سختی های شمارا بفهمد.
او فرمود:« نزد من بياييد ای همه زحمت کشان و کسانی که در مشکلات هستيد و من شما را آرامی خواهم بخشيد.» آغوش او برای همه باز است و انتخاب را فقط به شما سپرده، زيرا او هرگز بزور وارد قلب کسی نميشود.

دست امدادگر او هم اکنون آماده هر نوع کمک برای خيريت شماست.





اگر از عيسی مسيح کمک بخواهيد، فقط کافيست بگوييد:" خداوندا مرا ببخش که از ارادة تو دور بوده ام و کمکم کن که بهتر با تو آشنا شوم و اراده تو را که تماماً برای خيريت من است انجام دهم.
تو غمها و درد های مرا ميبينی، پس بسوی تو ای خداوند، دستهايم را بلند ميکنم و از تو ميخواهم که مرا کمک کنی و از من انسانی بسازی که مقبول نظر تو باشد."
چنانچه اين دعای قلبی شما باشد خداوند آنرا شنيده و به آن پاسخ داده است.


((ایرانیان در کتاب مقدس نام کشور ايران بارها در کتاب مقدس مسيحيان ذکر شده است. چهار پادشاه اول پارس: کورش؛داريوش، خشاريارشا، و اردشير بارها نام شان در کتاب مقدس ذکر شده است.

ايران يکي از اولين مليت هايي است که خدا برگزيد تا اراده مقدس خود را به انجام برساند.
ايران، که در کتاب مقدس به عنوان پارس شناخته شده، سرزمين شخصيت هاي معروف کتاب مقدس مانند استر ملکه و دانيال نبي مي باشد! 

همچنين، کتاب مقدس مي فرمايد که اين ملت بوسيله خدا بنيانگذاري شد تا قوم يهود را از اسارت بابل رهايي دهد.

پادشاهي که اجازه داد يهوديان به اورشليم باز گردند*،کورش کبير بود. *
او از پادشاهان حکومت سلطنتي پارس بود،در حقيقت نام و زندگي و کارهاي او توسط اشعياء نبي سال قبل از اينکه بدنيا بيايد پيشگويي شده بود.
مي خواهيم به دوستان ايراني مسيحي خود خاطر نشان کنيم که خدا دارد تشنگي روحاني تازه اي در مردم ايران بوجود مي آورد.
اميدوارم مطالعه اين کتاب** کتاب مقدس**




شناخت شما را افزايش دهدتا بدانيد كه چگونه خدا ايرانيان را در گذشته مورد استفاده قرار داده و امروز نيز ايشان را به كار مي برد
و تشويق تان نمايد تا براي آنچه که خدا در آينده نزديک در ميان آنان به انجام خواهد رسانيد دعا كنيد.
 شما هم مي توانيد بخشي از کار خدا باشيد.
اميدواريم درک شما از اين حقايق اين غيرت را در شما بوجود بياورد تا براي ديگر ايرانيان دعا کنيد و به طريق هاي مختلف در خدمت به ايشان سهيم شويد. آرزوي من اين است که عده زيادي از مسيحيان ايراني اين کتاب را بخوانند و درک عميق تري از کار خدا در ميان ملت خود و در زندگي اشخاصي مانند استر و دانيال کسب کن))

آمیـــن




۱۳۹۴ مرداد ۲۴, شنبه

ماموران امنیتی لباس شخصی با هجوم به یک کلیسای خانگی در کرج



بنا بر گزارش منتشره از سوی «محبت نیوز»، روز جمعه شانزدهم مرداد ماه ۱۳۹۴ برابر با (هفتم آگوست ۲۰۱۵) ماموران امنیتی لباس شخصی با هجوم به یک کلیسای خانگی در کرج، جمعی از نوکیشان مسیحی که به جهت مراسم عبادت و پرستش دور هم گرد آمده بودند را بازداشت کردند.
یک منبع آگاه در گفتگو با «محبت نیوز» تعداد ماموران امنیتی که به آن مکان اعزام و اقدام به بازداشت افراد نمودند را بیش از ۱۵ نفر اعلام کرد.
“اسماعیل فلاحتی، نعمت الله یوسفی ، شهین بشیری ، مونا چهاردولی، هایده و رازمیک از جمله افرادی هستند که نام آنان تاکنون منتشر شده است .
گفته می شود این دستگیریها از سوی نیروهای اطلاعات سپاه صورت گرفته است که پس از بازداشت نوکیشان مسیحی، آنان را به جهت بازجویی های بیشتر به مکان نامعلومی انتقال دادند. تاکنون از محل نگهداری و وضعیت جسمانی این افراد اطلاع دقیقی در دست نیست اما منابع غیررسمی می گویند که بازداشت شدگان را به ستاد خبری وزارت اطلاعات انتقال داده اند.
با گذشت یکهفته پیگیری ها و مراجعات خانواده های این بازداشت شدگان به مراجع قضایی، نهادهای امنیتی و مراکز انتظامی نیز تاکنون بی نتیجه مانده است.
گزارشات تائید نشده همچنین حاکی است سه تن از این افراد به فاصله کوتاهی پس از بازداشت با سپردن تعهد و ضامن به طور موقت آزاد شده اند.
گفته شده ماموران امنیتی در تلاش برای بازداشت برخی افراد ایماندار مسیحی دیگر که در ارتباط با این گروه کلیسای خانگی بوده اند نیز اقدام نمودند.
ماموران لباس شخصی که مجهز به سلاح کمری و بیسیم بودند برخی از بازداشت شدگان را بطور جداگانه به درب منازل آنان برده و بدون هیچ اطلاع قبلی و حتا نشان دادن حکم قانونی اقدام به تفتیش و بازرسی از منازل آنان کردند.
“اسماعیل فلاحتی” ۳۵ ساله متاهل و دارای دو فرزند است ، وی از جمله افرادی است که ماموران پس از بازداشت نامبرده ضمن تفیش و بازرسی کامل خانه اش بسیاری از وسایل شخصی اعم از کامپیوتر ، تعدادی کتاب مقدس ، جزوات و دی وی دی و… را ضبط و با خود بهمراه بردند .
نوکیش مسیحی “اسماعیل فلاحتی” که گویا ماموران اجازه تماس تلفنی وی با خانواده اش را صادر کرده اند ، روز یکشنبه گذشته در تماسی کوتاه خبر سلامت خود را به خانواده اش داد اما از جزئیات بیشتر در خصوص وضعیت و محل نگهداری خود صحبتی نکرد.
تاکنون از سوی مقامات امنیتی توضیحی در خصوص بازداشت این افراد داده نشده اما حسب مستندات ، این بازداشت ها به دلیل اعتقادات مسیحی آنان و شرکت در جلسات کلیساهای خانگی بوده و در راستای افزایش فشار بر جامعه مسیحیان فارسی زبان ایران می باشد.




۱۳۹۴ مرداد ۲۳, جمعه

A Research in Quran 01 - پژوهشی در قرآن 01

مسیحیان ایرانی در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که پیروان دین اسلام در آن اکثریتی را تشکیل می‌دهند. همین امر فرصتی برای تعامل و گفتگوی با هموطنان مسلمانان ایجاد می‌کند و مجالی برای پرسش و پاسخ‌های دو جانبه. اما بیشتر اوقات در گفتگوی بین مسیحیان و مسلمانان این پرسش‌ها یکجانبه مطرح می‌شوند. کتاب‌مقدس و باورهای مسیحی توسط قرآن و اندیشمندان اسلامی به چالش کشیده می‌شوند. این مسیحیان هستند که باید برای بسیاری از باورهای خود از جمله اعتبار کتاب‌مقدس، تعالیم آن و شخصیت عیسی مسیح پاسخ‌هایی قانع کننده و دلیلی خردپذیر ارائه دهند.
این چالش‌ها ایمان مسیحی ما را عمیقتر کرده و  ما را به تأمل بیشتر وامی‌دارند. چه بسا باورهای غلطی که در یک گفتگوی خوب و مفید، پالایش شده و یا تصحیح می‌شوند. منطقی است اگر چنین پرسش‌گری سودمند، معقول و مشفقانه دو سویه باشد. شاید مسیحیان هم باید پرسش‌هایی نظیر این را مطرح کنند که «از کجا می‌دانید این کتاب از جانب خداست؟ چگونه جمع‌اوری شده؟ چرا آن را معتبر می‌دانید؟ چه شواهد و مدارک خردپذیری برای پذیرش این ادعا داریم؟«
در این گفتگوها، کشیش دکتر ساسان توسلی، با استفاده از منابع معتبر اسلامی به موضوعات گوناگونی می‌پردازد.
  • نگاهی تاریخی به قرآن: نحوه جمع‌اوری قرآن بر اساس روایات و احادیث اسلامی
  • تحریف: بررسی ادعاهای معمول درباره تحریف کتاب‌مقدس از دیدگاه اندیشمندان اسلامی
  • محتوای قرآن: تفاوت روایات کتاب‌مقدسی در قرآن، مشکلات تاریخی، جایگاه زن در اسلام، خشونت و آیات قتال، موضوعات اخلاقی


۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

در حاشیه افزایش اعدام ها در ایران

kartoon larijani


کاری از سهیل اکبرپور

اطلاعات سپاه مقررات سختگیرانه ای نیز برای کلیساهای مسیحی

در پی هجوم ماموران امنیتی لباس شخصی به یک کلیسای خانگی در کرج جمعی از نوکیشان مسیحی توسط عوامل اطلاعاتی و امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافتند که پس از آزادی برخی از این افراد تنی چند از آنان همچنان در بازداشت بسر می برند.


iran masihi

به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز» روز جمعه شانزدهم مرداد ماه ۱۳۹۴ برابر با (هفتم آگوست ۲۰۱۵) ماموران امنیتی با هجوم به یک کلیسای خانگی در کرج، جمعی از نوکیشان مسیحی که به جهت مراسم عبادت و پرستش به دور هم گرد آمده بودند را بازداشت کردند.
هنوز تعداد دقیق افراد بازداشت شده که بیشتر آنان ساکن تهران بوده اند مشخص نیست.
بنا به گفته منابع آگاه به محبت نیوز ، در پی یورش ماموران به این کلیسای خانگی حداقل ۸ تن از این نوکیشان مسیحی بازداشت شده اند.
اخبار دریافتی از این دستگیری حاکیست که چهار نفر از بازداشت شدگان زن و چهار نفر مرد بوده اند.
از چهار زن بازداشت شده ۳ تن از آنان به فاصله کوتاهی پس از بازداشت با سپردن تعهد و ضامن به طور موقت آزاد شده اند. ولی همچنان چهار مرد مذکور تحت بازداشت هستند که از مکان بازداشت و وضعیت آنان ( تا لحظه انتشار این خبر ) اطلاع دقیقی در دسترس نیست.
در میان بازداشت شدگان “اسماعیل فلاحتی” ۳۵ ساله فعال نوکیش مسیحی است وی متاهل و دارای دو فرزند، می باشد.
اسماعیل فلاحتی از مسیحیان ساکن تهران است که ازسالها پیش به مسیحیت گرویده است.
از دیگر بازداشت شدگان این حادثه خانمی با نام “ه” (نام محفوظ) از دیگر نوکیشان مسیحی است .
این خواهر به گفته منابع آگاه پیش از این ساکن آمریکا بوده که پس از ایمان به مسیحیت و عوض شدن مسیر زندگیش به ایران برمی گردد. با توجه به دو ملیتی بودن این نوکیش مسیحی ممکن است مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مانند با توجه به دو ملیتی بودن وی ممکن است مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مانند جریان پرونده“سعید عابدینی” کشیش ایرانی – آمریکائی، و دیگر زندانیان شهروند ایرانی آمریکایی تصمیم بگیرند تا وی را نیز به مدت طولانی در بازداشت نگه دارند .
حکومت جمهوری اسلامی از کسانی که دارای دوملیت ایرانی و آمریکائی هستند به عنوان ابزاری برای چانه زنی سیاسی با دولت امریکا استفاده می کند. این افراد پس از بازداشت در دادگاهای انقلاب اسلامی با اتهامات واهی به احکام سنگین محکوم شده و حکومت سپس چانه زنی سیاسی را بر سر آنها آغاز کرده و سرانجام در یک موقعیت خاص این افراد را در شرایطی با گرفتن امتیازاتی خاص آزاد می کند.
از نظر مقامات امنیتی ایران، افرادی که از زمینه خانوادگی اسلام برخوردارند و با اراده خود به مسیحیت گرویده اند حضور این اشخاص در کلیساهای رسمی و ساختمانی کشور ممنوع است. نوکیشان مسیحی فارسی زبان حتا حق شرکت در اجتماعات کلیساهای خانگی را هم نداشته و دستگاههای امنیتی و قضایی این گردهمایی در منازل ایمانداران مسیحی را غیر قانونی می داند.
دستگاههای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی به هدایت اطلاعات سپاه پاسداران از چند سال پیش اقدام به تعطیلی کلیه کلیساهای فارسی زبان نموده  و این کلیساها را به بهانه های گوناگون تعطیل کرده اند.
همچنین از سوی اطلاعات سپاه مقررات سختگیرانه ای نیز برای کلیساهای مسیحی غیر فارسی زبان نیز به عنوان دستور لازم الاجرا به این کلیساها داده اند که از ورود نوکیشان مسیحی فارسی زبان جلوگیری کرده و این افراد را نپذیرند.
این اقدامات پس از آن صورت گرفت که رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش در یک سخنرانی در مدرسه فیضیه قم تشکیل کلیساهای خانگی را نقشه دشمنان نظام جمهوری اسلامی برای شکست دادن آن توصیف کرد. به این ترتیب و با وجود این محدودیت ها از سوی دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مشخص نیست که نوکیشان مسیحی ایرانی برای اجرای آئینهای مسیحی خود باید چه کنند. !
آخرین گزارش سازمان “درهای باز” در سال ۲۰۱۴  ایران را در رتبه هفتم کشورهایی قرار داده که مسیحیان در آنها مشمول بیشترین آزار و اذیت می‌شوند.